PEZHVAKEIRAN.COM تنها جمهوری اسلامی خط قرمز ندارد، تو هم …
 

تنها جمهوری اسلامی خط قرمز ندارد، تو هم …
پویان انصاری

تیغ سانسور: با درود به شما خوانندگان، شنوندگان و بینندگان عزیز، امیدوارم در هر

کجا که هستید شاد و سلامت باشید.

 

آزادیخواهان !

همانطور که اطلاع دارید، سایت، وبلاگ، رادیو و تلویزیون، حزب، سازمان و روزنامه ما، اگر پُر بینده ترین و یا پُر شنونده ترین در جهان نباشد، حتمأ پُر خواننده ترین است.

برای اثبات این حرف ما کافی بود به رادیو غیاث آباد گوش می کردید! که چندین بار آن

را نشان داد!

اما طبق روال همیشگی در مسائل مُهم سیاسی، ورزشی و یا بلعکس! این بار هم از خبرنگار همیشه فضول در صحنه، که کارش فقط  "چوب لای چرخ گذاشتن" دیگران است! خواهش کردیم که ببینیم ایشان برایمان چی در چنته دارد ...

 

خبرنگار: ببخشید، از کی شما بزرگترین شدید !؟

تیغ سانسور: چی کار به این کارها داری!؟ گزارشت را بده و برو، در ضمن بد نیست گاهی وقت ها هم، برای ما بع بع ... ، ببخشید بَه بَه کنی!  همین و بس.

دیگه قرار نیست سئوال کنی کوچیکیم یا بزرگ، به کی توهین می کنیم یا نمی کنیم، با کی مصاحبه و چی سئوال می کنیم و یا چه نوشته ای در وبلاگ و یا سایت مون می گذاریم چیزی بنویسی و یا بگی،  مثل خیلی های دیگه گزارشت را  بده  و بس !

ولی حواست جمع باشه که ازخط قرمز ما هم، عبور نکنی، خلاصه با ما طرف نشو ! یعنی اینکه جوب لای چرخ ما، نگذار ...

 

خبرنگار: من چیزی نگفتم که اینهمه قصه سرهم کردید و جوش آوردید!؟ بعدش هم  مگر شما انسان های آزادیخواه و مبارز! خط قرمز دارید!؟

تیغ سانسور: اصلأ تو خیلی گُستاخ شدی،گزارشت هم تو سرت بخوره، از این به بعد نوشته ات را تو سایت مون، نمی گذاریم، تا تو باشی که دیگه از این غلط های زیادی  نکنی، حالا صبر کُن ... ببین چه به روزگارت بیاوریم !؟

 

خبرنگار: چرا اینقدر جیغ و داد قال راه انداختی؟ بازهم میگم، شما پُر بینده و شنونده نیستید، فوقش یک سایت و یا وبلاگ ساده هستید!  چرا فکر می کنید اگر کسی به سازمان حماس گفت،بالا چشمش ابرو (البته با حفظ رعایت فحش خواهر مادر به اسرائیل) و یا گفت با هم زدن آش نذری، زندانی سیاسی آزاد نمی شود (صد البته باحفظ رعایت خرافات !) و یا فقط سئوال کرد، مگر کانون نویسندگان، مانند رژیم جمهوری اسلامی است که زن نمی تواند در آن رئیس جمهور، ببخشید، رئیس کانون بشود!؟ ( البته با پوزش از وارد شدن به حریم همیشگی مردسالاری کانون)و یا به فلان هنرمند گفت،به جان دلار قسم،بین تعبیدی با مهاجر کوچ و معترض ... تفاوت است و یا اگر در وصف "انقلاب" گفت :

چپ که می گفت کمونیست بی دین است                                

و دین، افیون است .

اگر بود خمینی جزو مذهبیون ؟               

پس چرا سکوت شد مابین لامذهبیون !؟

هورای مرگ بر شاه بر پا بود                                  

مرگ بر امام گناه بود !

