PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday 26th April 2024

جناب شیخ، دروغ نگو
کورش گلنام


جناب شیخ دروغ نگو چون سرانجام دروغ رسوایی است.

دروغ گویی آشکار شیخ محسن کدیور نشان داد که مردم معترض در جنبش سبز تا چه میزان باید هشیار بوده، فرصت جویان را به خوبی شناخته و از هم امروز راه را بر آنان ببندند. این رویداد نشان داد که جنبش سبز باید پی در پی خود را باز سازی نموده و خانه تکانی نماید.

پرسش ها از کدیور

جناب کدیور چرا روز روشن از زبان مردم در جنبش سبز چنین دروغ بزرگی را می گویید؟ چه کسی و کجا از مردم معترض در جنبش سبز شنیده است که بگویند"هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران"؟ وارونه سازی حقیقت آن هم به این شکل افتضاخ آمیز و در برابر چشم وگوش هزاران بیننده و شنونده در مصاحبه تلویزیونی بسیار پرسش بر انگیز است؟ حقیقتن(حقیقتا) که چه جسارتی دارید؟  شما با چنین روش ومنشی نه تنها به جنبش سبز یاری نمی رسانید که باری بر آن می افزایید. روشن بفرماییدکه نا هم خوانی و نا همگونی شما با علی خامنه ای و دست نشانده او احمدی نژاد در چیست؟ به این آسودگی از زبان جنبش سبز دروغ می گویید، آن را مخالف با اسراییل وانمود می کنید، در همآن حال که آمریکا، این شیطان بزرگ تا دیروز، به شما پناه داده و آن جادر آسودگی زندگی می کنید، بنام جنبش سبز ضدیت کور با آمریکا نشان می دهید، اسلام را هم گون با دموکراسی می نمایید و... به راستی شما چه ناهم گونی با حاکمان دارید؟

جناب شیخ، چرا در همه مصاحبه ها و گفته ها کوشش می کنید که جنبه اسلامی به این جنبش بدهید؟ چرا تا این اندازه بیهوده کوشش می کنید که اسلام را با دموکراسی هم خوان و هم سو نشان دهید؟  چه کسی را می خواهید بفریبید؟ مردم ایران وجهان، نزدیک به سی و یک سال هم حکومت اسلامی در ایران را تجربه کرده اند، هم اسلام طالبان و مجاهدین در افغانستان و هم اسلام حماس در فلسطین وحزب الله در لبنان را آزموده اند. این اسلام شما چه گیر و گرفتاری دارد که ملا عمر، روح الله خمینی، علی خامنه ای، شیخ خلخالی، اسدالله لاجوردی و  تحفه های بی همتایی چون احمدی نژاد و متکی و ده ها  جانی سنگدل دیگرو هزاران اوباش به وجود می آورد؟ این اسلام شما چه گیر و گرفتاری دارد که کشتن و کشته شدن یا دست یازیدن به جنایت و شهید شدن در راه هدف های شوم غیر انسانی را رواج می دهد؟ لابد چون همیشه خواهید گفت اسلام خوبست بد اجرایش می کنند؟ شما که خیلی اهل قرآن ومنبر هستید، برویدکمی بیشتر در قرآن غور و بررسی کنید. ملایان مسلمان نشان داده اند که اگر به قدرت دست یابند با پشتوانه آموزه های دینی مسلمانان، زمینه خودکامگی، ترور و آدمکشی و نابود کردن حق انسان ها به سادگی برایشان فراهم است. به راستی ریشه ها در کجا قرار دارد؟ "آیادروغ مصلحت آمیز در راه دین "پایه دروغ گویی و نیرنگ بازی" در کشورهای مسلمان را فراهم ننموده است؟ آیا بی انگیزه است که فراوان مسلمانانی هستندکه دروغ خوراک روزانه آنان است(البته همه چنین نبوده و نیستند وبوده و هستند مسلمانانی که انسانیت را فدای آموزه های دینی چون "مصلحت اندیشی برای پیش برد اسلام"نکرده اند. نمونه های نزدیکش زنده یادان آیت الله منتظری، مهندس بازرگان و محمد مصدق هستند)آیا بی انگیزه است که مسلمانان بیش از دیگران، روزانه ده ها بار سوگند دروغ به باورهای دینی خود یعنی قرآن و امامان می خورند؟ آیا خمینی به روشنی از این روش استفاده نکرد؟ آیا شده است که رویدادی مهم پیش آید وخامنه ای و یا این رئیس جمهور دست نشانده و کودتاچی اسلام پناه به روشنی دروغ نگویند؟ آیا داستان   های نقل شده درقرآن می تواندبا حقیقت هم سو باشد؟ به این نمونه در سوره البقره  آیه  258  توجه فرمایید: " وآیا بیاد نداری ماجرای کسی را که از یک روستای ویران شده که سقف های خانه هایش فروریخته بود می گذشت و می گفت: ار کجا معلوم که خدا می تواند این مرده ها را زنده کند؟! بی درنگ خداوند جانش را گرفت، واو صد سال مرده بود سپس زنده اش کرد و به او گفت: چه مدت در اینجا هستی؟! به غذا و آبت نگاه کن فاسد نشده است! اکنون به الاغ خود بنگر! برای اینکه تو را عبرت مردمان قرار دهیم، استخوان های الاغت را بنگر که چگونه آنها را دوباره به هم پیوند می دهیم وگوشت بر آنها می پوشانیم! وهنگامی که تمام این حقایق بر او آشکار   شد گفت: دانستم که خدا بر هر کاری تواناست!" نقل همآن گونه که آمده، بی هیچ گونه دست کاری در نگارش ونشانه گذاری  از ص 43قرآن، سوره البقره آیه 258، ترجمه مسعود ریاعی 

