PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday 26th April 2024

دست آورد زیاده گویی ها!
کورش گلنام


سفر رئیس دولت کودتا به آمریکا برای شرکت در گردهمآیی سران کشورها، یک بار دیگر بی خردی، ندانم کاری، نا آشنایی در اندازه ای اندک به زبان دیپلماسی و در نتیجه بی ادبی ها و زیاده گویی های شرم آور او را دربرابر جهانیان به نمایش گذارد. فریب کاری و ژاژخایی او اندازه ندارد.

چرا ؟

چرا این آدم بی خرد وبیهوده گو تا این اندازه دوست دار شرکت در چنین گرد همآیی هایی است در حالی که بیشتر برای "صندلی های خالی" روزه خوانی کرده، کسی او را جدی نگرفته ودوری و بیزاری خود از او را به شیوه های گوناگون از آن میان همین نبودن درسالن و یا نماندن و ترک آن به هنگام یاوه گویی های او، نشان می دهند؟

الف ـ یکی از انگیزه های روشن چنین نابخردی ها از سوی او، عقده و شهوت به شهرت و جاه طلبی است. او می پذیرد که همه ناسزایش بدهند ولی تصویرش را به بهای هدر دادن سرمایه های مردم ایران، در نشریه ها منتشر و یا در تلویزونی نشان دهند. گاه می توان دید که این آدم، خلاف دهان گنده گوی خود تا چه اندازه کوچک وخوار است. به شو آخر شب های تلویزیون های غرب به ویژه آمریکا وتمسخر در جهان تبدیل شده است ولی چون درک و شخصیت اجتماعی درستی ندارد، نمی فهمد که تا چه اندازه چهره زشت وشرم آوری در میان جهانیان دارد. اگر هم اندکی درک کند، ندید گرفته و یا خود را به راهی دیگر می زند.

ب ـ انگیزه دیگر که بسیار مهم است، ایجاد شلوغی وفتنه گری برای گمراه کردن دیگران از توجه به وضع اسفبار وفاجعه آمیزی است که همراه با رهبر و دیگر کودتاچیان قلدربرای مردم وسرزمین ایران به وجود آورده اند. او با این هیاهو ها و بافته های خیالی و دروغ پردازی ها و واژگونه گویی ها به پندار خود می خواهداز زیر بار مسئولیت رفتار ها و کارهای فاجعه بارخود، رهبروباندهای وابسته، شانه خالی کند. هیاهو می کند که در باره مشکل ها و گرفتاری های مردم ایران مورد پرسش قرار نگیرد وآن ها را پنهان کند. برنامه سفر به لبنان نیز، هم از این زاویه قابل فهم است و هم دامن زدن به آتش افروزی، سنگ اندازی در راه صلح در منطقه و اگر امکانی باشد، بپا کردن جنگ تازه ای درمنطقه تا شکست سیاست ها جهانی، تحریم ها وخرابی هایی که درنتیجه آن درایران ببار آمده است را پوشش دهند. آن چه در مورد این رئیس دولت کودتایی جالب تر است، این است که حتا برنامه ریزی برای ایجاد این هیاهوها نیز ثمره کار و کوشش اندیشه خود او هم نیست و پشت آن می توان چهره مشایی و یا ناپاک تر وناراست تراز او، ثمره هاشمی را دید.

پ ـ نکته سومی که در این باره می توان به میان آورد واین نیز به نوبه خود از سر چشمه های مهم فتنه گری ها و سر در گمی های حکومت اسلامی و از ویژگی های بارز آن است، دشمنی سردمداران این حکومت با تمدن وپیشرفت بشری و درماندگی در برابر آن است. بی سبب نیست که در این چند سال گذشته با روشنی ای بیش از گذشته، آزادی های اجتماعی و فرهنگ و تمدن غرب را مورد یورش قرار داده و با بزرگ ترین دست آورد آن یعنی "دموکراسی"که نتیجه سده ها درگیری وخونریزی، کوشش ها و جان فشانی های اهل اندیشه ومردمان در کشورهای گوناگون غرب بوده است، به مبارزه ودشمنی ای کور، بیهوده و بی سرانجام بر خاسته اند.

چه دست آوردهایی؟

دست آوردهای رفتار نابخردانه وخیال پردازی های کودکانه رئیس دولت کودتا در نشست سازمان ملل از آن میان بحث تمسخر آمیز رهبری جهان، تحریم های سخت تر و بیشتر است که چنان آشکار است که بی نیاز ار تفسیر است.

