PEZHVAKEIRAN.COM تحلیلی جامعه‌شناختی از ریشه‌های استبداد و فساد در ایران
 

تحلیلی جامعه‌شناختی از ریشه‌های استبداد و فساد در ایران

نازنین صالحی - پژوهشگر توسعه

بخش نخست: علت‌های اجتماعیِ استبداد و فساد

فروپاشی سیاسی و اقتصادی، محتمل‌ترین آینده‌ای است که میتوان برای ایران متصور بود. ولی بیشتر روشنفکرانش درحال گمانه‌زنی و پیش‌بینی درباره فروپاشی‌اند و نه نظروَرزی درباره «نوع جایگزین سیاسی» با رویکردهای توسعه‌گرا. گرچه هرآنچه را که تحت عنوان «اپوزیسیون» می‌شناسیم، پیشاپیش طرح‌ونقشه و خواب‌وخیال صدارت و وزارت و ریاست و رهبری را در ذهن‌هاشان پرورانده‌اند.
بر اساس مطالعات نگارنده، بعید به‌نظر میرسد «پارادایم(یا الگو یا قواعد بازیِ) سیاست» در ایران تغییر کند.
پیشینه استبداد و فساد در ایران:
دو پدیده‌ی «فساد فراگیر» و «استبداد» درطول تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، پیشینه‌ای نسبتا دراز دارند. طول عمر حکومت‌های استبدادی در ایران که به چندین قرن می‌رسد این سابقه را تایید میکند و حاوی دو نتیجه زیر است:
▪️الف) میزان سازگاری، سازش‌کاری و همسویی با «وضع موجود» یکی از خصیصه‌هایی است‌که در بدنه‌ی جامعه ایران سابقه دارد و گویی نهادینه شده‌است: نخست در طول دوران حمله‌ی اعراب به ایران، سپس در دوران تصرف ایران توسط مغول‌ها، سپس در دوره‌ی صفویه و قاجار، و درنهایت در طول دوران جمهوری اسلامی.
▫️در دوران پهلوی‌ها نیز «اندک‌سالاری و تک‌سالاری» شکل جهش‌یافته‌ای از استبداد بود. بنابراین میتوان گفت جامعه ایران به‌تدریج مهارت کنار آمدن با استبداد و عدم حساسیت به فساد را درونی‌سازی کرده‌است.
▫️شاید علت فراگیر نشدن جنبش‌های نوپدید اجتماعی و سیاسی در ایران درطول چندین قرن گذشته تاکنون، همین «خصیصه» باشد. بدین ترتیب که همواره بخشی از جامعه از مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی خود امتناع کرده و انتقال قدرت سیاسی یا عوض‌شدن حکومت‌ها فقط زمینه‌های تغییر «گفتمان‌های سیاسی» را فراهم کرده، اما «پارادایم سیاسی» را عوض نکرده‌است.
◽️البته فراگیر نشدن جنبش‌ها و خودداری بخش‌هایی از جامعه از مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی خود - به استثنای مقطع زمانی۱۳۵۷ -، دلایل گوناگون و قابل بحثی دارد که در فرصتی دیگر به آن پرداخته خواهدشد.
از این روی، در حافظه تاریخی ایرانیان «شکست» یا «ناکامیِ سیاسی» امری رایج و پذیرفته‌شده است. چه بسا از این و آن شنیده‌ایم: "ای بابا! این حکومت بِره، یکی دیگه عین همین میاد روی کار"!
در چنین بستر ذهنی‌ای، امکان تغییر پارادایم سیاسی بسیار دشوار و زمان‌بر خواهدبود.
◽️نتیجه‌ای که از بند الف حاصل میشود آن است که: محتمل است آینده‌‌ای که پس از بازیِ فروپاشی سیاسی در ایران به‌وقوع بپیوندد، در وضعیت «استبداد» یا «اقتدارگرایی» به تعادل برسد.
▪️ب) درصورتیکه پدیده‌ی «فساد فراگیر» فقط‌وفقط به مجموعه‌ی زمامداران، دولتمردان و صاحب‌منصبان سیاسی محدود بود، می‌شد آن را «سیستماتیک» خواند، اما تاریخ اجتماعی ایران حکایت از وجود ریشه‌های فساد در طول‌وعرض جامعه دارد.
▫️خوش‌خدمتی، چاپلوسی، آدم‌فروشی، خیانت، چغولی‌کردن، ریاکاری، دسیسه‌چینی، جاسوسی، دروغگویی، پاچه‌خواری، مجیزگویی، پارتی‌بازی، دو دوزه‌بازی، مفت‌خوری، زیرآب‌زنی، نفاق‌افکنی، رشوه‌خواری، نزول‌خواری، احتکار، تقلب و گرانفروشی در صنوف گوناگون و سطوح مختلف اجتماعی از مصداق‌های بارز و رایج فساد فراگیر در ایرانند.
◽️فقدان بازخوردهای اجتماعی از فساد فراگیر و عدم حساسیت به پدیده فساد اداری و مالی(رانت)، در واکنشهای جامعه به شکل‌هایی غیرجدی قابل مشاهده است. بعنوان‌مثال: در قالب طنز، شعر، کنایه و تیکه‌های خیابانی چیزی مانند «خرده روایت»، بر سر زبانها جاریست.
◽️در شکل اعتراض‌های جدی خیابانی نیز بدون پشتوانه‌ی جامعه‌مدنی، بصورت خودجوش و یا انفجاری بازنمود می‌یابد. بعنوان مثال: دقت به این شعار، جالب به‌نظر میرسد: "یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه"! این شعار مالباختگان نشان میدهد که آنها(ظاهرا) خواستار برچیده‌شدن بساط اختلاس و فساد نیستند، بلکه قانعند به اینکه فتیله فساد پایین کشیده‌شود.
◽️درنهایت، آنچه مردم را به ستوه می‌آورد و می‌شوراند «بی‌عدالتی» است. و لایه‌های میانی و پایینی جامعه در برابر بی‌عدالتی می‌ایستد، اما تا کجا؟ و درک و فهم عمومی از مفهوم بی‌عدالتی چه بوده و چیست؟
◽️در عمق جامعه ما توده‌ها بینش خاصی ساخته‌اند و به باورهایی رسیده‌اند که نسل‌به‌نسل چرخیده است. بعنوان مثال: "شاه خودش خوب بود، دور و بریاش بد بودند" یا "هر کی بیاد همین خواهد بود، همیشه همینطور بوده و خواهد بود" یا "خب، یارو پول دزدیده؟ تونسته؟ نوش‌جونش! ولی باید برا بقیه هم یه چیزی بذاره"!
جمعبندی: از مرور خرده‌روایت‌های اجتماعی ایرانیان که ریشه در «باورهای تکوین‌یافته»شان دارد چنین برمی‌آید؛ درک مردم از فساد و بی‌عدالتی، درکی «سلبی» است نه «ایجابی»!

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب  در سایت پژواک ایران