محمد نظری، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر، با انتشار نامه‌ای سرگشاده از عموم مردم خواسته است تا کمک کنند صدای او شنیده شود.

محمد نظری، زندانی سیاسی

این زندانی سیاسی خواستار اعمال ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی در پرونده‌اش است تا امکان آزادی قانونی‌اش فراهم شود و برای رسیدن به همین خواسته دست به اعتصاب غذا زده است.


  • ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی:

در مقررات و نظامات دولتی، مجازات و اقدام تامینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمی توان به موجب قانون مؤخر به مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی محکوم کرد، اما چنانچه پس از وقوع جرم، قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود، نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی، مؤثر است. هر گاه به موجب قانون سابق، حکم قطعی لازم الاجرا صادر شده باشد به ترتیب زیر عمل می‌شود:

الف) اگر رفتاری که در گذشته جرم بوده است به موجب قانون لاحق جرم شناخته نشود، حکم قطعی اجرا نمی‌شود و اگر در جریان اجرا باشد، اجرای آن موقوف می‌شود. در این موارد و همچنین در موردی که حکم قبلا اجرا شده است هیچ گونه اثر کیفری بر آن مترتب نیست.

ب) اگر مجازات جرمی به موجب قانون لاحق، تخفیف یابد، قاضی اجرای احکام موظف است قبل از شروع به اجرا یا در حین اجرا از دادگاه صادر کننده حکم قطعی، اصلاح آن را طبق قانون جدید تقاضا کند. محکوم نیز می‌تواند از دادگاه صادر کننده حکم، تخفیف مجازات را تقاضا کند. دادگاه صادر کننده حکم با لحاظ قانون لاحق، مجازات قبلی را تخفیف می دهد. مقررات این بند در مورد اقدام تامینی و تربیتی که در مورد اطفال بزهکار اجرا می‌شود نیز جاری است. در این صورت ولی یا سرپرست او نیز می‌تواند تخفیف اقدام تامینی و تربیتی را تقاضا نماید.»


نامه محمد نظری در هشتاد و یکمین روز اعتصاب غذای او منتشر شده است.

او با درخواست کمک از همگان گفته است: «کمک کنید صدایم شنیده شود که اکنون چیزی جز مرگ برای رها شدن از این عذاب زندان و اعتصاب برایم نمانده است.»

تارنگار حقوق بشر در ایران متن کامل نامه محمد نظری را منتشر کرده است.

در بخشی از این نامه آمده است: «آهای مردم، بی‌کس‌ترین زندانی این شهرم! شهری که با نام زندانش عجین شده است، با عجایب، شهری که ۸۱ روز از اعتصابم می‌گذرد اما هیچ گوش شنوا و دست یاری‌دهنده‌ای از آن برای من نمانده است.»

او در معرفی خودش به عنوان یک زندانی نوشته است: «محمد نظری هستم، ۲۴ سال است که در پشت میله‌های زندان از مهاباد و ارومیه تا همین زندان رجایی شهر و هر روز بی‌کس‌تر از روز پیشش و تنهاتر شده‌ام. پدر و مادر و برادرم رهسپار گورستان بوکان شده‌اند و جز شما مردم کسی را ندارم. ۸۱ روز از اعتصابم می‌گذرد. اعتصابی برای خواسته‌ای ساده. خواسته‌ام نه آزادی و نه مرخصی، بلکه اجرای قانون است. قانونی که با اجرای آن ۴ سال و نیم پیش باید آزاد می‌شدم ولی دست‌های نامریی قدرت و امنیت از اجرای این قانون (مواد ۱۰ و ۹۹ و ۱۲۰ و ۷۲۸ از قانون مجازات اسلامی جدید) درباره من جلوگیری می‌کنند. حال پس از ۲۴سال زندان و در عین تنهایی و بی‌کسی هیچ راه دیگری جز اعتصاب برایم نمانده است.»

نامه سرگشاده محمد نظری در هشتاد و یکمین روز اعتصاب غذا از زندان رجایی شهر با طرح این سوال ادامه یافته است: «کجایید مردم؟»

او نوشته است: «مرا به خاطر بی‌کسی‌ام به حال خود مگذارید. فرق من با آرش صادقی که بیش از ۷۰ روز گرسنگی کشید در چیست جز این‌که او پدر و همسری داشت و شما مردم را، اما من هیچ‌ کسی ندارم. پدر، مادر و برادرم سال‌هاست در گورستان بوکان خوابیده‌اند و مرا اگر دست یاری گری باشد، شمایید که تنها تکیه‌گاه و امیدم هستید.»

تاریخ نگارش نامه محمد نظری چهارشنبه ۲۶ مهر است. او نوشته است: «مرا کمک کنید. کمک کنید صدایم شنیده شود که اکنون چیزی جز مرگ برای رها شدن از این عذاب زندان و اعتصاب برایم نمانده است. کمکم کنید برای رسیدن به حق قانونی آزادی که از من دریغ کرده‌اند. جز این اگر باشد بر اعتصابم می‌مانم تا با مرگ رهسپار گورستان بوکان شوم که جز آنجا هیچ جایی و هیچ کسی برایم نمانده است.»

محمد نظری، متولد ۱۳۵۰، زندانی سیاسی‌ای که ۲۴ سال گذشته را در زندان‌های ایران گذرانده، یکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی در ایران است. او به اتهام همکاری با حزب دموکرات کردستان در زندان است.

نظری در نامه‌ای که هفتم دی‌ ماه سال ۹۴ منتشر شد، نوشته بود: «در سال ۸۰-۸۱ برای آزادی من پنج میلیون تومان می‌خواستند ولی به خاطر نداشتن و عدم پرداخت آن تاکنون در زندان هستم و همچنان ادامه دارد. در سال ۹۱ به دستور دادستانی کل کشور پرونده اینجانب مورد بازبینی قرار گرفت و بعد از چند ماه حکم عفو و آزادی از سوی دادگاه صادر شد ولی در آخرین مرحله اطلاعات با آزادی من مخالفت کرد ….»

این زندانی سیاسی در سال ۷۳ در بوکان بازداشت و در دادگاه ارومیه محکوم به اعدام شد. این حکم در سال ۷۸ به حبس ابد کاهش یافت.

نظری حکم صادر شده را بر اساس اعترافات دروغین تحت شکنجه دانسته و همواره تاکید کرده در هیچ تروری نقش نداشته است.

او در مدت ۲۴ سال حبس خود در نامه‌هایی متعدد به سه رییس قوه قضاییه ایران، خواهان اعاده دادرسی، بخشودگی یا استفاده از دیگر امکانات حقوقی و قانونی برای آزادی شده، اما تاکنون پاسخی نگرفته است.