آیا این بدان معنی است که بنده وارد خط قرمز شما شدم !؟

 

تیغ سانسور: الحق که درست فهمیدی .

خبرنگار: آهان، از اینرو به خیالت، مرا سلاخی می کنی!؟ چون خود و سایت، وبلاگ، رادیو تلویزیون، حزب، سازمان ات ... را مرکز ثقل جهان می بینی تصور می کنی دیگر، کسی از این مطالب با خبر نمی شه !؟

 

تیغ سانسور: تو هنوز یاد نگرفتی که نباید با ما در بیفتی و یا نباید پا تو، تو کفش ما بکُنی!؟ نه فقط با ما،بلکه با رفقا، هنرمندان، شاعر و نویسنده، تأتر و سینما و یا دکترا، وکلا و ... ، به ویژه آنها از ایران هم آمده باشند!

 

خبرنگار: یواش، داد نزن، مگر شما یا آنها کی هستید!؟ نا سلامتی مانند من آدمید...

تیغ سانسور: حالا نشونت میدیم، تا بفهمی با کی طرفی

 

خبرنگار: مثلأ چکار می کنید !؟

تیغ سانسور: اولأ دیگه نه باهات مصاحبه می کنیم و نه نوشته ای ازت نشون میدیم

 

خبرنگار: وُلک ( اصطلاح آبادانیه) این را که چند بار گفتید! بعدش هم من باتون شوخی کردم، ترا به هر که دوست دارید بلایی بسرم نیارید !؟

 

تیغ سانسور: اول بزار حالت را بگیریم، تا تو باشی دیگه با بزرگان علم و دانش و ادب در نیفتی!؟ الان امر می کنم تیم همیشه در صحنه و چماق بدست، به جان نوشته ات بیافتند، آنهم با اسامی من در آوردی که(البته این،از پوئن های "مُثبت" اینترنت است!)

نه صداقتی لازم است نه وجدانی نه هویتی! شروع می کنیم بهت انگ می زنیم، دستور میدیم که یکی طرفدار جمهوری اسلامی، یکی طرفدار امپریالیسم،یا جاسوس، خلاصه هرکی ( البته شاید همشان یکی بیشتر نباشند، خدا را چی دیدی، شاید هم، خودمون باشیم!) ولی با اسامی مختلف نازنی و نامردی لهت می کنیم.

 

خیلی از سایت ها، وبلاگ ها و ... هم، اگر بهت توهین و ... نکنند، نوشته ات را که وارد خط قرمز شده ای، چاپ نمی کنند و سکوت هم می کنند، تا دلت بسوزد ...                             

 

خبرنگار: بابا، من چیز عجیب و غریبی نگفتم، آخه چرا می خواهید، بقول معروف، این تاجی که بر سرم گذاشته اید را، از سرم بر دارید! و مرا از نون خوردن بیاندازید !؟

 

تیغ سانسور: باز میگی چرا !؟ مگر گوش نمی کنی که چی میگیم!؟

آن موقع پاتو، تو کفش ما که بزرگترین ... هستیم، نکردی؟ یعنی وارد خط قرمزی که گذاشتیم، نشدی، آخه چند بار باید بگوئیم، بتو چه که ما با کی مصاحبه می کنیم، چی سئوال می کنیم  چی در سایت میگذاریم؟ یا چه کسی را می خواهیم دعوت کنیم و یا کی میخواد آش نذری با چی به هم بزنه و یا کدوم هنرمند،دکتر، وکیل،حتی لبو فروش ... در چه فستیوالی می خواد شرکت کنه، اصلأ  "تعبیدی" دوست داره با ناکسان (البته با حفظ رعایت فاصله سانتیمتری و شاید هم میلیمتری) بشینه! و هنرش را برای تو بی فرهنگ بی ادب ورزشی، اجرا کنه !

