روایت چهل و سوم؛سعدی لطفی: فقط می‌خواهم زندگی پناه‌جویی‌ام در کوبا (بهشت چپ‌های درمانده و وامانده) تمام شود

دوشنبه, 5 اوت 2019آیدا قجر

فضا بی‌شباهت به دنیای پناه‌جویان ایرانی در ترکیه نیست. حس ناامنی، تعقیب و گریز، بی‌اعتمادی به یک‎دیگر، صبر و انتظار بدون چشم‌انداز، خلاصه‌ای است از دنیای پناه‎جویان ایرانی در کوبا. صحبت از پناه‌جویانی‌ است که بعد از ثبت هویت‌ خود در سازمان ملل متحد، چشم‌انتظار تعیین مقصد می‌مانند.
در حال حاضر دست‌کم ۳۰ پناه‌جوی ایرانی در کوبا تحت نظر سازمان ملل متحد هستند تا پس از انجام مصاحبه‌هایشان، کشور مقصدشان مشخص شود و به سرانجام برسند. اما انتظار بدون داشتن اجازه کار و روزگاری پر از بی‎کاری، آن‌ها را به سمت بیماری‌های روحی و جسمی کشانده است.

«سعدی لطفی» یکی از پناه‌جویان کُرد ایرانی است که حالا نزدیک به سه سال می‌شود در کوبا منتظر تعیین سرنوشت خود است. او کم‌تر از سه سال پیش به خاطر درگیری‌های بین دولت ترکیه و کردها، تصمیم گرفت مسیر پناه‌جویی‌ خود را از ترکیه به کوبا تغییر دهد؛ مسیری که رسیدن به آن آسان بود اما دوام آوردن در آن، به گفته او، طاقت‌فرسا است.

در میان کشورهای منطقه کارابین، کوبا کم‌ترین میزان پناه‌جو را دارد. تنها یک‌دهم درصد جمعیت این کشور را پناه‌جویان تشکیل می‌دهند. این‌جا مقصد نهایی مهاجران نیست بلکه مثل ترکیه، قرار است میزبان موقت آن‌ها باشد. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، در مارچ ۲۰۱۷ شمار مهاجرانی که پس از پایان ویزای خود در این کشور درخواست پناهندگی داده بودند، ۱۲۱ نفر بوده است که ۱۹ نفر آن‌ها کودک بودند.  

به گفته سعدی لطفی، شمار ایرانی‌ها در کوبا حالا به دست‌کم ۳۰ نفر می‌رسد. بیش‎تر تازه‌واردان هم زن و شوهرهای جوان هستند. برای رسیدن به کوبا و پیوستن به پناه‌جویان سازمان ملل، ایرانی‌ها با خرید ویزا اقدام می‌کنند. معمولا آژانس‌های مسافرتی با گرفتن مبالغ سنگین، برای متقاضیان ویزای توریستی می‌گیرند. مسافران هم یا به محض رسیدن به کوبا یا پس از مدتی اقامت، درخواست پناهندگی می‌دهند. برخی هم راهی کشورهای دیگر مثل اکوادور می‌شوند.
آن‌ها نیز مثل بسیاری از پناه‌جویان در ترکیه و کشورهای دوم، هیچ نمی‌دانستند که انتظارشان برای رسیدن به مقصد ممکن است تا چند سال به طول بیانجامد.

سعدی وقتی ایران بود، از طریق اینترنت به سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی رسید که رساندن او را به مقصدی که می‌خواهد، وعده می‌دادند. برخی از ادمین‌های صفحه‌های شبکه‌های اجتماعی به او پیشنهاد دادند که پس از دریافت مبلغی هزینه، می‌توانند برایش «کیس طلایی» تهیه کنند؛ یعنی پرونده درخواست پناهندگی تضمینی: «با کسی آشنا شدم که می‌خواست با جمعی از مهاجران به سمت اروپا برود. به من گفت بسیاری از پناه‌جویان هم در کوبا هستند. در اینترنت جست‌وجو کردم، متوجه شدم گرفتن ویزای کوبا سخت نیست. تنهایی دست به کار شدم و توانستم به این کشور بیایم.»

پرواز آن‌ها از تهران به مسکو بود، سپس از مسکو به هاوانا. در همان پرواز، دو مسافر دیگر ایرانی هم حضور داشتند که مقصدشان اکوادور بود. همگی آن‌ها به محض رسیدن به هاوانا، از سوی پلیس برای چندین ساعت معطل شدند: «همه ما را داخل اتاقی بردند و گفتند باید کامل لخت شویم. بازرسی بدنی کردند. بعد از گرفتن بسته‌های پسته از دو پسر ایرانی، آن‌ها را رها کردند اما به من گفتند فقط ۱۰ روز اجازه اقامت دارم. در حالی‌که ویزای من یک ماهه بود. به دروغ گفتم برای گردش آمده‌ام. باز هم تاکید کردند که فقط ۱۰ روز مجوز دارم. تا دفتر هواپیمایی من را همراهی‌ کردند تا تاریخ برگشت بلیتم را تغییر دهم.»

او با جست‌وجو در اینترنت، آدرس دفاتر ارگان‌های مختلف حقوق بشری را پیدا کرد، به یونیسف رفت و آن‌ها با امور پناهندگی سازمان ملل تماس گرفتند و سعدی لطفی را راهی آن‌جا کردند. پروسه پناهندگی او از تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۱۶ آغاز شد.

