PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

جنایت و رذالت از یک منشأ به بهانه های متفاوت
ایرج شكری


ظاهر خبر چنان است که در ردیف اخبار مربوط به «حوادث» به نظر می رسد، اما عامل و منشاء چنین جنایاتی اگر عوامل خود رژیم نباشد، این بی قانونی و عملکرد خودسرانه و پایمال کردن دائم حقوق شهروندان توسط رژیم است که زمینه ساز و مسبب این جنایتهاست. خبر روز یکشنبه دوم آبان (24 اکتبر) در سایت افق منتشر شده و حکایت از آن دارد که در اطراف لاهیجان 9 نفر به یک دختر 18 ساله تجاوز کرده اند*. در شرح خبر آمده است که « دختري 18 ساله به همراه نامزد خود در يكي از شهرستان‌هاي شرق گيلان در حال قدم زدن بودند كه سه نفر تحت عنوان نيروي ارگاني با اعلام اينكه رابطه آنها نامشروع است، نامزد دختر را به سختي مورد ضرب و شتم قرار داده و وي را براي آوردن مدارك شناسايي رها كردند و سپس دختر را با خودرويي به مناطق جنگلي بردند. اين سه نفر پس از انتقال دختر به جنگل به همراه ديگر اعضاي باند پس از اذيت و آزار  دختر از وي فيلمبرداري كرده و سپس او را رها كردند. زماني كه دختر به دادسرا براي طرح شكايت خود مي‌رفت ناگهان مقابل دادسرا به يكي از اين متجاوزان برخورد كرده كه با دستور مقام قضايي و اقدام ضربتي پليس، وي دستگير شد. اين شخص به عمل ننگين خود به همراه دوستانش اعتراف كرد و با اين كار جمع ديگري از اعضاي اين باند دستگير شده و آنها نيز به بزه ارتكابي خود اعتراف كردند». در اینجا می بینیم که از آنجا که «عامل ارگانی» بودن برای این عوامل در عمل «حق دست» درازی به حقوق شهروندان، بدون نگرانی از بازخواست و مورد مجازات قرار گرفتن را فراهم می کند، متحاوزان با معرفی خود به عنوان «عامل ارگانی» یک دختر و پسر جوان  را که با هم در حال قدم زده بوده اند به بهانه خلاف شرع بودن کار آنان - قدم زدن دو آدم بالغ در کنار هم - مورد مواخذه و بازداشت قرار داده اند و توضیح این که باهم نامزد هستند برای آن عوامل  کافی نبوده  و آنها به جای این که این دونفر«خطاکار» یا در همان محل مورد شناسایی قرار داده و ضوابطی که آن را زیر پا گذاشته اند را یاد آوری کرده و جریمه مربوط به آن را از آنان با دادن رسید دریافت کنند و یا اگر احراز شناسایی امکان نداشته(همراه نبودن کارت و مدارک شناسایی خطاکاران) و یا تشریفات دیگری- مثلا تشکیل پرونده - اگرلازم بوده، آنها را به پاسگاه پلیس (نیروی انتظامی ) ببرند، نامزد دختر را مورد ضرب وشتم قرار داده و او را فرستاده اند که برود مدارک لازم را بیاورد و دختر مظلوم را به جنگل برده و به صورت گروهی مورد تجاوز قرار داده و از این اقدام تبهکارانه یا اندام برهنه دختر فیلم برداری کرده اند.   نکته دیگری که در این خبر است این است که « زماني كه دختر براي طرح شكايت خود به دادسرا مي‌رفت ناگهان مقابل دادسرا به يكي از اين متجاوزان برخورد كرده...». با توجه  به همین نکته می شود دریافت که لااقل همین عامل که توسط دختر شناسایی شده واقعا عضو «ارگانی»(نیروی انتظامی یا یکی از ارگانهای متعدد سرکوب مثل ستاد امر به معروف یا ... بوده که در برابر دادسر حضور داشته است. باز بودن دست اینان در اقدام به جنایت از یک سو و خاطر جمعی از این که دختر مظلوم که صحنه های تجاوز و تن عریان او فیلمرداری شده « به خاطر حفظ آبرو» اقدامی انجام نخواهد داد، سبب این بوده که آن جنایتکار با خیال آسوده در محل کارش حضور داشته