چند کوتاه سروده
خالد بایزیدی
1-
درچشمان دریایی ات
لخت وعریان
تارسیدن به ساحل عشقت
چه ماهرانه
چون ملوانی دست وپامی زنم
2-
چندشبی است
بی رویایم
دررویاهایم نمی بینمت
می ترسم:
فراموشم کرده باشی
ورویاهایم یتیم شوند
3-
به مهدکودک که می روم
درکودکی ام گم می شوم
وکودک ام درمن
4-
وقتی که رفتی
دیگرهیچ آفتابی
اتافک تنهایی ام را
گرم نکرد
5-
این چه زندگی ای است
که می باید...
برای لقمه ای نان
چون گدایی
گدایی کنم
منبع:پژواک ایران