PEZHVAKEIRAN.COM بن بست هاي جناح چپ در آمريکا
 

بن بست هاي جناح چپ در آمريکا

بن بست هاي جناح چپ در آمريکا 

چگونه «روسيه گيت» چشم هاي دموکرات ها را بسته است

Aaron Maté 

دموکرات هاي آمريکا براي توجيه شکست خود در انتخابات رياست جمهوري ٢٠١٦، انواع دليل ها را عنوان کرده اند: عادلانه نبودن نظام انتخاباتي، «خبرهاي جعلي» يا حتي «روس ها» که متهم به تباني با دونالد ترامپ شده اند. اين تمرکز بر روي مسکو، عوامل واقعي ناکامي ايشان به ويژه برنامه اي اقتصادي که کاملا به سوي «نوآوري» سوق داده شده بود را پنهان مي کند.

 
 
نويسنده 

Aaron Maté 

وزنامه‌نگار، خبرنگار و تهيه کننده The Real News




آخرين مقالات اين نويسنده:

 دخالت روسها ، از وسواس ذهني تا پارانويا 



 برگردان: 
Shahbaz NAKHAEI شهباز نخعي

درپي مسموميت يک جاسوس پيشين روسيه و دخترش در انگلستان، بمباران هاي فرانسوي- آمريکايي- انگليسي در سوريه روابط بين روسيه و غرب را بدتر از پيش کرد. با اين حال، برخي مانند نيويورک تايمز که حساسيتي درمورد اين تنش ها ندارند، در آن دليل هايي براي اميدواري مي يابند. هيئت تحريريه اين روزنامه معتبر در ٢٦ مارس با تحليل تصميم آمريکا درمورد بستن يک کنسولگري روسيه در آمريکا و اخراج ٦٠ ديپلومات روس ابراز شادماني مي کرد که: «اين کار ايجاد اميدواري مي کند که آقاي [دونالد] ترامپ سرانجام ناگزير از مقابله با تهديدي شود که از سوي آقاي [ولاديمير] پوتين نسبت به ايالات متحده و متحدانش اِعمال مي شود». به نظر روزنامه نگاران تنها حسن اين کار اين است که «آقاي ترامپ ناگزير شود، اگر بخواهد با قابليت ضربه هاي آقاي پوتين مقابله کند، از اين حد فراتر رود» (١). دو هفته بعد، پس از حمله شيميايي انجام شده در دوما در نزديکي دمشق، رييس جمهوري آمريکا «پوتين، روسيه و ايران» را به باد حمله گرفت و آنها را در «حمايت از بشار اسد حيوان» مقصر دانست و گفت که او براي اين کار «بهايي سنگين خواهد پرداخت». نيويورک تايمز در ٨ آوريل با ابراز شعف نوشت: «اين نخستين بار پس از انتخابات است که او با نام بردن از رييس جمهوري روسيه در توييتر به او حمله مي کند ».

«اميد» ابراز شده توسط اين روزنامه بيانگر احساس غالبي است که بر محافل پيشرو پس از آن که دستگاه هاي امنيتي کرملن را به دخالت در انتخابات رياست جمهوري سال ٢٠١٦ متهم کردند، حاکم است. درسال ٢٠٠٩، درآغاز دوره اول رياست جمهوري آقاي باراک اوباما، دموکرات ها موضوع «از صفر شروع کردن» روابط با مسکو را مطرح نموده و ازسرگيري گفتمان جنگ سرد در ميان جمهوري خواهان را ريشخند مي کردند. دموکرات ها با ترغيب آقاي ترامپ به «سخت تر کردن سياست درمورد روسيه و پوتين» - چنان که آقاي چاک شومر رييس اقليت دموکرات در سنا- انجام داده، يا حتي «پاسخگويي (...) براي دفاع از ما دربرابر تخريب نهادهايمان» (به گفته جو بايدن، معاون رييس جمهوري پيشين)، اکنون خود را در رديف محافظه کاران نو و بازهاي جمهوري خواه قرار مي دهند (٢).

