PEZHVAKEIRAN.COM مشکل تیم استقلال تهران کمبود بازیکن طراز اول نیست
 

مشکل تیم استقلال تهران کمبود بازیکن طراز اول نیست
م. گئومات

 

روایت ناکامی تیم فوتبال استقلال تهران در نتیجه گیری همانند بی استعداد نشان داده شدن شاگردان یک کلاس درس دبیرستانی ای است که گروهی از آموزگاران دبستان تحت سرپرستی یک مدیر ناآشنا با محیط فرهنگی مسئولیت آموزش و پرورش آنها را بر عهده داشته باشند.

با مروری بر اسامی بازیکنان تیم استقلال تهران و مقایسه آنها با بازیکنان دیگر تیمهای حاضر در لیگ برتر به آسانی می توان دریافت که کسب مقام قهرمانی و یا دست کم نایب قهرمانی لیگ برتر نباید برای این تیم دور از دسترس باشد. هر چند در ورزش گروهی فوتبال وجود بازیکنان طراز اول در هر تیم شرطی لازم است ولی کافی نیست. زیرا شناخت استعداد خاص یک بازیکن، گرفتن بازی از او در پست مناسب با خصیصه وی، اتخاذ یک استراتژی مناسب و در درون آن برگزیدن یک تاکتیک خاص برای هر مسابقه و آمادگی بازیکنان برای مقابله با اتفاقات و تغییرات غیر قابل پیش بینی در هر بازی شرط مهم تر موفقیت هر تیم است و این از وظایف کادر فنی هر تیمی می باشد. ولی چنانچه سرمربی یک تیم دارای دانش و تجربه کافی و از آنها مهمتر روحیه و اعتماد به نفس لازم برای رهبری و هدایت یک تیم بزرگ را نداشته باشد تأثیر منفی متقابلی در ذهن و روحیه بازیکنان در پذیرش و تمرین آنچه که مربی مورد بحث به آنها دیکته می نماید خواهد داشت.

تیم بزرگی که بازیکنان بزرگی را هم در خود گرد آورده است نیاز به یک سرمربی بزرگ و کارآمد نیز دارد. همانگونه که یک سرمربی بزرگ با در اختیار داشتن بازیکنان درجه دو نمی تواند به موفقیتی در حد نام خودش برسد، یک سرمربی نه چندان مطرح نیز حتی با در اختیار داشتن بازیکنانی بزرگ و صاحب نام قادر نخواهد بود که از آن مجموعه یک تیم موفق بسازد.

آقای علی منصوریان بازیکنی بسیار با اخلاق بود که با روش سالمی نیز زندگی می کرد. او می توانست در طول زمان از خود یک مربی با کلاس و طراز اول بسازد به شرطی که مسیر مناسبی را از برای رسیدن به قله پیروزی انتخاب می کرد. حرفه مربی گری امری کاملاً جدا از بازیگری فوتبال است. به همین سبب بوده اند  مربیانی بسیار موفق که هیچگاه تجربه بازیگری در فوتبال حرفه ای را نداشته اند همانند اسون یوران اریکسون سوئدی،آريگو ساچي ایتالیایی، كريستف دام آلمانی، رافائل بنيتز اسپانیایی، خوزه مورينيو پرتقالی،  آورام گرانت اسرائیلی، کارلوس آلبرتو پریرا برزیلی، بیل استروث انگلیسی که یک دونده بود و ... .

اگر بخواهیم تعارفات معمول خاص ایرانیان را کنار بگذاریم باید به روشنی ادعا نمود که آقای منصوریان مطلقاً در قد و قواره یک سرمربی مناسب برای تیم ریشه دار و پرآوازه استقلال نبوده و کماکان هم نیست. موفقیت او در هدایت تیم نفت تهران بیش از آنکه ناشی از دانش فوتبالی و قدرت رهبری او بوده باشد، جرقه ای بوده که به قول عوام ریشه در "شانس یک تازه کار" داشته است.

متآسفانه در فوتبالِ به ظاهر حرفه ای شدۀ ایران اسلامی در اغلب تصمیم گیری ها احساسات بر منطق و رابطه بر ضابطه چیره می گردد. پدیده ای که به هیچ وجه در فوتبال کاملا حرفه ای شدۀ کشورهای صاحب نام در امر فونبال دیده نمی شود. امروزه باشگاه های ورزشی حرفه ای به صورت یک شرکت تجارتی خصوصی با مدیریتی علمی اداره می شوند. لذا کمتر تصمیمی بر أساس احساسات، جوگیر شدن مسئولین و یا فشار سوار بر موج احساسات شدۀ هوا داران گرفته می شود. وقتی یک تیم فوتبال نتیجه نمی گیرد، هیئت مدیره کار بلد و کاردانِ مربوطه فوراً به بررسی علل آن می پردازد. آنها پس از شناخت علت/علل ناکامی تیم بدون کوچکترین ملاحظه،  تعارف و یا رو دربایستی ای به رفع مشکل می پردازند.

