PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

جنبش سبز، هر روز یک گام به پیش
کورش گلنام


سخنان تازه جنابان موسوی و کروبی نشان می دهد که سخن گویان جنبش سبز هر روز با پایداری و دلیری، شفافیت بیشتری در اندیشه وگفتار خود نشان داده و بر نکته های مهمی انگشت نهاده و رو به پیش دارند. پافشاری بر دروغ گویی حکومت گران کودتاچی و در خواست از مردم که به هر گونه که می توانند و در هر جا با آن به مبارزه بر خیزند، چه از سوی میر حسین موسوی و چه از سوی مهدی کروبی در نامه به آیت الله مومن  عضو شورای نگهبان، سخن گفتن و دست نهادن بر بخش مهمی از ریشه های آلودگی ها، ویرانی ها و گرفتاری های روزافزون مردم ایران است. غلبه فرهنگ ویران گر "دروغ گویی"، پنهان کردن حقیقت رخ دادها وآن چه پشت پرده دروغ ها می گذرد از آن میان وضع فلاکت بار اقتصادی، گستردگی دامنه تحریم ها(1)، که این بار با نابخردی حکومت گران می تواندخرد کننده شده و مردم را دچار سختی های بازهم بیشتری کند، آمارهای ساختگی وحقیقتن(حقیقتا)شرم آور که کودتاچیان: خامنه ای، شورای نگهبان، سران وابسته سپاه، احمدی نژاد، وزیران ریز ودرشت(2)، رئیس مجلس و شمار فراوانی از مجلسیان که به هیچ رو نماینده مردم و در خدمت مردم نبوده و نیستند وتنها گوش به فرمان رهبر خود خوانده وسیاست های شوم او هستند، ثمره ناگزیرش رخت بر بستن اعتماد درجامعه، اجبار مردم به زندگی در پوشش و چهره ای که نیستند ونمی خواهند باشند، تملق ومجیزگویی های نفرت انگیزازرهبرخودخوانده(3)، بی قانونی وهرج ومرج، خشونت، خیره سری و اوباش گرایی وابستگان این حکومت ننگ،نیرنگ، خون، جنون، جنایت و دروغ که وجود و ماندگاری اش خطر های هر روز فزاینده تری برای آینده مردم و سرزمین ایران به همراه دارد، از اهمیت ویژه ای بر خوردار است و باید یک بار دیگر این شفافیت در گفتار و دلیری در کردار دراین روزگار سختی که به ویژه برای این دو تن به وجود آورده اند را تحسین کرد.

ـ یک نکته اساسی دیگر در پیشرفت ها در موضع گیری های جنابان موسوی و کروبی دوری از تکیه بر "امام راحل" است. نگارنده پیش از این نیز هم چون شماری دیگر ازهم میهنان کوشنده، به عنوان یک ایرانی که از جنبش سبز و خیزش تاریخی مردم ایران برای رهایی از استبداد کنونی( با وجود برخی نا هم خوانی ها در زمینه هایی ولی با پذیرش پایه خواسته هاو احترام به  همه دگر اندیشان همراه درجنبش تا آن زمان که جنبش سخن گوی درد ها و خواسته های آزادی خواهانه بیشترین شمار مردم ایران باشد)، با همه توان پشتیبانی کرده و می کند، بر این نکته تاکید دوباره می نماید که یکی از زمینه های مبارزه با "فرهنگ دروغ" که چون خوره به جان مردم وسرزمین ایران افتاده است ومی رود که مارا به سوی بدترین و خطرناک ترین روزگارها بکشاند، دوری از اندیشه های"امام راحل" است. مردم نمی توانندبا دروغ مبارزه کنند ولی از خمینی پیروی کنند! چنان که بارها به میان آمده است، پایه های این بنای زشت و آلوده را خود خمینی نهاد.(سخن رانی ها و موضع گیری های او در دوره های گوناگون موجود است). این جنبش می خواهد شفاف گو باشد، با دروغ ونیرنگ و خشونت و بی قانونی مبارزه کرده و یک حکومت قانونی ومردم سالار را بر پا کند، بنا بر این نمی تواند از کسی پیروی کند که بارها دروغ گفت، به روشنی خواستار خشونت وبر افراشتن"چوبه های دار" شد و فرمان به قتل عام زندانیان سیاسی بی گناه داد و...که با هیچ ترفندی نه می توان آن ها را دگرگون نشان داده از آن گذشت و نه می توان فراموششان کرد. 

ـ نگارنده دربیرون ازمیهن است ولی از سختی ها، گرفتاری ها، فشارها و همه گونه تهدیدها که بر سخن گویان جنبش سبز و کوشندگان جنبش می رود به خوبی آگاه است. بنا بر این، بسیار درست و سودمند می بیندکه این دو جناب که امروز به عنوان کسانی اثر گذار و به عنوان سخن گویان جنبش هستند تا آن جا که شدنی است از یادآوری خمینی خودداری نموده(مگر تهدید واجباری سبب شود) وهمین شیوه سکوت را که بهترین روش است پی گیری نمایند.