 

اصلأ از نوشته ات خوشمون نمی یاد! دلمون می خواهد مرزها را هم قاطی پاتی کنیم   و برای مهاجرین برنامه بگذاریم، دوست داریم بگوئیم تعبیدی دیگه وجود نداره !؟ اصلأ می دونی چیه ؟ واژه تعبیدی آب رفته و کوچیک شده ! فهمیدی یا نه ؟ باید یاد بگیری که اگر چیزی هم می بینی و یا می شنوی مانند بقیه:

اگر چپ هستی خود را به کوچه  علی چپ! اگر راست هستی به کوچه علی راست بزنی، شیر فهم شد!؟

 

خبرنگار: بابا، صد رحمت به سایت های راست! که یکجوری اصول کار ژورنالیستی را رعایت می کنند! ولی زیاد هم دلت را به این چیزها خوش نکن، اینطوری ها هم نیست که میگی، بالاخره منهم دوستان و رفقایی دارم که مخالف سانسور هستند ! و جواب شما را می دهند ...

 

تیغ سانسور: مثل اینکه خیلی پرتی!؟ ما صاحب ملکیم، میدونی یعنی چی!؟

خبرنگار: نه به جان نا زنی و نا مردی ات، قسم،  نمی فهم !؟

 

تیغ سانسور: یعنیسانسور، آره درست شنیدی، آنها هم بخواهند از این غلط ها بکنند، و وارد خط قرمز بشوند، زیر ساطور قصابی ما می روند.

 

خبرنگار: یعنی صداقت، آزادی بیان، شرافت، وجدان ... همه کشکه !

 

تیغ سانسور: هان...حالا داری کم کم می فهمی، بعدش هم، این چیزها روی کاغذ ِ  و .... اصلأ بابا همون که گفتی، همه پشم  ِ

 

خبرنگار: آخ، آخ، بد شد ...

تیغ سانسور: معلوم  ِ که بد میشه ! آخه چند بار باید بگیم، به تو چه، کی می خواد حزب طبقه کارگر را تشکیل بدهد، بتو چه، چرا 16 آذر آنطوری میشه! 18 تیر اینطوری! و یا حرکت مردم در سال 57 "انقلاب"، قیام و یا شورش و یورش بود! بعدش هم باز به تو چه، چرا رفقا در " انقلاب" فریاد نزدند:

توجه ، توجه ،

مردم !         

رهبرتون افیونه                          

افیونه جان و روحه

رهبرتون، خائنه                     

آدمکشی ماهره

بتو چه کی! از ایران میاد و با کی! برنامه میزاره...مگر تو قیم جنبش و یا مردمی!؟ اینهمه نویسنده، شاعر و اهل ادب هنر به اضافه کمونیستهای دو آتشه هستند، فکر می کنی آنها سواد و درک شان از تو کمتر است؟ که سکوت می کنند ! و برای اینکه خوب بفهمی که چی داریم میگیم، کافیه دستاتو ببری بالا ! البته فقط یک دست تو! شما فقط همین .... تعدادید .

 

از این رو، دیگه نوشت هایت، در این سایت بزرگ جهانی ما ! جایی ندارد و مجبوری مقالات "چوب لای چرخ گذاشتن" خود را در وبلاگ، سایت، احزاب و سازمان های  کم بینده نشان بدی! که خریداری هم ندارند! چرا که بزرگان علم ادب و دانش، فقط ما را می بینند و می خوانند!

 

خبرنگار: پس بگو خیلی از "دوستان و رفقا " به شما نمی گویند، بالای چشمتون ابرو یعنی وارد آن خط قرمز ! نمی شوند و سکوت می کنند ...

 

تیغ سانسور: با همه کم عقلیت این یکی را هم خوب فهمیدی ...

