PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Saturday 27th April 2024

چهره بی پوشش دین اسلام
کورش گلنام


۱- دین اسلام همین است که می بینیم.  چه پیروان مذهب سنی باشند وچه  شیعه، در نگرش به جهان وپیرامون خود تفاوتی ندارند و آنگاه که به قدرت وامکانی دست یابند کار را به جنایت بر علیه بشریت و فاجعه تاریخی می کشانند، زیرا این دستور دین اسلام است که می باید در راه گسترش آن و بر علیه "کفار" جهاد کرد وکشت ویا کشته و"شهید" شد! "شهادت" به کالای ارزان دکان دین داران اسلامی و ملایان اتفاقن بسیار "دنیا پرست" مبدل شده است. رفتار مسلمان سنی را از سوی طالبان در افغانستان، القاعده در پاکستان، افغانستان وعراق،حماس در فلسطین و رفتار حزب الله شیعه را از سوی جنایت کاران حزب الله یا "سربازان گمنام امام زمان"درایران، حزب الله در لبنان و وابستگان به مقتدا صدر و دیگر گروه های بمب گذارشیعه در عراق (هم چون هم دینان سنی خود)دیده ایم. این که در میان پیروان دین اسلام نیز کسانی اهل اندیشه بازتر وبا برخوردهایی نرم تر و انسانی تر وجود دارند، در اصل موضوع  پیروان دین اسلام که در آموزش خود زورگویی، ترویج خشونت، خون ریزی و شهید پروری در راه خدا را بر هر مسلمان"واجب" می داند، دگرگونی ایجاد نمی کند. واژگونه کیش وباورهای مذهبی دیگر، دین اسلام با زور شمشیر وخون وخشونت وآدم کشی وتجاوز فراوان بر جان ومال دیگران گسترش یافت وسراسر تاریخش تابوده همین بوده است. نه تنها ایران باستان این خونریزی وخشونت وتجاوز اسلامی را تجربه کرد که در تاریخی بسیار نزدیک تر به دوران امروز ما، یعنی در دوران فرمانفرمایی صفویه خون ریز و شیعه گردانیدن ایرانیان سنی به زور شمیشر وشکنجه، این خشونت اسلامی را روشن تر وگویا ترتجربه کرده است.  اینک نیز که مردم ایران گرفتارحکومت "تمام عیار"اسلامی شده اند و همه می دانند که چه بر سر مردم، سرزمین وسرمایه های ایران اورده اند! 

ــ 2  بسیارند بی دینان و خدا ناپرستان که پاکدامن و درست کارند بی آن که نه خدایی داشته باشند که از ترس، فرمان بردار امر او باشند و نه نگران آتش جهنم و هراس از "عذاب" وشکنجه دستگاه خدایی در آن دنیا! در حقیقت پاکدامنی، پاکدلی و درست کاری خدا ناپرستان بسیار با ارزش تر از پاکدامنی و درست کاری خدا پرستان است زیرا این دومی از ترس عذاب آن دنیا و آتش جهنم و دیگر بافته ها در باره دنیای پس از مرگ و به امید پاداش است که کوشش می کند درست کار باشد و آن دیگری اصولن بدون  اعتقاد به وجوددنیای پس از مرگ و ترس از جزای پس از مرگ در برابر گناهان و گرفتن پاداش در برابر کارورفتار نیک، چنین می اندیشد و رفتار می کند. بنا بر این پاکدامنی و درست کاری به آن اندازه که به تربیت، آموزش، میزان درک و بینش اجتماعی بستگی دارد به پای بندی وپیروی از باور ها و ایدئولوژی ها(یک نمونه ایدئولوژی کمونیسم) بستگی ندارد.

ــ3 هر چه باورها و یا دین و ایدئولوژی ها در میدان عمل وآزمایش، از خشونت، خون ریزی، زورگویی برای تحمیل دیدگاه وباور خود به دیگران دوری کرده اند موفق تر بوده و پیروان آنان دست کم در میان هم کیشان خود در آرامش بسیار بیشتری زندگی را سپری کرده اند. بی آن که بخواهیم درستی یا نادرستی باوری مذهبی را به میان آوریم، می توان به نمونه هایی اشاره کرد. یکی بودائیسم و پیروان بودا هستند که برای پیش برد باور و اندیشه خودبا خشونت وخون ریزی از اساس مخالف بوده و کاربرد زور وخشونت وخون ریزی در باور آنان وجود ندارد و تا کنون شنیده نشده است که بودائیان با پیروان دیگر آیین ها به جنگ، لشگر کشی، آدم کشی وخون ریزی دست زده باشند.  یک نمونه روشن دیگرکه برای ما ایرانیان بسیار آشناتر وقابل درک تر است اندیشه های پاک وانسانی زرتشت بزرگ و انسان دوستی پیروان او است. شما در اندیشه های زرتشت، آن چنان که اسلام از کفار می گویدوقتل آنان را اگر تسلیم محض اسلام نباشند واجب می داند، جایی نمی بینید که بگوید باید شمشیر کشید و در راه دین وآیین زرتشت دست به کشتار و آدمکشی زد .

در باور مسیحیان و بهائیان نیز جایی برای خونریزی وخشونت وجود ندارد. شما ببینید حکومت اسلامی که یک بند از خدا وآیین خدایی می گوید چه بلایی به روز بهائیان در ایران آورده است! اگر تا دیروز و پیش از این آنان را مورد اذیت وآزار قرار می داد و برایشان محدودیت های شدید اجتماعی ایجاد می کرد، به گورستان های آنان یورش می برد وقبرهای به خاک خفتگان آنان را از بین می برد اینک با درندگی ویژه خود، حتا به خانه های آنان یورش برده و آنها را ویران می کند. هیج فریاد رسی هم در این حکومت "عدل الهی و امام زمانی" وجود ندارد! کسی نیست که به این دیوانگان درنده ورهبر خود خوانده آنان بگوید : آقا، نخست انسان باش سپس مسلمان!