روند اداری رسیدگی به امور پناه‏‎جویی در دفتر سازمان ملل در کوبا هم مثل دیگر کشورهایی مثل ترکیه است. پس از ثبت هویت، برای‌ پناه‌جویان تاریخ مصاحبه در نظر گرفته می‌شود که ممکن است نزدیک به یک سال بعد از آن باشد. در صورت قبولی، پناه‌جویان منتظر تعیین مقصدشان می‌شوند. انتظار آن‌ها به روند اداری، تصمیم‌گیری دولت‌های مختلف و فرمان‌های سیاسی بستگی دارد؛ مثل تصمیم دونالد ترامپ در ایجاد محدودیت‌های سنگین برای ورود ایرانی‌ها به امریکا که باعث شد بسیاری از پناه‌جویانی که مقصد نهایی‌ آن‎ها ایالات متحده بود، پروسه پناهندگی‌شان به عقب برگردد.

پناه‌جویان در کوبا از زمان انجام مصاحبه تا مشخص شدن نتیجه، برای چند ماه مبلغی بابت اجاره خانه از دولت دریافت می‌کنند؛ مبلغی معادل تقریبی ۱۴۰ یورو در ماه. حدود ۵۰ یورو هزینه خوراک، اینترنت و مایحتاج معیشتی در همین مبلغ در نظر گرفته شده است.

سعدی لطفی روایت می‌کند که به محض رسیدن به کوبا و آغاز پروسه پناهندگی‌، پناه‌جویان دیگر به او هشدار داده بودند که کاری نکند تا باب میل سازمان ملل نباشد. اما حالا بعد از گذشت سه سال و به انجام نرسیدن پروسه پناه‌جویی‌اش، به این فکر می‌کند که شاید اظهارنظرهای سیاسی‌اش در محیط‌های عمومی یا میان پناه‌جویان، باعث شده‎اند تا احساس ناامنی کند.

دو سال پیش بود که مامورانی بدون افشای هویت‌شان به سراغ دوست‌دختر کوبایی سعدی لطفی رفته و او را در دانشگاه مورد سوال و جواب قرار داده بودند: «از او درباره روابط من و فعالیت‌های روزانه‌ام پرسیده بودند. یونیفرم و کارت پلیس هم نداشتند. دوست‌دخترم خواسته بود که با حضور وکیل به سوال‌های آن‌ها پاسخ دهد که ماموران از ادامه گفت‌وگو منصرف شده بودند. آن دختر هم ترسیده بود. همین رفتارها باعث می‌شود که جامعه نسبت به پناه‌جوها بدبین شود و به عنوان یک فرد عادی با او برخورد نشود. انگار که پناه‌جویان آشوب‌طلب هستند.»

او این مساله را با امور پناهندگان سازمان ملل و اداره مهاجرت کوبا در میان گذاشت اما به او پاسخ‌ دادند این سوال و جواب‌ها امری قانونی است.

او پنج ماه دچار بیماری شده بود که پزشکان آن را تشخیص نداده بودند. روز و شب‌های سختی را گذرانده بود که حالا با یادآوری‌ آن دوره به تلخی می‌گوید: «این‌جا امکانات پزشکی هست اما مشکل دارو داریم. داروخانه‌ها به پناه‌جویان به راحتی دارو نمی‌دهند. با وجودی‌که نسخه‌های پزشکی داریم اما گاه برای پیدا کردن یک تب‌بر برای یک کودک باید چند روز تمامی داروخانه‌ها را گشت. یکی از دوستان آفریقایی که در دفتر امور پناهندگان سازمان ملل به این مساله اعتراض کرده بود، به او گفته بودند "برو تا شب بگرد، پیدا می‌کنی؛ شما آفریقایی‌ها چه‌تونه که همیشه مریض هستید؟" این برخورد یک مسوول حقوق بشری در سازمانی است که وظیفه‌اش پناه دادن به ما است.»

روایت‌های بسیاری از پناه‌جویان پر است از چنین خاطراتی؛ برخوردهای نژادپرستانه، تحقیرکننده و پر خشونت که مدام به آن‌ها حس سرخوردگی می‌دهد. این جمله از زبان پناه‌جویان بسیاری با ملیت‌های مختلف شنیده می‌شود: «ما پناه‌جو هستیم و نه مجرم.»
سعدی هم می‌‌گوید: «این آخرین تلاش من است تا صدایم را بلند کنم بلکه کسی بفهمد که این‌جا بر من و ما چه می‌گذرد و کاری کند. کوبا باید بفهمد که وقتی ما به این‌جا پناه آورده‌ایم، پناه‌جو هستیم نه این‌که به ما ترس و ناامنی تزریق کنند. هرچند من ساکت نمی‌نشینم.»

سعدی می‌گوید احساس می‌کند که افراد بومی گاهی او را تعقیب می‌کنند؛ مثل همان اتفاقی که در پاپوآ گینه‌نو برای پناه‌جویانی می‌افتد که سال‌ها است بنا به توافق با استرالیا، در کمپ نگه داشته شده‌اند. بارها گزارش‌های مختلفی از درگیری‌های بومیان با پناه‌جویان به اخبار راه یافته است.
این ناامنی، حتی در روابط میان پناه‌جویان هم نفوذ کرده است. همان فضای بی‌اعتمادی که به ویژه میان پناه‌جویان ایرانی در ترکیه جریان دارد، در کوبا هم برقرار است مثل: انگ‌های جاسوسی یا مزدور بودن، تهدید به زیرآب پناه‌جو را نزد سازمان ملل زدن.

در چنین فضایی که دنیای پناه‌جویی را احاطه کرده است، بیش‌تر پناه‌جویان احساس می‌کنند به خاطر انتخاب این مسیر، از همه‌طرف مجازات می‌شوند.

منبع:ایران وایر