خبرنگار: بگذریم،بریم سر اصل مطلب،ببینم،تکلیف این جبهه ضد جنگ و یا جبهه صلح با بزرگان آنور و اینور جوبی ها چی شد!؟

 

تیغ سانسور: همین فضولی ها را کردی که به این روز افتادی !

خبرنگار: ولی من مثل شما نا رفیق نیستم در این رابطه بهتون کمک می کنم!

 

تیغ سانسور:  مثلأ چه کمکی بما میتونی بکنی !؟

خبرنگار: کشور ما آبستن حوادث است، حالا یکوقت خدا کرده جنگ نشد! مثلأ برید دنبال تحریم، یا دفاع از جنبش زنان، دانشجویی، کارگری، معلمی ، ورزشی و ...

 

برای اینکه حرفتون بدل ِ خیلی ها بشینه! یقه یکی از این آدمها (تنها شرطش از داخل ایران باشد!) را بگیرید، و اگر هم شد، بخاطر یک چیزی! دعوت اش کنید !

مثلأ، شاعر، دکتر، وکیل، نویسنده ، خواننده، هنرپیشه و ... باشد! دیگه خودتون استاد بقیه کارهاش هستید ...

 

تیغ سانسور: برو بابا دلت خوشه، ما فکر کردیم که چی میخوای بگی؟  لازم نیست راه سخت مبارزه پُر پیچ خم را بما یاد بدی!  اینقدر مسائل است که ما می تونیم ازش فراخوان، مصاحبه و قطعنامه درست کنیم.

تا دلت بسوزد و چشم حسودت هم بترکه، اینقدر اهل هنر همه چیز  داریم که نگو و نپُرس! ولی خدا وکیلی این یکی را درست گفتی که باید حتمأ یک شخصیت نامدار و بُت شکن باشد، اگر از در  ِ زندان هم رد شده باشد، دیگه نور علا نور میشه و گر نه ما که خودمان ... نیستیم.

 

و اما صحنه حساس جدل ، با دقت دنبال کنید!

 

خبرنگار: حالا از همه اینها گذشته، من نفهمیدم تو، چند نفرید که تصمیم میگیری نوشته ایی را سلاخی کنید !؟

 

تیغ سانسور: ما را میگی؟ ما، یک نفر بیشتر نیستیم، و لی به همان آزادی بیان قسم، در مواقع حساس مبارزه سانسوری مان و حفظ رعایت دموکراسی، در مغزم ، شورایی تصمیم می گیریم .

 

خبرنگار : من که یکنفر بیشتر نیستم، چیزی نفهمیدم! شما کار خودتان را بکنید و با سوء استفاده از کلمه آزادی بیان (البته از در  ِ عقب!) تیغ سانسورتون  را، همچنان بر سر کسانیکه انگشت بر روی واقعیت ها (یا همان خط قرمزتان) می گذارند، فرود آورید .

 

ولی فراموش نکنید که در این جهان بزرگ اینترنتی، اینقدر روزنامه و رادیو تلویزیون، سایت، وبلاگ، حزب، سازمان و ..... هست که در مقایسه با آنها شما ....... نیستید.

 

خودمونیم، در این دنیای به این گُندگی،  و اینهمه امکانات، خط قرمزتون هم مانند مغزتون ...

 

زنده باد آزادی بیان !
 

پویان انصاری          

Pouyan49@yahoo.se

 

   20 فوریه  2009 - استکهلم

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب پویان انصاری  در سایت پژواک ایران 