 ــ 4 جهره بی پوشش دین اسلام همین است که امروز به روشنی آن را می بینیم. داستان ها و افسانه ها در باره مهر ورزی وعدالت دین اسلام چون روز روشن برای همگان آشکار شده است. مسلمان اگر دقیقن به آئینش عمل کند، تنگ چشم وکوته بین و "اسلام محور" می شود به این معنا که دین خود را بالاتر از هر دین وآیین دیگردانسته و اندک مجال وقدرتی بیابد می خواهد به هر ترفند، زور وجنایتی که هست خود را بر دیگران تحمیل کرده و به خیال خود دین ومذهب خود را به سراسر گیتی گسترش دهد! مغز بیمار مسلمان از گونه خامنه ای، مصباح ،ملا عمر، احمدی نژاد و....،که قدرت سخت در دهان آنان مزه کرده است و اینک داعیه خلافت بر جهان خیالی مسلمان شده را دارند، نمی تواند درک کند که راهی که می روند اتفاقن پایان اندیشه خونین و ضد انسانی اسلام آنان را نوید می دهد.

ــ5 کسی نمی تواند دیگری را در باور وپیروی اسلام و یا هر باور دیگری منع کند ولی هر کس باید همه کوشش خود را بکند که دین، باور وایدئولوژی را(ـ هرچه باشد، خواه کمونیسم باشد و خواه ایدئولوژی ای دیگر) از قدرت وحکومت ودولت جدا کند. دین وکیش وآیین، باورهای شحصی هستند. کشور داری و سیاست مداری با منبر وروزه خوانی و یا تحمیل وزورگویی ایدئولوژیکی همآنند آن چه که در کامبوج وبلوک شرق پیشین گذشت و اینک در ایران می گذرد، در یک قالب نمی گنجد. کشور داری به دانش، کارشناسی، برنامه ریزی بر اساس زمینه ها و استعدادهای مالی ومعنوی یک سرزمین نیاز داردو کلید پیشرفتش احترام به همه گونه حق وآزادی مردم و کوشش برای رفاه هر چه بیشتر آنان است و سر وکاری با خودکامگی، پرورش"بله قربان" گو، تکیه بر دعا، نذر، روزه، التماس، "خدا بزرگ است"،"خدا خودش درست می کند" و.. این گونه پندارهای واهی ندارد ! خنده آور ومسخره نیست که در دنیای پیش رفته امروز،بدون توجه به دانش جغرافیایی و هواشناسی و برسی انگیزه های کمبود ریزش باران، مردم بروند " دعای باران" بخوانند تا باران ببارد!

در دنیای امروز دانش، کارشناسی؛ ارزیابی ها وبررسی های علمی و مستند، فن وتکنیک، هم خوانی با تمدن، پیشرفت وآموزش های نوین است که سخن اصلی را گقته و هر کشور ومردمان آن را در بوته آزمایش قرار داده، ارزش آن را نشان داده، سر بلندی ورفاه و یا خفت و پس ماندگی وگرفتاری را برای آنان رقم میزند.

ــ6 مردم ایران دیگر نمی توانند خود را فریب دهند. ما هر چه می کشیم از اسلام است. این دین، مردمان با سواد و با درک و اندیشه مستقل را بر نمی تابد. خون وخشونت، دشمن سازی(کفار) ودشمن خواهی، جهاد و شهید پروری نباشد، این دین کاربردی ندارد. این دین گوسفند هایی را نیاز دارد که مغزشان کار نکند، خود نتوانند راه وچاه خود را تمیز داده و چون کودکان هر چه "امام" و یا "خلیفه ورهیر معظم" می فرماید فرمانبردار بوده، انجام داده و جیک هم نزنند.

ــ7 هر جا که می توانیم به علیه رهبر مقدس زورگو، بیهوده گو،بی کفایت و بی لیاقت واسلام او مبارزه کنیم. اگر همه یک پارچه خواست خود را بیان کرده واراه خود را به رهایی یکبار برای همیشه نشان دهیم، رهبر ودست نشاندگان او چیزی جز همآن"خس وخاشاک" که به دیگران نسبت می دهند، نیستند. شعار مردم آزادی خواه ما نمی تواند "الله و اکبر" باشد واگر شماری از مردم در مبارزه امروز خود سر می دهند، گونه ای "تاکتیک" مبارزه است. شعار واقعی مردم زجر کشیده ایران می باید"رهایی از اسلام" باشد .

اینک ویا راهی که حکومت اسلامی در پیش گرفته است، سخن از بود و نبود ایران و مردم ایران است. بنا بر این با همه توان می بایدپرده های ریا کاری در جامعه را  درید. نگارنده در این روزگار حساس و سرنوشت ساز، این نوشته را تنها پیش درآمدی بر موضوعی مهم و تعین کننده می داند. برجوانان وآینده سازان ایران است که خود بر آن اندیشیده و داوری کنند. راه رهایی ایران و مردم ایران ریشه کن کردن اندیشه های بنیاد گرایی اسلامی است. این دین وسیله بیگانگان و به زور شمشیر و شکنجه بر بیشترین شمار مردم ایران تحمیل شده و آنان نیز که خود به اسلام گرویدند فریب وعده های آن را خوردند.
 

کوروش گلنام

دوشنبه 21 تیر 1389 ـ 12 ژوئیه 2010



منبع: پژواک ایران