انتصاب آقاي جان بولتون به سمت مشاور امنيت ملي الزاما براي دموکرات ها ناخوشايند نيست. در عمل، چنان که هري جي کازيانيس پژوهشگر مرکز منافع ملي مي گويد: «جان بولتون بدترين کابوس براي مسکو است. او در تمام دوران فعاليت حرفه اي خود يک باز ضد روسيه بوده است» (٣). او به ويژه در هفته هاي پيش از انتصاب در ماه فوريه در يک سخنراني تاکيد مي کرد که دخالت مفروض روسيه در انتخابات «حمله عليه قانون اساسي ايالات متحده بوده» و خواستار اقدامات جدي عليه مسکو «در فضاي مجازي و جاهاي ديگر» شده و توصيه مي کرد که «من فکر نمي کنم که پاسخگويي بايد متناسب با اقدام روسيه، بلکه بايد کاملا شديد باشد». به عبارت ديگر، چنان که او در شبکه تلويزيوني فوق محافظه کار «فاکس نيوز» در سال ٢٠١٦ مي گفت: «بايد ضربه دردناکي به روس ها وارد کرد».

آقاي بولتون همواره، حتي درصورت رشدخطر رودررويي هسته اي، هرگونه گفتگو يا نزديکي با مسکو را رد کرده است. اوهنگامي که در سال هاي ٢٠٠١ تا ٢٠٠٥ معاون وزير امور خارجه در امور کنترل تسليحات در دولت جرج دبليو بوش بود، سرپرستي گفتگوها درباره توافق «موشک هاي ضد باليستيک» (ABM) که ٣٠ سال پيش از آن با اتحاد جماهير شوروي امضاء شده بود را به عهده داشت. آن توافق با قايل شدن سقفي براي توانايي دفاعي راهبردي، محدوديت توسعه سلاح هاي تهاجمي را ترغيب مي کرد و مبناي توافق هاي بعدي را کنترل تسليحات قرار مي داد. آقاي پوتين هنگامي که در ماه مارس گذشته زرادخانه جديد هسته اي روسيه را معرفي مي کرد، به تصريح اين نکته توجه کرد که اين مدرن سازي نتيجه لغو قرارداد «موشک هاي ضد باليستيک» (ABM) توسط واشنگتن بوده و بعد خواستار بازگشت به نظام مهار تسليحات، که به نظر او توسط ايالات متحده ازبين رفته بود، شد. به نظر آقاي بولتون، همه اينها چيزي جز «تبليغات واهي و پوچ » نيست. او در ٢ مارس در شبکه فاکس نيوز، که در آن زمان مشاور آن بود، تحليل مي کرد که هدف واقعي آقاي پوتين اين است که «بکوشد ازنو روسيه را به يک ابرقدرت تبديل کند (...)، و در اجراي اين هدف آن را به قدرت هسته اي بزرگ تري بدل سازد».

نگراني در سازمان ملل متحد

آقاي بولتون هرگز مخفي نکرده که خواهان ازبين رفتن مقرراتي است که در سطح جهان کنترل بر تسليحات را تضمين مي کند. او درسال ٢٠١٧ هنگام برگزاري «کنفرانس اقدام سياسي محافظه کار» توضيح مي داد که: «مرحله بعدي در روابط دوجانبه با روسيه، لغو توافق جديد "استارت" (Stategic Arms Reduction Treaty) توسط دولت کنوني خواهد بود. توافقي درباره کاهش سلاح هاي راهبردي که در سال ٢٠١٠ با مسکو امضاء شده بود و مقرر مي کرد که شمار کلاهک هاي هسته اي آمريکا و روسيه کاهش يابد و اين کار را "فرستادن پيامي به ولاديمير پوتين" مي دانست».

اما، رسانه هاي پيشرو به جاي تحليل مواضع راهبردي، ترجيح مي دهند که به حضور «غريب» او در ٥ سال پيش در يک کليپ يک انجمن روس مدافع تسليحات بپردازند (٤). نه به اين خاطر که حرف هايي که او مي زد نفعي ديپلوماتيک دربرداشت، بلکه ازاين جهت که رفتار رايج تحليل گران «روسيه گيت» اين است که بر عواملي تاکيد کنند که بر دسيسه چيني مسکو و امکان دخالت آقاي ترامپ دلالت کند و همه اطلاعاتي که اين روايت را نفي کند را نديده بگيرند.