* پیام نوروزی(1397) [آقا] ی خامنه‌ای در خصوص آزادی بیان و چالش معیشت!   [2018 Mar] 
*از طرف من هم زیـر عبـای ...‏  [2018 Jan] 
*و اما شـرم زده گـان ِتـاریـخ  [2018 Jan] 
*کُمـونـیـست هـا و تـوجـیـۀ …!   [2017 Jun] 
*من محـکـوم نمی کُنـم ....   [2017 Jun] 
*شکـسـتِ خـلـقِ قـهـرمـان در ...!  [2017 May] 
*«خـاوران» ستـاد انتخاباتی نامزدهای ...  [2017 May] 
*بـر پـایـی عیـد نـوروز، خـنـجـری است بر قلب ...  [2017 Mar] 
*به اندازه کوپن خود صحبت کنید  [2017 Mar] 
* سـایـه شـوم سـرمـایـه بر حـقـوق بـشـر ...‏ ‏  [2017 Feb] 
*هـر جـا که پـا نهـادیـد جُــز ...  [2016 Sep] 
* آتـشفشـانِ سـرکـشِ دهـۀ شـصـت   [2016 Aug] 
*وقتی بهـار، پاییـز و زمستـان هم، در سوگِ ...   [2016 Aug] 
*سایه اُمیـد، در چشـم ِ غـم زده  [2016 Jul] 
*امـان از تسلیت گفتن های ...!  [2016 Jul] 
*بـرخیـز، او دارد چـون شمـع، ذره ... !  [2016 Jun] 
*وقتـی آب سر بـالا بـرود ساواکی هایِ ...!  [2016 Jun] 
*اول ماه مه و رفتـار مُصلـِـحـانـه، راز بقـایِ ...!  [2016 Apr] 
* به بهانه هشت مارس روز جهانی زن  [2016 Mar] 
*بـوسـه بـر انگشتـانِ آن دستی که، . .  [2016 Mar] 
*عجـایـب انـدر عجـایـب...!  [2016 Feb] 
*من در ساحلی امن، تـو در ... !  [2016 Feb] 
*فریاد آزادیخواهی شاهرخ زمانی در قلم و ... !  [2015 Sep] 
*هم چون شقایق، در میانِ دشتِ خـارِ ...  [2015 Sep] 
*به امید پیروزی نهایی تیم مردم دربندِمان بر تیم...  [2015 Mar] 
*سئوالات مُبهم امتحانیِ... 22 بهمن 57 !  [2015 Jan] 
*باز هم اندر خوشرقصی آقای ....  [2014 Dec] 
*چـرا فقـط در دو شهـر ...!؟  [2014 Nov] 
*کـوبـانـی یعنـی، حمـاسـه...  [2014 Oct] 
* دو خلافت ولی، با یک شمشیر خونین   [2014 Oct] 
*بـرای ...، اول بـایـد بـا کـدام ... !   [2014 Oct] 
*دم ِ شان گرم که زیر شمشیر خونین ِ ...  [2014 Jul] 
*گفت، زمـان، زمـانِ ...، گفتم ...!   [2014 Jul] 
*محکوم کردن ارتشِ ... بدون محکوم کردن سازمانِ ...!  [2014 Jul] 
*راستی شنیده ای که، آسه برو آسه بیا که ....!  [2014 May] 
*«همه سـر و تـه یـک کـربـاسیـم»   [2014 May] 
*باز روز کـارگـر بی سر و سامان، فرا رسید!  [2014 Apr] 
*اعـدام، در زیـر سـایـه بخششِ ...!  [2014 Apr] 
* یـادی از نسل کُشی در روانـدا   [2014 Apr] 
*زنـان، هنوز برای آن «حـق ِ انتخـاب» که ... !  [2014 Mar] 
*آن هوادار و این هوادار، کی بره این همه راه را ...!   [2014 Feb] 