اما در فوتبال ما این چنین نیست. کسی نمی پرسد که مطابق کدام ضابطه علمی و کارشناسانه ای، علی منصوریان می بایست سکان هدایت تیم پر آوازه ای مانند استقلال را بر عهده بگیرد؟ هیاهوی هواداران و خوابیدن در باد تبلیغات رسانه های ورزشی یک چیز است و تصمیم گیری منطبق با اصول و ضوابط ورزشی- مدیریتی یک چیز دیگر. علی منصوریان حتی اگر از جهت دانش فوتبالی و تجربه مربیگری در حد رهبری تیم استقلال نیز می بود، که نبود، از جهت روحی-روانی در شرایطی به سر نمی بُرد و کماکان نمی بَرَد  که بتواند با آرامش خیال تیم استقلال را هدایت نموده و نتایجی کسب نماید که خور این تیم ریشه دار باشد.(1)

با اندکی دقت در حرکات و چهره علی منصوریان در هنگامی که تیم خود را در کنار زمین هدایت می کند، به وضوح می توان دریافت که او توان روحی-روانی حمل این مسئولیت سنگین را ندارد. ادامه کار منصوریان در نیم فصل دوم لیگ شانزدهم بیش از آنکه ناشی از یک بررسی کارشناسانه باشد، مبتنی بر برخورد احساسی و باری به هر جهت با این معضل بوده است. وزیر محترم ورزش، جناب سلطانی فر در 22 آذر امسال خطاب به منصوریان و افتخاری گفته است که: «با قدرت و برنامه کار خود را دنبال کنید.» چرا؟ بر أساس کدام معیار؟ اصلاً منصوریان به کارش ادامه بدهد که چه بشود و یا چه بکند؟ به چه دلیل باید تیمی همچون استقلال با وجود دارا بودن بازیکنانی مناسب و مطرح و به ویژه هوادارانی پر شور و علاقمند چنین نتایجی به دست بیاورد آنهم به قیمت إصرار بر تأیید یک انتخابِ از ابتدا غلط؟

متأسفانه تیم ریشه دار ماشین سازی تبریز نیز که با یک سرمایه گذاری مناسب قدم در لیگ برتر گذاشته بود بر اثر إصرار احساسی در حفظ و ابقا رسول خطیبی، فانوس سقوط را آرم باشگاه خودش قرار داده و حالا فرهاد کاظمی میراث دار او گردیده است.

مدیران و اعضای هیئت مدیره برخی از باشگاههای ما همانند استقلال و ماشین سازی شنیده اند که زن باردار گِل می خورد اما متأسفانه نفهمیده اند چه نوع گِلی! آنها نکوهش کارشناسان را در تعویض فوری مربیانی که نتایج مناسبی کسب نمی کنند را آویزه گوش خودشان قرار داده اند بدون آنکه به این بیندیشند که برخی از مربیان از همان ابتدا به غلط انتخاب شده بوده اند!

از طرف دیگر مربی ای مانند نادر دست نشان که تیم صنعت نفت آبادان را به خوبی رهبری نموده و به لیگ برتر رسانده و در نیم فصل اول نیز با وجود بازیکنانی جوان، کم تجربه و بی آوازه در آن تیم نتایجی در خور توجه گرفته است، بدون هیچگونه توجیهی برکنار می کنند و آقای فیروز کریمی را جانشین ایشان می نمایند! تردیدی وجود ندارد که در این جابه جایی، زد و بند های پشت پرده حرف اول را می زده است و نه بررسی کارشناسانۀ فوتبالی که علی القاعده می بایست رأی بر ابقای آقای دست نشان بدهد.

م. گئومات

2017-01-20

پانوشت:

1- اشک های شوق علی منصوریان در پایان مسابقه رفت دربی امسال با پرسپولیس تهران که با نتیجه بدون گل مساوی به پایان رسید به خوبی نشان دهنده توان و ظرفیت روحی-روانی اندک و نامناسب او است برای رهبری تیم بزرگی همچون استقلال.

 

 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب م. گئومات در سایت پژواک ایران 

*اشک تمساح جمهوری اسلامی برای انقراض نسل یوزپلنگ ایرانی  [2018 May] 
*سهم بر باد داده شده ایران از صنعت گردشگری جهان(بخش یک)  [2018 Apr] 
*خرمشهر در گذر زمان (۷)  [2018 Feb] 
*خرمشهر در گذر زمان (بخش6)  [2018 Jan] 
* خرمشهر در گذر زمان (بخش 5)  [2018 Jan] 
*مشابهت اتهام منجر به اعدام مالک سینما رکس آبادان با اتهام بنیاد مستضعفان در رابطه با فاجعه ساختمان پلاسکو  [2017 Jan] 
*مشکل تیم استقلال تهران کمبود بازیکن طراز اول نیست  [2017 Jan] 
*اگر منتظری کمی صبر می کرد، شاید...  [2017 Jan] 
*علی دائی، اسطوره ای که شنل شهریاری و کفش فوتبال را با هم به میخ آویخته است  [2017 Jan] 
*خودکشی و آش شور ورزشگاه های تختی  [2017 Jan] 
*همفکری و تأسی جستن مدیر کل اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران از هیتلر  [2017 Jan] 
*ایران اسلامی و میزبانی جام ملتهای آسیا 2023  [2016 Dec] 
*اشکهای غم و شادی رونالدو و قهرمانی پرتغال در یورو 2016  [2016 Jul] 
*خرمشهر در بستر زمان (بخش 4 با اضافات جدید)  ظهور و اوج گیری شیخ خزعل – تاریخچه طایفه کعبیان (قسمت دوم) [2015 Oct] 
*زبان پارسی را پاس بداریم  [2015 Sep] 
*خرمشهر در بستر زمان (بخش ۳ با اضافات جدید)   [2015 Sep] 
*خرمشهر در بستر زمان (بخش دوم)  [2015 Aug] 
*سینما رکس آبادان، کوره آدم سوزی   [2015 Aug] 
*جناب محمود سرابی، خود خواسته به «اوت» تشریف برده اید!   [2014 Feb] 
*ایران و جام جهانی برزیل  [2013 Dec] 
*طوطیانی شده ایم، گرگ هاری باید!  در پاسخ به مقاله «سخنی با آقای ایرج مصداقی» نوشته آقای عبدالحسین طوطیانی [2013 Dec] 
*خرمشهر در گذر زمان، بخش نخست: تاريخچه، م. گئومات  [2012 Jun]