تحریم هشت مقام حکومتی (که دیری نخواهد پایید که دیگر کشورها نیز ازآن پیروی کنند همآن گونه که هلند چنین کرده و اتحادیه اروپانیز در همین روزها انجام آن را به بحث می گذارد)، که بی گمان در آینده بر شمار آنان افزوده خواهد شد؛ دیگر تحریم های سیاسی و سخت تر شدن سفر دیپلمات ها وفرستادگان حکومتی(که خواست اصلی و همیشگی شماری از کوشندگان در رابطه با تحریم ها بوده است)؛ تنگ تر کردن دایره تحریم های تجاری، اقتصادی و در یک واژه بهم ریختگی و آشفتگی بیشتر وضع اقتصادی و ارزی در ایران تنها بخشی از این دست آوردهای بزرگ سفر رئیس جمهور کودتا به آمریکا و سخنرانی در سازمان ملل برای صندلی های خالی و مصاحبه ها و دروغ پردازی های همیشگی او در آن جا است. بخش دیگر این دست آوردها، دامن زدن بیشتر به درگیری های درون حکومت است.

بالا گرفتن دامنه در گیری های درونی

آینده تاریک و مبهمی که حکومت برای وابستگان به خود به وجود آورده است به ویژه پس از انجام کودتا، به افزایش ریزش ها در حکومت و بالا گرفتن ایده فرار وگریز و دوری از حکومت دامن زده است. در گیری های درونی وتهمت زدن ها به یکدیگر درحکومت که به دخالت و پند و اندرز چندین و چند باره و بی اثررهبرخودخوانده منجر شده است، دیگر پنهان شدنی نیست ودر جامعه بروز بیرونی و گسترده یافته است.جدایی سه دیپلمات ایرانی در سه سفارت خانه حکومت تنها بازتاب اندکی از این ریزش ها است و شگفتی های بیشتری در راه خواهد بود.

خشم روزافزون

آیا بیهوده است که سخنان رئیس دست نشانده و کودتایی دولت، هر روز بی ادبانه تر و گستاخانه تر شده و خلاف آن چه که به غرب نسبت می دهد، خود و رهبر و باندهای وابسته به او، روز به روز عصبی تر و سردرگم تر می شوند؟ با وجود لشگری که او همراه خود به آمریکا برد(نیاز بود که شماری در سالن های سخنرانی باشند که برای او دست زده و تشویق کنند)، با وجود میلیون ها دلار هزینه که برای تبلیغ نابخردی های خود وحکومت از کیسه مردم به هدر داده و هفت روز بیهوده در "آمریکای جهان خوار" ماندو آن مضحکه ها را به وجود آورد، شکست خورده و وامانده تر به ایران بازگشت و فورن نیز اثر شکست سفر او با تحریم های تازه ترو این بار با تحریم شماری از مقام های حکومت به اتهام جنایت، که در گونه خودتا کنون بی پیشینه بوده است، آشکار شد.

ولی پرسش دیگری نیز در میان است. آیا سفر هفت روزه او تنها برای تبلیغ وهیاهو بود؟ تاریخ در آینده نشان خواهد داد که حکومت اسلامی، به ویژه رهبرو شخص او کوشش بسیار کرده اند(وهم چنان می کنند) که شاید آمریکایی ها را به دادن امتیازهایی در گفت وگو واداشته تا به خیال خود اگر بتوانند آبرومندانه از این تنگنا رها شده و پنهانی تسلیم شوند.

ژاژخایی ها و دریدگی های شدید رئیس جمهور دست نشانده وکودتایی پس از بازگشت از آمریکا، نشان می دهد که کوشش های پشت پرده او وسیله لابی ها به جایی نرسیده، تیر او به سنگ خورده وبا شکست و سرافکندگی او را بر گردانده اند. می توان لحن گفته های او در باره اهمیت سازمان ملل، شورای امنیت در روزهای نخست سفر به آمریکا به ویژه در دیداربا دبیر کل سازمان ملل و التماس به اوباما برای گفت وگو با خودرا در ان جابا آن چه که پس از بازگشت به ایران در این باره بر زبان آورد را سنجید تا میزان دورویی، زیاده گویی وچرخش فراوان او را در گفتار دید؟ با وجود انتشار سخنان ومصاحبه های پی در پی او در آمریکا و وجودفیلم این سخنان، او پس از بازگشت حتا در باره این گفته های خود نیز گزارش های دروغ به مردم داد و با بی پروایی چاشنی گفته های گستاخانه خود را چند برابر بیشتر نمود. این نیز چشم داشت بیهوده ای بوده است که کسی پنداشته باشد که چنین آدم نیرنگ باز و دروغ پرداز و شکست خورده ای، درباره کوشش های پشت پرده و نشست های پنهانی ای که با آمریکایی هاداشته است، واژه ای بر زبان آورد؟

به راستی این سیاست های ویرانگر تا کجا دنبال شده و این حکومت چگونه می خواهد با تکیه بر زور ودروغ و با چنین آشفتگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی به زندگی خود ادامه دهد؟ تا چه زمانی مردم ایران باید بهای سنگین زیاده گویی ها و نابخردی های این حکومت را بپردازند؟

بی گمان شرکت کنندگان در جنبش سبز با هشیاری رویدادها را دنبال کرده و برای پی گیری مبارزه خود برای رهایی از فرمانفرمایی این حکوت در تمامیت آن، خود را آماده می کند.
 
 

کوروش گلنام

یکشنبه 18 مهر 1389 ؟10 اکتبر 2010



منبع: پژواک ایران