*شـرم بر شما مُدعیـانِ اصلاح طلبی که...  [2014 Feb] 
*بـاز زائیـدهِ ایـن منـاسبـاتِ آخـونـدی، زر زد.  [2014 Jan] 
*حضور برخی هنرمند، در تـالار قاسم الجبارین (رودکی سابق)!   [2014 Jan] 
*به یـاد تمامی کسانی که برای آزادی، جنگیدند  به یـاد تمامی کسانی که برای آزادی، جنگیدند [2013 Dec] 
*اسرار کلیدِ آ سد روحانی شـارلاتـان را ... !  [2013 Dec] 
*مرگ عشق های قدیمی، همیشه در خاطره ها، ماندنیست.  [2013 Dec] 
*من بودم، حاجی نُصرت، آقا کِری و آبجی اشتون!  [2013 Nov] 
*اعـدام شـد !  [2013 Nov] 
*مُـذاکـرات محـرمـانـه زیـر لحـاف 1- 7 !   [2013 Oct] 
*تـابستـانـی بـر سـاحـل خـونیـن ِ یـک نـظـام  [2013 Sep] 
*بیـاد نسلی سرکش ِ مبـارز، و تسلیـم نشـدنـی  [2013 Sep] 
*امـا شگفتـا از ...!  [2013 Sep] 
*وفـای بـه عهـد و پیمـان، بـا ...  [2013 Sep] 
*بـاور کنیـد که، کامپیوتر شما خـراب نیست !  [2013 Aug] 
* انـدیشـه افشیـن ها را نمی توان کُشت ...  [2013 Jun] 
*چه روحانی، چه مصباح یزدی، زن ...  [2013 Jun] 
*4 سالِ دیگه "آقا"،سپاه و بسیج راضی ...!؟  [2013 Jun] 
*بـا آنهـا، هـرگـز ...  [2013 Jun] 
*اوج عقلانیت "آقا" و 8 کاند ... !  [2013 Jun] 
*بـاور کنیـد اگـر رژیـم پهلـوی ...  [2013 Jun] 
* کدام سوگُلی، به حجله رهبر می رود !؟  [2013 May] 
*چـرا تـو ... !؟  [2013 May] 
*ایـن بـار نـامـزد جـدیـد"آقـا" کیست!؟   [2013 May] 
* ۸ مارس و یـادی از کـارزار زنـان ...!  [2013 Mar] 
*چـوب حـراج بـر سـر ِ ...!  [2013 Feb] 
*فقـر ِاستـدلال از مسئله ای مُهم ...! پاسخی به ابراهیم جهانگیری!  [2013 Feb] 
*بقول شاعر، ایـن کُجـا وآن کُجـا ...  [2013 Feb] 
*پاچه و یقه گیری در مجلس، بـازتـابِ دوران ِ  [2013 Feb] 
*بـه بهـانـه ِ مسابقه فـوتبـال ِ و جایگاه مُقـام انسـان...!  [2013 Jan] 
*اولین جرقه شامورتی بـازی توسط ِ ...!  [2013 Jan] 
*نگذاریم آن رقص مرگ ...!   [2013 Jan] 
*نامه مُشترک فعالین کارگری و طنز تلخ ِ ... !؟  [2012 Dec] 
*فکر کنید که، ایـران تـریبـونـال ... !؟  [2012 Dec] 
*بشنو از دغل کاری، چون حکایت می کند!  [2012 Dec] 
*وقتی خود ِ"آزادی بیـان" هم، سلاخی می شود!  [2012 Dec] 
*«نسیـم ِ آزادی، در راه است»  [2012 Dec] 
* سـونـامـی درونی نسلی، در راه است!   [2012 Nov] 
* بیاد هنرمندن و نویسندگان سلاخی شده ...   [2012 Nov] 
*در شکـار روبـاه ...!  [2012 Nov] 
*لایـروبـی طـویـلـه اوژیـاس ...   [2012 Nov] 
* طنـز ِ ایـران تـریبـونـال ...!  [2012 Nov] 
