اعتراض مردم و گاندی‌های نابهنگام اما خوشبختانه بی‌تاثیر و بی‌پایگاه
فرج سرکوهی

گستردگی اعتراض‌ها، (بیش از ۱۰۰ شهر)، حضور لایه‌های گوناگون جامعه از جمله لایه‌های فقیر و کم‌درآمد و لایه‌های میان‌درآمد در کنار هم، سرعت فراگیری، حرکت‌های نمادین و شعارهای سیاسی رادیکال ساختاری و... از شاخصه‌های اعتراض‌های اخیر است که با هر نتیجه‌ای، از جمله با عقب نشینی حکومت یا با سرکوب موقتی مردم، گامی است بلند در فرآیندی که از دی‌ماه ۹۶ آغاز شد و هر بار و در هرگام با بسامدی پرتوان‌تر و فراگیرتر به گره‌گاه یا نقطه عطف نهائی نزدیک‌تر می‌شود، اما این یادداشت نقدی است بر یک برخورد.

میان ماه من تا ماه گردون

«از تظاهرکنندگان مصرانه درخواست مى کنیم که از خشونت بپرهیزند و به مبارزات خود به شکل مدنی و مسالمت‌جویانه ادامه دهند»

از اعلامیه‌ی مشترک «هیئت های سیاسی ـ اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، اتحاد جمهوریخواهان ایران، سازمان های جبهه ملی ایران در خارج از کشور، همبستگی جمهوری خواهان ایران.

خانم‌ها و آقایان بدون هیچ پایگاه موثری در ایران، از اروپا و آمریکا، برای مردم ایران دستور العمل صادر کرده، مردم را به «ادامه و گسترش اعتراضات خیابانی‌» «به شکل مدنی و مسالمت‌جویانه» فراخوانده اما نفرموده‌اند که «شکل مدنی و مسالمت‌جویانه»‌ی مبارزه مردم معترض در خیابان، در برابر نیروهای امنیتی که به آنان تیراندازی می‌کنند، در برابر حکومتی که حتا به اعتصاب‌های صنفی کارگران نیز با زندان و شکنجه و سرکوب خشن پاسخ می‌دهد و... چگونه باید باشد؟

انشا نوشتن در باره خشونت‌پرهیزی، که خشونت سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی شده‌ی حکومت و واکنش و مقابله مردمی با خشونت حکومتی را «یک و همان چیز» می‌داند و هر دو را «خشونت» می‌نامد، البته بسیار آسان است. توصیه «شکل مدنی و مسالمت‌جویانه» از راه دور نیز. توصیه‌کنندگان محترم مردم را به «اعتراضات خیابانی» فرامی خوانند اما نمی‌گویند که «شکل مدنی و مسالمت‌جویانه» در برابر گلوله چی‌ است. برای کلی‌گوئی و انشانویسی نیازی به دقیق و روشن بودن توصیه نیست. همین که توصیه ظاهری موجه داشته باشد کافی است.

تا آن جا که دیده‌ایم و خوانده‌ایم در خیابان و در برابر سرکوب خشن برهنه و گلوله، یعنی در برابر مرگ، جز فرار یا مقابله راهی نیست. (اعتصاب عمومی که برخی می‌گویند البته خوب است اما شعاری است شاید هنوز نابهنگام و البته شدنی و معقول در آینده و در گام‌های بعد. بحث من در باره موقعیت کنونی و در باره «اعتراض خیابانی» است).

هیچ کس از جمله من طالب خشونت نیست و همه کس گذار مسالمت‌آمیز را بر هر شیوه‌ای ترجیح می‌دهد، اما شورش‌های خودانگیخته و خودجوش مردم علیه نظام‌های استبدادی در همه جای جهان ترکیبی است از شیوه‌های گوناگون و متناسب با رفتار حکومت.

مردم معترض در خیابان، گاه که خشونت حکومتی به مثل در حد تیراندازی نیروهای امنیتی و... به مردم شدید می‌شود، با حمله به نیروهای سرکوب، با حمله به برخی مراکز حکومتی و... واکنش نشان می‌دهند. حتا در دموکراسی‌های اروپای غربی نیز مردم معترض گاه در برابر خشونت پلیس مقاومت و با آن مقابله می‌کنند. درست است که این گونه واکنش جمعی مردم را در کنار خشونت سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی شده حکومتی قرار دهیم و ندانیم که «میان ماه من تا ماه گردون /تفاوت از زمین تا آسمان است»؟

وقتی مردم را به اعتراض خیابانی فرامی‌خوانید و می‌دانید که با گلوله داغ سربی رو به رو خواهند شد به این پرسش فکر کرده‌اید که مردم در برابر گلوله چه باید بکنند؟ فرار و به خانه رفتن ــ یعنی همان که نیروهای سرکوب‌گر می خواهند ــ یا مقابله یا چه؟

برخلاف نظر این محفل‌ها حکومت جمهوری اسلامی برای «توجیه» خشونت خود نیازمند به حرکت‌های مردمی نیست. اگر خانم‌ها و آقایان صادرکننده این اطلاعیه چهل سال گذشته را از یاد برده‌اند کافی است تا به رخدادهای دی ماه ۹۶ تاکنون نگاه کنند.

بخش مخفی اطلاح طلبان حکومتی

محفل‌های کوچکی که بدون هیچ پایگاهی در جامعه خود را حزب و اتحاد و... می‌خوانند هنوز به بخشی از اصلاح‌طلبان حکومتی امیدوار هستند ورنه در اعلامیه خود نمی‌نوشتند «بخش مسلط اصلاح طلبان بیش از پیش در وضعیت موجود هضم شده اند». فقط «بخش مسلط اصلاح طلبان» حکومتی و نه همه آن‌ها. بخش غیرمسلط!؟ هم در حکومت است و بهره‌مند از رانت‌ها و هم چون امام دوازده شیعیان مخفی.

این محفل‌ها هنوز هم از گذار از جمهوری اسلامی نمی‌گویند و به جای آن ترکیب مبهم «تغییرات سیاسى ساختارى» را در اطلاعیه خود به کار برده و خواستار «یافتن راهکارمناسبی» برای حل مشکل «کسری بودجه» دولت اسلامی هستند شاید به قصد دلجوئی از همان بخش غیرمسلط اصلاح طلبان حکومتی.

در پاسخ کسانی که با خواندن این متن مرا به تقدیس خشونت یا طرفداری از خشونت متهم می‌کنند همین حالا می نویسم: باشه. شما خوبی. شما گاندی و عیسی مسیح هستی و من شمربن ذی الجوشن. قبول؟»

منبع:پژواک ایران