ناشرکتاب آشنا، چاپ سوم 1385

و یک نمونه دیگر:

"وهنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا به من نشان ده که چگونه مردگان را زنده می کنی! خدا گفت: آیا به این امر باور نداری؟! ابراهیم جواب داد: چرا باور دارم، فقط می خواهم دلم آرام گیرد! خدا فرمود: چهار پرنده را بر دار، آنها را قربانی کن و گوشتشان را باهم بیامیز وهر قسمتی از آن را بر بلندی کوهی قرار ده، سپس انها را به سوی خودت فراخوان، بی درنگ یسوی تو شتابان پر می گشایند وبدان که خداوندتوانا وحکیم است".سوره البقره، بخشی ازآیه 259 صفحه 44، همآن

می توان ده ها نمونه دیگر از این داستان هایی که هیچ سند و مدرکی بر درستی آن وجود ندارد را از قرآن نقل کرد. آیا در دنیای پیش رفته امروز، هیچ انسان با درک و اهل اندیشه ای می تواند چنین داستان های کودکانه ای را باور کند؟

از سوی دیگر سراسر قرآن پر از ناهم گونی است. خواندن دقیق قرآن نشان می دهد که همه مسائل برای مردمانی به میان آمده است به دور از هر گونه پیشرفت و تمدن و با یک زندگی ی بسیار ایتدایی. هرچه که خواسته اند از زبان خدا درست کرده و نوشته اند. در قرآن خواننده مرتب تهدید به عذاب شده و ترسانده می شود. خدایی گه چنان بزرگ است ولی یک بند از بنده ای که چنین کوچک است می خواهد که از او اطاعت کرده و نماز گزار وشکر گزارش باشد. این که خدای به این بزرگی چه نیازی به این نیایش دارد خود پرسیدنی است! خداوند در قرآن عنصری خود خواه و از خود راضی است که می خواهد همه در برابر او چشم وگوش بسته تسلیم بوده و بنا بر آموزه ها، در راه او بکشند و کشته شوند:

"بدانید کسانی که آیات خدا را انکار کنندعذاب سختی در انتظار آنان است! خداوند مقتدر کیفر دهنده ناسپاسان است". سوره آلعمران،بخشی از آیه سوم، ص 50، همآن

پس وای بر من!

نگارنده از جوانان، به ویژه، می خواهد که قرآن را خوب بخوانند تا با ناهم گونی ها، داستان سرایی ها ی شگفت انگیز  بی سند و مدرک آن به خوبی آشنا شوند.  برگردان فارسی قرآنی که من از آن فاکت آورده ام، سست و پر از کمبودهای انشایی است. برگرداننده از زبان تازی به فارسی، مسعود ریاعی، گاه از خود نیز جمله هایی، البته به درستی درون دو نشانه"کروشه"، افزوده است که کار را خراب تر کرده است.

نتیجه:

مردم ایران به ویژه در جنبش سبز می باید تکلیف خود را با اسلام و ملایان قدرت پرست روشن کنند. گفته شده و باز هم باید گفت که مردم ایران می باید خود را به شفاف گویی وحقیقت گویی عادت داده، با دروغ ودروغ گویان مبارزه کرده وآنان را از خود دور کنند. برای این کار نیز باید ریشه های دروغ را در جامعه شناخت وآن را از بین برد.

دو موضوع برای حاکمیت ملایان سخت وحشت آور است

الف:  دانش اندوزی، با سواد شدن بیشترین شمار مردم در جامعه و دست رسی آنان به آگاهی های درست

ب : شفاف گویی و شفاف سازی در باره همه چیز. شفاف سازی "تابو" شکن است وهیچ مرز "مقدسی" را تاب نمی آورد زیرا هیچ چیز مقدسی وجود ندارد وهم ساخته اندیشه و باورهای خود انسان ها است. آن چه درخور ستایش، بزرگی واحترام فراوان است، دارا بودن دانش واندیشه روشن، وجدان وشرف انسانی، پاکدامنی و درست کاری است یعنی همه آن چیز هایی که حکومت اسلامی ضد آن بوده و تا به امروز ضد آن کار وکوشش کرده است. بنیان حکومت بر دروغ، نیرنگ، خودکامگی، زور گویی و تبهکاری بوده است و همچنان خواهد بود. جنبش سبز اگر می خواهد پیروز شود می باید به ریشه ناراستی ها هجوم برد و آزادگی ورهایی از اندیشه های و باورهای ناپاک و ضد انسانی را سرلوحه کار خود قرار دهد. کاری کند که کسانی چون این جناب شیخ نتواندبه این روشنی از زبان او دروغ بگوید.
 

کوروش گلنام

پنجشنبه 10 تیر 1389 ـ 1 ژوئیه 2010



منبع: پژواک ایران