*مُخـالـف یـا اپُـوزیسیـون، کـدام یـک !؟   [2012 Oct] 
*جـدل «خودمونی» به زبـان سـاده ...!  [2012 Oct] 
*اثـراتِ   [2012 Sep] 
*بـه بهـانـهِ زلـزلـه ... !  [2012 Aug] 
* "رفیـق"، لطفـأ سنگ را آنطرف پرتـاب کُـن یـا ...!؟  [2012 Jul] 
*حـالا نقـی یا تقـی، چه فـرقـی می کنـد!؟  [2012 May] 
*بـه بهـانـه اول مـاه مـه!  [2012 Apr] 
* امسـال سـالِ آخـر ِ ، کُـل ِ رژیـم بـایـد بـره ...  [2012 Mar] 
*آیـا مـالـه کشـی، حـد و مـرزی هم دارد!؟  [2012 Mar] 
*صندوقی خون نداها و سهراب‌ها  [2012 Mar] 
*بـه بهـانـه جـایـزه اُسکـار...!  [2012 Feb] 
*حـاصـل ِ آن اتحـاد، بـود ایـن جـدائـی هـا!؟  [2012 Feb] 
*۳۲ سـال هم به عُمـرمـان ... !   [2012 Feb] 
*عقب نگهداشتن یک خلق در کنـار بُمب اتـم!   [2011 Dec] 
*وقتی از حوزه ِ تئـوری، به پـراتیـک رفتم ...!  [2011 Dec] 
*آقای اکبر گنجی، نـه باشما همراهم نـه بـا آنهـا  [2011 Nov] 
*جنـگ هم نعمـت است هم ثـروت!  [2011 Nov] 
*«بهـار عربی» پیشکش خودتـان، ایرانیـان ...!  [2011 Oct] 
*وقتی در علوم «انسانی» 1=1000 می شود!  [2011 Oct] 
*افسوس می خورم وقتی که ...!  [2011 Oct] 
*اینقـدر اختـلاس را کِـش نـدیـد آخـه ...!  [2011 Oct] 
*مُنتظر جـایـزه اُسکـار اسلامی هم باشید!  [2011 Oct] 
*تـو خـود حـدیث ِ مُفصـل بخوان از این مُجمـَل!  [2011 Sep] 
*وقتـی تو ترافیـک فکری گیـر کُنـی ...!   [2011 Sep] 
*"شُـکـر" فقط می توانند با تیـغ شان سانسور کنند و گر نه...!  [2011 Sep] 
*یـک لحظه فکر کنید، اگر آنها هم ...!؟  [2011 Aug] 
*از رژیـم عبـاسـی، از آنهـا رقـاصـی!  [2011 Aug] 
*فـرق ِ عمـل و نتیـجـه عمـل ...!؟  [2011 Aug] 
*آنهـا از سرشت ِ دیگـر بـودنـد  [2011 Aug] 
*آن مُعلـم ُ و این شـاگـرد!  [2011 Aug] 
*فـرق رقـص و لـَـوَنـدی!؟ (قسمت سوم)  [2011 Jul] 
*فرق رقص و لَـوَنـدی!؟ (قسمت دوم)  [2011 Jul] 
*فـرق رقـص و لـَوَنـدگـی !؟  [2011 Jul] 
*جـدل های اپـوزیسیـونـی ...!  [2010 Sep] 
*پـاسخـی به لیچـارگویی های ِ ...!  [2010 Aug] 
*هـواداران میش و گـُرگ !  [2010 Aug] 
*اما آن صـدای «مشکوف» و راز ِ مُعمـای ِ ...!؟  [2010 Aug] 
*کـیش یا مـات، کـدامیـن !؟  [2010 Jul] 
*ماجرای تبدیل شدن غـوره به انگـور!  [2010 Jul] 
*کـدامیـن دلپذیـر تر و زیبـاتـر ...!  [2010 Jun] 
*نگـذاریـم 22 خـرداد امسـال ...  [2010 Jun] 
*بـالاخـره بـایـد چـکار کـرد!؟  [2010 May] 
*بازهم از این خبرها می شنویم که ...اعـدام شدند!؟  [2010 May] 