از اين منظر، [انتقاد از] انتصاب يک باز ضد روسيه به بالاترين سمت امنيت ملي چيزي است که از آن اجتناب مي کنند (٥). علاوه بر اخراج تعداد بي سابقه اي ديپلومات، که مي توان درميان اقدامات اخير آمريکا از آن يادکرد، تحريم هاي اِعمال شده عليه شخصيت ها (از جمله داماد آقاي پوتين) و ١٥ موسسه، يا اعزام دو ناو جنگي به درياي سياه، اقدامي است که به گفته تلويزيون سي ان ان «مي توان آن را با هدف مقابله با حضور فزاينده روسيه در آنجا ارزيابي کرد». يک مقام عالي رتبه آمريکايي (٦) مي گويد: «شما ناو جنگي به درياي سياه مي فرستيد و اين احساس مورد تهديد بودن را در آنها افزايش مي دهد». يک نگاه ساده به نقشه اين پرسش را برمي انگيزد که ايالات متحده چرا مي خواهد با «حضور فزاينده» روسيه در منطقه اي مقابله کند که در قلمروي آن کشور قراردارد. اين رانيز مي توان ازخود پرسيد که آيا اخراج ديپلومات ها و تحريم هاي اقتصادي راهبردي مناسب است. اما پيروي از روايت دونالد ترامپِ دست نشانده روسيه، انتقاد از اين اقدامات را دشوار مي سازد، تا حدي که حتي حريفان آقاي ترامپ هم از آنها دفاع مي کنند...

ناديده گرفتن اقدامات جنگ طلبانه رييس جمهوري درباره روسيه، به معناي چشم بستن بر خطرات ناشي از آنها نيز هست. با مقايسه وضعيت کنوني با «وضعيت دوران جنگ سرد»، آقاي آنتونيو گوترش، دبيرکل سازمان ملل متحد اخيرا دوطرف را به برقراري «سازوکارهاي ارتباطي و کنترل براي پيشگيري از بالاگرفتن تنش ها و مهار رفتار به صورتي که کنترل از دست نرود» ترغيب کرد. «بولتن دانشمندان هسته اي» نيز هشدار داد که تهديد هسته اي «به اين خاطر تشديد شده که امروز روابط روسيه- آمريکا بيشتر برپايه درگيري است تا همکاري» و از هماهنگي «تقريبا تاحد صفر کاسته شده» و که «هيچ گونه مذاکرات روسيه – آمريکا در زمينه کنترل تسليحات درجريان نيست» (٧).

با بحران مسموميت جاسوس پيشين روسيه، سرگئي اسکيرپال و دخترش يوليا در ساليسبوري (انگلستان) چشم انداز کاهش تنش ها دورتر از هرزمان ديگر شده است. بوريس جانسون وزير امور خارجه انگلستان موفق شد بيش از ٢٠ کشور عضو اتحاديه اروپا و سازمان پيمان اتلانتيک شمالي (ناتو) را قانع کند که حدود ١٥٠ ديپلومات روسيه را اخراج کنند. رقمي که تاکنون در چنين عملياتي ديده نشده بود.

از زمان آغاز اين جريان، جرمي کُربین رهبر حزب کارگر مسموميت را «وحشيانه و فراتر از بي مسئوليتي» توصيف کرد و خواستار آن شد که از «مقامات روس برمبناي اسناد و مدارک بازخواست شود» و با اين ترتيب دولت محافظه کار را ترغيب به فرستادن مدارک به روسيه زير نظر «سازمان ممنوعيت سلاح هاي شيميايي» (OIAC) کرد. درخواست مدارک ؟ روآوردن به نهادهاي بين المللي ؟ به نظر آقاي کوربين چنين پرسش هايي موجب مي شود که رسانه هاي انگليسي، حريفان سياسي و حتي اعضاي حزب کارگر نيز پرسش کننده را «کبوتر جلد روسيه» توصيف کنند.

