PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Saturday 20th April 2024

هدف مند کردن یارانه ها با چه انگیزه هایی؟
کورش گلنام


نخستین پرسش‌ها

نخستین پرسش ها که می تواند برای هر ایرانی در باره آن چه که به نام "هدف مند کردن یارانه ها" نامیده شده، به میان آید این است که: آیا رهبر کودتاچی ورئیس جمهور دست نشانده او در اندیشه بهبود زندگی مردم ایران و رفاه و آسایش بیشتر آنان هستند؟ آیا از آینده نگری و دلسوزی آنان است که چنین با پافشاری وشتاب و آن درگیری های زرگری بین مجلس ودولت پوشالی، چهارنعل تاخته اند تا برنامه ریزی و سیاستی را به پیش برند که در حال و روز امروز جامعه ایران و با توجه به زیر ساخت های ویران شده اقتصادی /اجتماعی ایران کنونی، بیشتر ویران گر است تا سازنده ؟ 

پاسخ به همین دو پرسش خود می تواند بسیار روشن گر بوده و ماهیت این نیرنگ رهبر، رئیس جمهور و دولت دست نشانده را بر ملا سازد. اگر تا پیش از انتخابات نمایشی وفرمایشی در ایران، برای کسانی چه در درون و چه در برون مرز در باره ماهیت ضد انسانی، ضد پیشرفت و ضد تمدن بشری و نابسامانی های فراوان در حکومت اسلامی تردیدهایی وجود داشت، پس از کودتای انتخاباتی و سرکوب وحشیانه اعتراض های مسالمت آمیز مخالفان وجنایت ها و فجایعی که در برابر چشم جهانیان رخ داد، برای آنان نیز دیگر نباید در این باره تردیدی برجای مانده باشد. آیا ناراست است اگر گفته شود: آن چه که برای حکومت اسلامی و رهبر خودخوانده و خودکامه آن اهمیتی ندارد، همآنا چگونگی زندگی مردم ایران و آسایش و امنیت آنان است؟ 

امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که حکومت اسلامی در راه رسیدن به هدف های 

دیگری است که با بهانه های دروغین وزیر پوشش"صدور انقلاب اسلامی" و"پیش برد اسلام" به ویژه در کشورهای مسلمان، چنین وضع فلاکت باری را برای مردم ما به وجود آورده است. علی خامنه ای و باندهای وابسته، تنها به سبب آز وشهوت به جاه ومال و قدرت و برای ماندگاری خود است که سیاست های ویژه ای در پیش گرفته و به کار پراکندن ویروس کشنده و ویران گر اندیشه های واپس گرا و شیوه های شوم و نفرت انگیز حکومت داری خود به دیگر سرزمین ها دست زده اند. سیاست هایی که سالانه میلیاردها دلار از سرمایه های ملی مردم ایران رابباد داده و به بهانه های واهی پشتیبانی ازمسلمانان و"ملت های محروم جهان"، هم با باج دهی های کلان و هم شستشوی مغزی جوانان باورمند به اسلام ولی بی خبر وکم دانش وتجربه در میان مسلمانان لبنان ،فلسطین، افغانستان، عراق و...، توانسته است در منطقه "سپرهای بلا" یا همآن پایگاه های آتش افروزی خود را ایجاد و آشکارا با خیانت به مردم ایران، حزب الله در لبنان وحماس در فلسطین و اینک حتا فردی چون "موگابه" بدنام را به مردم ایران برتری دهد. اکنون که حکومت اسلامی پس از سی ویک سال ستم گری در حق مردم ایران وفتنه گری و آتش افروزی در منطقه، در همه زمینه های ادعایی خود (جز آتش افروزی وشرارت وبر باد دادن سرمایه های مردم ایران)شکست خورده وبا انجام کودتای انتخاباتی وجنبش اعتراضی گسترده مردم، زلزله ای سخت در ارکان فرمانروایی آن پدید آمده و مشروعیتی برای آن نه در ایران و نه در جهان باقی مانده است، در همآن زمان که سرکوب خونین و دروغ پردازی های بی شرمانه ای را در باره کشتارها وتجاوزها در ایران به راه انداخته است، برای جلب توجه مردم و گریز از رسوایی و انزوای بی سابقه جهانی خود دست به هر کار و هر ترفندی چه در درون و چه در برون از ایران و در رابطه با دیگر کشورها  زده است. چنین است که حکومت اسلامی تبه کار، اینک به راستی در بن بست سخت وسرنوشت ساز میوه و ثمره سیاست های نابخردانه و قدرت طلبانه خودگرفتار آمده است. از دست دادن اعتبار، آشفتگی در زیر بنای حکومت، گسترش جنبش اعتراضی و بیزاری هر چه بیشتر مردم ایران که هم چون بمب ساعتی ای آماده انفجار است، وضعیت کشنده در ارتباط های جهانی و تهدید جدی برقراری تحریم های سخت علیه حکومت، که این بار جنبه سیاسی بسیار نیرومندتری دارد، حکومت را به مرز جنون کشانده است و رهبر مقدس با شتاب در همه زمینه ها دست بکار شده است تا شایدخود را از این بن بست نابود کننده نجات دهد. در سیاست خارجی می بینیم که از ناچاری و فلاکت حتا به موگابه پناه برده است و چند افسر دون پایه از"قطر" ناظر بر مانور نظامی اش می شوند! در درون نیز همه کار می کند و هم زمان با سرکوب و ایجاد هراس بیشتر و هر روزه، تاکه شیرازه کار یک باره از دست نرود، به هر نیرنگ دیگری دست زده تا شاید مردم را فریب دهد. حکومت در برابر مردم در دستی چماق سرکوب دارد و در دست دیگر با میان آوردن دگرگونی در شیوه پرداخت یارانه ها، در اندیشه خام خود می خواهدبرای آنان شیرینی داشته باشد!