زندانیان سیاسی فراموش نشده اند  

زندانیان سیاسی با هر باوری که هستند وخانواده های محترم آنان بدانندکه ما در بیرون از میهن آنان را فراموش نکرده و تا آن جا که بتوانیم سازمان های کوشنده در راه" حقوق بشر"را آگاه نموده، با دولت ها و سیاست مداران سرزمین هایی که در آن سکونت و زندگی می کنیم تماس گرفته، افشا گری نموده وخواستار یاری به آنان هستیم. شمار زندانیان به اندازه ای زیاد است که حقیقتن نام بردن از همگی شدنی نیست. خانواده های گرامی جنابان طبرزدی، ارژنگ داودی(که شوربختانه بیمار ودر وضع سختی است)، آیت الله بروجردی(که او نیز شوربختانه در وضع جسمی بدی به سر می برد)، منصور اسانلو(این یک هم به هم چنین)، رضا شهابی، ابراهیم مددی، عیسا(عیسی)سحر خیز(4) مهدی عربشاهی، خالد حردانی، علی معزی، احمد رضا احمدپور، بختیار خوشنام و.. و...  هزاران زندانیان شناخته و ناشناخته ویا کمتر شناخته شده دیگر، که شوربختانه نه نام همه آنان در اختیار است ونه امکان نام بردن از همه و جود دارد ونام های آمده تنها تنی چند از آن هزاران زندانی سیاسی است که در بی قانونی حکومت الهی گرفتار آمده اندو خود وخانوادهایشان دچار آسیب های سخت شده اند، بدانند که سختی ها و رنج هایی که کشیده ومی کشند بی بهره نخواهد بود. سرانجام آزادی به دست آمده ومردم همواره به نیکی از آنان یاد می کنند. ایکاش جنبش سبز می توانست به زندانیانی که در جامعه کمتر شناخته شده ویا شناخته شده نیستند نیز بیشتر بپردازد. اکنون نیزپس از گذشت سال ها نگارنده هم چنان بر سر پیشنهاد خود برای بر پایی صندوقی ملی برای یاری به هم میهنان درون ایران هستم. هر یک از ما ایرانیان بیرون از میهن و حتا آنان که در درون ایران از توانایی مالی برخوردارند می توانند ماهیانه اندک پولی در  صندوقی ملی واریز نموده تا بتوان به جنبش درون ایران، خانواده های زندانیان سیاسی وزندانیان عادی که حتمن بسیاری از آنان در وضع سخت مالی به سر می برند، یاری رساند. اگر در این چند سال که از به میان آمدن این پیشنهاد گذشته است، یاری های مالی گردآوری کرده بودیم  امروز هم زندانیان نیازمند وهم جنبش از پشتوانه مالی حتا هر چند اندک بر خوردار بودند. افسوس که ما هرگز به درستی آینده نگر نبوده ایم

پی گیری مبارزه منفی

باید هم چنان بر مبارزه منفی با حکومت پا فشرد. هر ایرانی میهن پرست وآزادی خواه در هر جا که هست می باید علیه رهبر کودتاگر ودولت ومجلس دست نشانده او مبارزه منفی کند. هر جا که می شود باید در کار این حکومت که نخستین و بدترین دشمن مردم  است سنگ اندازی کرد. آمریکا و اسرائیل بیشتر با مردم ایران دوست و همراه هستند تا  علی خامنه ای و دستگاه ولایت او! این حکومت را با همه امکان ها چه در درون و چه در بیرون(که خوشیختانه حکومت در انزوای سختی قرار گرفته است)، در همه جا باید فلج وزمین گیر کرد. یک بار دیگر از همه سپاهیان، دیگر نظامیان، بسیجیان و گروهای وابسته به حکومت که دل با مردم دارند، از وضع نابسامان مردم، قلدری ها، اویاش گری هاو دروغ پردازی های حکومت به خوبی آگاه بوده و نگران آینده خود، خانواده خود، مردم ومیهنشان هستند، می باید درخواست نمود که هر چه زودتر دست به اقدام زده وهر گونه که شدنی است و می توانند به جنبش مردم یاری برسانند. سایه شوم جنگی ویرانگر هر دم به ایران نزدیک تر می شود. مطمئن باشیداین جانیان آدم خوار و برده قدرت که چنین رفتاری با مردم دارند، نابودی ایران برایشان کمترین اهمیتی ندارد. فلسفه این آقایان این است که ایران را نابود کنند که خود گرفتار چنگال دادگری ودادخواهی مردم نشوند. من در این زمینه تردید ندارم.

با هر کس که تماس دارید و در هر جا که می نشینید و زمینه مناسب است، به گفتگو بر سر مبارزه با دروغ، مبارزه منفی با حکومت یعنی سر باز زدن از بازپرداخت وام  به بانگ ها(دست کم تا پس از فروپاشی این حکومت)، عدم پرداخت هزینه های آب، برق، گاز و آن چه به خزانه دولت می رود، کم کاری و خرابکاری در کارهای دولت، شناسایی و معرفی همه لباس شخصی ها ودیگر سرکوبگران در محله های خودو انتشار نام، آدرس وشماره های تلفن خانه ومحل کار آنان، شماره ومدل اتوموبیل شخصی ویا کار آنان ز اهمیت ویژه ای بر خوردار است. در این زمینه باز هم باید یاد آور شد که بایدنهایت باریک بینی و دقت را انجام داد که بی گناهی مورد تهمت قرار نگرفته و خودوخانواده اش دچار آسیب نشوند. ما می باید از همه کارهای ضد انسانی و نادرستی که حکومت اسلامی علی خامنه ای انجام می دهد دوری و ابراز انزجار کنیم.