 

به صدا درآوردن غرش توپ ها

نقطه اشتراک مسموميت ساليسبوري و «روسيه گيت» متهم کردن خود به خود کرملن، حتي بدون وجود مدارک مستند و با خطر بالاگرفتن تنش ها است. با اين حال يک تفاوت مهم اين دو موضوع را از هم متمايز مي کند. در ايالات متحده هيچ مسئول درجه اول سياسي، مانند آقاي جرمي کُربین ، بر ضرورت وجود مدارک مستند اصرار نورزيده و به واکنش متناسب با عمل توصيه نکرده است. به عکس، دموکرات ها و تحليل گران پيشرو به تبعيت از احساسات ضد روسي خود آقاي ترامپ را به سختگيري بيشتر ترغيب کرده اند.

روي کار آمدن آقاي بولتون اين گرايش را تقويت مي کند. او در مطلبي که در ماه فوريه منتشر شد تاکيد مي کرد که: «بلندپروازي هاي جهاني آقاي پوتين حاوي نيات خيرخواهانه نسبت به آمريکا نيست و هرچه زودتر او بداند که ما اين را مي دانيم بهتر خواهد بود». در همين حال، او ادامه مي داد ساده لوحانه خواهد بود تصور کنيم که «تعقيب جزايي» و «مجازات هاي اقتصادي» عليه روسيه «براي ابراز نارضايتي ما کافي خواهد بود»؛ «به عکس، مي بايد که پوتين صداي غرش توپ ها و زنجير تانک هاي "ناتو" را با چند برابر کردن مانوورهاي مشترک با ارتش اوکراين بشنود. اين کار و کارهاي بيشتر ديگر است که توجه او را جلب مي کند. در خاورميانه نيز پاسخي مشابه توجيه پذير است. جايي که هم اکنون کاخ سفيد پايگاه هايي براي واکنش هاي نيرومندتر دربرابر اقدامات روسيه برپا مي کند. در سياست لحظه هاي نادري هست که رويدادهاي غيرمنتظره موقعيت هايي را ايجاد مي کند که بايد پيش از آن که ازدست برود از آن ها بهره گرفت» (٨).

نخبگان دموکرات و هدايت کنندگان بزرگ افکار چپ ليبرال درشمار کساني هستند که آقاي بولتون مي تواند به آنها اين اعتبار را بدهد که موقعيت هايي را ايجاد کرده اند که او اکنون مي خواهد از آنها استفاده کند. در اين هنگامه خطير روابط روسيه –آمريکا، آيا آنها سرانجام متقاعد مي شوند که بهتر است درهمين حد باقي بمانند؟

١- « Tough action on Russia, at last, but more is needed », The New York Times, 26 mars 2018.

٢- مقاله « دونالد ترامپ در محاصره جناح ضد روسيه» ، لوموند ديپلماتيک سپتامبر ٢٠١٧https://ir.mondediplo.com/article28...

 
آيا پس از کره شمالي و افغانستان نوبت به روسيه مي رسد؟ نقاط درگيري بين المللي غالبا با عملکرد ايالات متحده فعال مي شود.

٣- نقل قول از Cindy Saine, « Trump’s pick for national security adviser advocates tough response to Russia », The Voice of America, 28 mars 2018.

٤- Cf. Tim Mak, « John Bolton’s curious appearance in a Russian gun rights video », National Public Radio, 22 mars 2018.

٥- براي يافتن موارد مشابه به مقاله « دخالت روسها ، از وسواس ذهني تا پارانويا» ، لوموند ديپلماتيک دسامبر ٢٠١٧ مراجعه کنيد. https://ir.mondediplo.com/article28...

 
آيا دخالت مسکو در نتيجه انتخابات رياست جمهوري امريکا تاثير داشته است ؟ اين فرضيه که به وسواس ذهني نشريات تبديل شده با شور و شوق فراوان درخور يک جنگ مطرح مي شود و کميسون هاي پارلماني آنرا دنبال ...

٦- Ryan Browne, « US show of force sends Russia a message in Black Sea », CNN Politics, 20 février 2018.

٧- Cité dans « The get-tough-on-Russia consensus is escalating the crisis in Syria », The Nation, New York, 11 avril 2018.

٨- The Hill, 19 février 2018, http://thehill.com

منبع:پژواک ایران