*رویـاها و واقعیت ها در مورد جنبش کارگری!؟  [2010 Apr] 
*واقـعــأ کـه، دلمـون را بـه ... !؟  [2010 Apr] 
*عجـب آشفتـه بـازاریسـت ...!  [2010 Mar] 
*آی بُتـه بُتـه بُتـه، رژیـم بایـد بیفتـه!  [2010 Mar] 
*بـاز هـم طنـاب ِ دار !  [2010 Mar] 
*یـک پیـروزی و دو شکـست !  [2010 Feb] 
*تفـاوت دو زلـزلـه در بهمـن ماه !  [2010 Feb] 
* گُجَستـَـک پیـرمـرد، در سراشیبـی سقـوط !  [2010 Jan] 
*باز هم خوش رقصی "شوالیه ها" !؟  [2010 Jan] 
*مـداح، قمـه کش و عابـر پیـاده!  [2009 Dec] 
*مـحمـودوف و محیـط زیسـت ...!!!  [2009 Dec] 
*نشستـگان بـر سفـره خـونیـن 30 سالـه، در گذرگاه ِ ...!  [2009 Nov] 
*راستـی، آیـا بـه جُـز ... !  [2009 Oct] 
*کبـوتــران زیبـــای رنگــارنــگ را هم سبـز ...!  [2009 Oct] 
*خیزش جوانان و کابوس های مادران  [2009 Oct] 
*بیزارم از این ... !   [2009 Sep] 
*دیگر سکوت جایز نیست!؟  [2009 Jul] 
*از هر دری، سخنی  [2009 Jul] 
*هزاران نفرین مادران بر ...  [2009 Jul] 
*گُمنام  [2009 Jul] 
*آخ، چه بد شد، باز هم ...  [2009 Jun] 
*ستاره ندا  [2009 Jun] 
*برای آنها که جو انتصابات در ایران، یک جورایی گرفته شون! گزارش انتخابات ریاست جمهوری در ایران در تلویزیون سراسری سوئد  [2009 Jun] 
*از این چهار سوگُلی، کدامین یک، به حجله رهبر می روند !   [2009 Jun] 
*آیا ما را در این سفر همراهی می کنید!؟  [2009 Apr] 
*تفاوت دو حیوان ...!  [2009 Apr] 
*تماس تلفُنی احمدی نژاد با اوباما!  [2009 Apr] 
*دخترک ِ گُل فروش...!  [2009 Mar] 
*کارزار زنان 4 ساله شد !  [2009 Mar] 
*مبارزات دانشجویان و رقص مرگ دیکتاتور !  [2009 Feb] 
*تنها جمهوری اسلامی خط قرمز ندارد، تو هم …  [2009 Feb] 
*در وصف «انقلاب» ۲۲ بهمن ۵۷  [2009 Feb] 
*توپ فوتبال ِ مسابقه زنان با پسران، سنگسار شد !؟  [2009 Jan] 
*جایزه سیمون دوبووار آری! جایزه نقدی نه !!!  [2009 Jan] 
*کودکان فلسطینی "عضو افتخاری" سازمان حماس !؟  [2009 Jan] 
*بازهم عید آمد، ولی ما هنوز، لُختیم !؟  [2008 Dec] 
*مگر از خائنین، انتظار دیگری هم هست؟!  [2008 Dec] 
*مراسمی شایسته، برای "مُردگان ِ زنده"  [2008 Dec] 
*وزیر راه آیت الکرسی به سوئد می آید!  [2008 Dec] 
*آقا، خانم، بچه میخری !؟  [2008 Nov] 
*و آنگاه، صفحۀ سفید به صدا در آمد!  [2008 Aug] 
*و اما ماجرای جشنواره یکی بود، یکی نبود، تو که ... !؟  [2008 May] 
*اول ماه مه و جنگ و جدل دوتا ....   [2008 Apr] 
*مبارزات زنان، و نقش کارزار زنان   [2008 Mar]