باشد. در همین خبر آمده است که در پی اطلاع از این شکایت دختر 14 ساله یی هم علیه همین باند جنایتکار شکایت کرده است. او با فریب یکی از اعضای باند مورد تجاوز گروهی قرار گرفته و از صحنه های تجاوز فیلمبرداری شده است. خبر دیگری که در ظاهر و در دسته بندی کلا با خبر یاد شده متفاوت است و باید آن را در ردیف اخبار سیاسی قرار داد اما در آن، عامل خودسری و درنده خویی «ارگانی» نمایان است خبری است که خبرگزاری فعالان حقوق بشر در ایران- هرانا- در مورد یورش به خانه عروس منصور اسالو دو روز پیش از انتشار خبر مربوط به تجاوز جنسی، در 30 مهر ماه انتشار داد. بنابر خبر یاد شده، « نیروهای امنیتی که به اذعان خودشان برای ارائه احضاریه به دادگاه، به منزل زویا صمدی مراجعه کرده بودند، به گونه ای رفتار کرده اند که باعث ترس همسایگان شدند». بنابر گزارش هرانا، خانم زویا صمدی در زمان یورش اوباش در خدمت نظام ولایت فقیه - که بعید هم نیست دارای مدارک لیسانس و بالاتر از دانشگاه امام باقر یا امام حسین باشند-، در خانه نبوده است و این بی پدر مادر ها موفق به دستگیری و بازداشت او نشده اند. عروس اسالو دو سه ماه قبل توسط ماموران وزرات اطلاعات رژیم ربوده شد و به خاطر ضرب و جرح توسط سربازان گمنام امام زمان، دچار سقط جنین شد و جنین دوماهه اش به خیل بیشمار قربانیان جنایت رژیم پیوسط  و به خاطر صدمات جسمی قادر به ادامه کار نیست و کارش را هم از دست داده است. به گزارش هرانا، بعد از ماجرای یورش  ماموران امنیتی برای دستگیری زویا صمدی خانواده وی به دادگاه انقلاب مراجعه کردند ولی «قضات مربوطه از چنین ابلاغیه ای اظهار بی اطلاعی کردند». به گزارش هرانا خانم زویا صمدی بارها تلفنی همراه با الفاظ توهین آمیز مورد تهدید قرا گرفته است و خانواده آقای اسالو (که جرمش این است که برای حق داشتن سندیدکا برای کاگران شرکت واحد فعالیت کرده است) به دادستان دادگاه انقلاب گفته اند: «اگر ایشان – عروس خانواده- جرمی مرتکب شده است خوب بیاید برایش دادگاهی تشکیل دهید و ایشان را به زندان بفرستید دیگر ضرب وشتم و سقط بچه و خانه نشین کردن چیست؟ اگر میخواهید زندانی کنید بیایید زندانی اش کنید پس چرا ایشان را به این وضعیت دراوردید که دیگر نمیتواند کار کند؟». می بنیم که در این جنایت هم دست عناصر و عوامل رسمی رژیم درکار است، هم چنان که در قتل دکتر زهرا بنی یعقوب که جرمش این بود که همراه نامزدش به گردش در پارکی رفته بود دست ستاد امر به معروف و نمی از منکر به طور آشکار مشهود بود  و همچنان که در قتل و به آتش کشیدن جسد ترانه موسوی، یک مهره سرشناس رژیم مثل آخوند طائب دست داشته و اگر به عقب برگردیم، هم چنان که در کشتار مبارزان حق طلب ترکمن و به ویژه چهارتن رهبران آنان در سال 58 کار عوامل رسمی رژیم و کسانی مثل آخوند خلخالی حاکم شرع و پاسدار محسن رفیق دوست در کار بود و ده سال بعد از آن نیز کشتار مخفیانه زندانیان سیاسی در تابستان 67 به دستور شخص خمینی بنیانگذار این رژیم مذهبیِ لعتنیِ ضد انسانی و ضد ایرانی صورت گرفت. تا این رژیم مذهبی سرکوبگر فاسد و ارتجاعی برقرار است، طبعا دست جنایتکاران در جنایت باز و جامعه فاقد امنیت و جان و حقوق شهروندان دستخوش همه گونه تجاوز و دست اندازی خواهد بود.

 

http://ofoghnews.net/news.php?extend.10448   *  

    

پ 2 آبان 1389 – 24 اکتبر 2010

http://iradj-shokri.blogspot.com



منبع: پژواک ایران