مردم نیروی واقعی واصلی جامعه هستند و هر گاه یک پارچه وهمآهنگ شوند کسی یارای برابری با آنان را ندارد. مردم دنبال خشونت نبوده و نیروی نظامی ندارند بنا بر این شیوه های دیگر را بکار می برند. سپاهیان، بسیجیان و نظامیانی که هنوز شرافتمند هستید تا دیر نشده است به یاری مردم و جنبش و آزاد سازی میهن خود برخیزید!

کوروش گلنام

چهارشنبه 30 تیر 1389 ـ 21 ژوئیه 2010

 

پا نویس:

 

ـ 1ـ در زمینه تحریم ها تنها به این نمونه از نتیجه و اثر سخت تحریم ها توجه کنید :

" تحريم های اخير و به خصوص مجازات های آمريکا در مورد شرکت هايی که به ايران بنزين می فروشند باعث شده است که بنادر و شرکت های فعال در زمينه حمل و نقل دريايی در مناسبات خود با ايران تجديد نظر کنند. نمايندگان شرکت های بين المللی بيمه می گويد که در هفته های اخير تعداد زيادی از کشتی های ايرانی که نفت خام، تجهيزات صنعتی و ساير محصولات را حمل می کنند نتوانسته اند پوشش بيمه مورد نياز خود را تامين کنند.
به نوشته اين روزنامه، محمد رونقی معاون شرکت « سی پارس » يک شرت ايرانی که خدمات حمل و نقل دريايی برای بازار بين المللی ارائه می دهد به واشنگتن پست گفت :« به خاطر تحريم های اخير کشتی های ايران در سراسر جهان با مشکل بيمه روبرو هستند. اگر آنها پوشش بيمه برای تصادفات و خسارات احتمالی را نداشته باشند هيچ بندری در جهان آنها را نخواهد پذيرفت". رادیو فردا، چهار شنبه 30 تیر 1389 ـ 21 ژوئیه 2010، 
ـ2ـ بی پایه گویی، دروغ گویی و رفتار وگفتار لمپنی احمدی نژاد که  زبانزد شده است به جای خود، شما این دیگر یاوه گوی بی سواد منوچهر متکی را ببینید! هر جا که می رود ودهان باز می کند، مایه آبروریزی مردم ایران می شود 

ـ 3 ـ که اینک با فتوایی شیادانه و به بهانه پاسخ به پرسشی ساختگی (که گمان می رود دست پخت خود او و حسین شریعتمداری ـ سازنده ودارنده خانه عنکبوت ـ باشد)در باب چگونگی فرمانبرداری از ولایت، در نهایت خودخواهی وخود گنده بینی، خود را جانشین امام در عصر غیبت خوانده است! شگفت زده نخواهیم شد که اگر به زودی خود را همآن امام پنهان نامیده و با گردآوری میهن فروشان، خود فروشان و اوباش حکومتی همیشه موجود، به دست بوسی وپابوسی ازاو، هیاهو، جنجال ورسوایی تاریخی دیگری به راه اندازند. این شیخ دریده، دروغ ساز ودروغ پرداز دیگر همه وجدان وشرف انسانی خود را از دست داده و از هیچ جیز شرم وآزرمی ندارد!

ـ 4 ـ با وجود آن که نگارنده نیز چون شمار دیگری از هم میهنان، پیش از این رویدادها بارها با دیدگاه های جناب سحر خیز برخورد نموده و بارها در این زمینه ها به ایشان و هم اندیشان "اصلاح طلب حکومتی" ایشان یاد آور شده بود که آن سیاست ها در این حکومت پاسخ گو نبوده و نیست ولی اینک که خود او نیز گرفتار همآن سیاست ها شد که واقعیت آن را نمی پذیرفت از او پشتیبانی می کنم. این را هم باید گفت که او اینک حقیقتن پایداری وپایمردی نشان داده است. امروز نیز به روشنی دیروز می بایدبر این نکته تاکید دوباره شود که این حکومت پلی پشت سر خود باقی نگذارده است که بتواند "اصلاح پذیر" شده وباز گردد. با شناخت از دامنه گسترده جنایت ها، خیانت ها وآلودگی های حکومت به رهبری علی حامنه ای، این امری است ناشدنی زیرا او بهتر از هر کسی می داند که زیر پایش کاملن خالی است و تنها پشتیبانش همین اندک اوباش حکومتی و شماری اندک تر کسانی ساده اندیش و افتاده در دام نیرنگ بازی های او و یارانش هستند.





منبع: پژواک ایران