انگیزه ها

  نیرنگ تازه"هدف مند کردن یارانه ها" با انگیزه زدن چند نشان با یک تیر است که البته چنان بی جان وناکارآمد است که در نهایت به فروپاشی هر چه بیشتر حکومت شتاب بیشتری خواهد بخشید. هدف مند کردن یارانه ها زمانی می توانست سودمند باشد که حکومت ساز وکار ها و زیر بنایی علمی و کار آمد داشته، اقتصادش چنین متلاشی و تورم زا نبوده ویارانه ها به جای پرداخت های نقدی در زمینه های دیگری برای بالا بردن میزان بازدهی و پایین آوردن هزینه های سرسام آور سرویس های اجتماعی هم چون هزینه های  پزشکی، دوا و درمان، بهداشت و به زیستی، مسکن و بیمه های همگانی به معنای درست آن و به سازی و ایجاد امنیت جاده ها وترافیک همگانی و... . به کار گرفته می شد تا هم از میزان هزینه های سنگین مردم در این زمینه ها که بخش مهمی از درآمدهای مردم را می بلعد، کاسته شده و هم امنیت جانی مردم بالا رفته واز میزان بی اعتمادی، استرس های هر روزه مردم و ..... کاسته می شد. هدف مند کردن یارانه ها هیچ پایه علمی و هم خوان با زیر ساخت های کنونی جامعه ایران ندارد. 

از دید نگارنده انگیزه های نابخردانه رهبر و رئیس جمهور کودتاچی در این باره ازاین قرار است:

ـ جبران کردن بخشی از کسری عظیم بودجه دولت و واریز کردن نزدیک به 40 هزار میلیارد تومان به خزانه دولت. پول کلانی زیر سلطه کامل رئیس جمهور کودتا با پیشینه مالی درخشانی که از او در دست است!

ـ پنهان نمودن و پوشش دادن به گرانی سر سام آوری که هر روز دامنه آن گسترش یافته و با آغاز تحریم ها در آینده، دامنه باز هم هراس آورتری خواهد یافت. حکومت خود را آماده می سازد که پیش از آغاز تحریم های تازه،  گرانی بیشتر را طبیعی جلوه داده و مدعی شود که چون دولت دیگر یارانه ای برای کالاه ها پرداخت ننموده و پول را مستقیم به مردم می دهد، کالا ها و دیگر هزینه ها گران تر می شوند. پس از آغاز تحریم ها نیز می خواهند با انداختن بار گرانی ها ی بیشتر به گردن تحریم کنندگان و کشورهای غربی، از بار سنگین سیاست های نابخردانه خود بکاهند.  پس این همه شتاب در این باره بیهوده نبوده است. 

ـ باز شدن دست رئیس جمهور کودتایی در بریز وبپاش های بی حساب خود، بی نگرانی از پس دادن حساب وکتاب حتا به همین مجلس فرمایشی. آیا با شناختی که از این دولت ورئیس قلابی آن موجود است کسی می تواند اعتمادی به حتا همین پرداخت های مورد ادعا به شکلی برنامه ریزی شده و درست داشته باشد؟ آیا بخشی از این پول ها ناپدید نخواهد شد؟

ـ خیال واهی جذب مردم گریزان از رهبر، حکومت ودولت و ایجاد محبوبیت برای رهبر کودتاچی ورئیس جمهور دست نشانده او؛

ـ وابسته کردن هرچه بیشتر مردم به حکومت؛

ـ و بنا بر این کنترل بیشتر مردم با گونه ای چاشنی تهدید همیشگی و ایجاد گونه ای سد  در برابر شرکت مردم در اعتراض ها زیرا چنین پنداشته اند که مردم از ترس شناسایی و از دست دادن همین پول حقارت آمیزی که از دهان خود آنان گرفته و در برابرشان پرتاب می کنند، دیگر در تظاهرات های اعتراضی شرکت نخواهند کرد؛

کشوری که هیچ سامان و برنامه ریزی  درستی نداشته، در ورشکستگی اقتصادی اعلام نشده به سر برده، تولید غیر نفتی وصنعتی اش در وضعیتی رقت انگیز قرار دارد، در شغل های کاذبی چون دلالی دست و پا زده و بیشترین نیروی استخدامی و توان به اصطلاح کارش در نیرو های سپاه، بسیج، انتطامی، ارتش و چندین سازمان موازی اطلاعاتی/ امنیتی و ... که در حقیقت جز آن بخشی که جنگ افزار نظامی تولید و یا مونتاژ می کند، نیروهای غیر مولد هستند،  به جای خرد ورزی، بهره وری از کارشناسان برای برنامه ریزی های اساسی و سامان دادن به ورشکستگی اقتصادی خود، با اندیشه های واهی دست به اجرای برنامه ای می زند که این ویرانی و خرابی را حتا موقت هم که باشد، پنهان کرده و با پرداخت هایی اندک به مردم، که چند برابر آن را باید هزینه گرانی های پیش رو کنند، به آن هدف ها که در بالا آمد، برسد. آیا مردم ایران زیر بار این نیرنگ ها رفته و دست از مبارزه خود بر می دارند؟ آیا رهبر و رئیس جمهور کودتا با این ترفندها این همه کشتار وتجاوز به مال وجان مردم را پوشش داده ومحبوب دل ها می شوند؟ در آینده نه چندان دور، مردم ایران با واکنش های خود پاسخ درخوری به این پرسش هاخواهند داد.
 
کورش گلنام
 
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 ـ 26 آپریل 2010



منبع: پژواک ایران