مسلم است که برای نجات ایران از نکبت حکومت دزد و خونخوار اسلامی به اراده ملی و ائتلاف فراگیر نیاز است، اما به نظر نمیرسد بیانه مشترک این چهار سازمان سیاسی شالوده آن ائتلاف ملی باشد.
بیانیه شروع خوبی در تعریف جمهوریخواهی عرفیـ سکولار دارد که بارقهای از امید است. اما در ادامه از صورتبندیهای شتابزده و سادهانگارانهای حکایت میکند که با نادیده انگاشتن تمایزهای هویتی و سوابق تاریخی به دنبال اتحاد همگان هستند تا مقدمهای باشد برای نفی کامل طرفداران پادشاهی پارلمانی و…
گویی نویسندگان بیانیه مشترک خود را تافته جدابافته میدانند و هنوز که نه به دار است و نه به بار خود را وارث آینده ایران میدانند.
اما کمی پایینتر تناقض بیانیه مشترک آنجا آشکار میشود که صحبت از پذیرش رای نهایی مردم است!
باید از چهار گروه مؤتلفه پرسید شما که امروز حتی حاضر نیستید با طرفداران پادشاهی پارلمانی بر سر براندازی نظام فاسد حاکم ائتلاف کنید، اگر فردا رأی مردم بر نوع نظام دموکراسی پادشاهی بود چه میکنید؟
نکته بحثبرانگیز و مهمتر موضعگیری ملایم بیانیه مشترک در مورد نظام اسلامی حاکم است.
مخالفت با مدل «ولایی» نظام بیانگر باور به نفی نظام جمهوری اسلامی در کلیت آن نمیباشد و ایجاد شبهه میکند که گویا چهار گروه مؤتلف مخالفتی با جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه ندارند.
همچنین امضاکنندگان بیانیه مشترک در حالی به بیان مخالفت با هر گونه حاکمیت «ولایی» پرداختهاند که سیاست رسمی یکی از چهارگروه همواره اصلاحطلبانه بوده است و بسیاری از اعضای برخی از چهار گروه مؤتلفه همچنان در همکاری متعصبانه با اصلاحطلبان نظام ولایی بسر میبرند.
ما امضاکنندگان این نقد قاطعانه خواهان سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هستیم و مماشات با کلیه جناحهای حکومتی را خیانت به مردم جان به لب آمده تلقی میکنیم.
ما در میان برخی از گردانندگان و اعضای برخی از این چهار گروه بارها شاهد اینگونه برخوردها بودهایم و خون دل خوردهایم.
ما باور داریم هیچ ایرانی میهندوستی نقض استقلال سیاسی و دخالت کشورهای خارجی در امور ملی ایرانیان را برنمیتابد و این شامل اعمال اراده دولتهای خارجی در تحمیل هر گروه و یا شخصیت وابسته به آنها میشود.
لازم میدانیم به اطلاع برسانیم که امضاکنندگان این متن همگی خواهان ائتلاف ملی هستیم و هر حزب و سازمان سیاسی را که بااصول هفتگانه زیر توافق داشته باشد همراه خود میدانیم.
این هفت اصل به شرح زیر میباشند:
١. باور به نفی نظام جمهوری اسلامی در کلیت آن و کوشش برای برکنار نمودن آن؛
٢. باور به استقرار دموکراسی پارلمانی در ایران فردا و تلاش برای آن؛
۳. باور به حفظ تمامیت ارضی کشور و وحدت ملی ایرانیان؛
۴. باور به اصول لائیسیته در جدایی دین از نهادهای دولتی و حکومتی؛
۵. باور به تدوین قانون اساسی آینده ایران به وسیله مجلس مؤسسان با الهام از اعلامیه جهانی حقوق بشر و تضمین آزادیهای فردی و اجتماعی؛
۶. باورمندی به استقرار دمکراسی، آزادیهای سیاسی و اجتماعی، صنفی، تاکید بر حقوق شهروندی افراد و برابری فرصتها برای همگان، و ساختار حکومتی بر اساس نظام دمکراتیک و پارلمانی توسط رأی مستقیم مردم؛
۷. رفع هرگونه تبعیض جنسیتى، قومى، طبقاتى، مذهبی و عقیدتى براى تامین برابری حقوقى همه شهروندان کشور و تلاش برای رفاه ملی.
امروز که موقعیت حکومت متزلزلتر از همیشه است امیدواریم نویسندگان بیانیه مشترک به دو سوال زیر پاسخ بگویند.
١. موضع صریح و قاطع شما در مقابل جمهوری اسلامی چیست؟ و چه تضمینی وجود دارد که برخی از همپیمانان شما ائتلاف را به سوی سازش با جناحی از نظام اسلامی نبرند؟
٢. اگرشما به دموکراسی و از این طریق به رای نهایی مردم پایبند هستید چگونه برای طرفداران پادشاهی پارلمانی خط قرمز کشیدهاید؟ در صورت رأی موافق مردم با برنامهی آنها آیا به دموکراسی پایبند خواهید ماند؟
امضاها:
وحید بدیعی، بهزاد صمیمی، پرویز ضرغامی، مهدی ذولفقاری، جهانگیر لقایی، دکتر جاوید جوان، دکتر حسن کیانزاد، مهین ارجمند، ثریا ندیم پور، دکتر بهرام آبار، مهندس ناصر پل، مهندس پرویز حدادی زاده ، دکتر بیژن کریمی، دکتر محمدرضا آذرپاد، آرش حامدیان، فرید نادر، دکتر فرانک آزاد، آزاده خراسانی، ناهید شاهین، علی کیمیایی، دکتر تقی آل رضا، سارا کیان، ایرج امین، منوچهر روستا، شهریار فیروزه، دکتر نیره انصاری، دکتر هوشنگ لاهوتی، والا ادیب (کاوه آهنگر)، علی شهابی، بهرام بهرامی، مهرآوه ایرانی، فریبا کشاورز.