مساله ملی،اپوزیسیون بورژوائی وطبقه کارگر!‏
حسن جداری

 

هر روزکه میگذرد برابعاد مشکلات و بحرانهای اقتصادی و سیاسی که رژیم  ضد مردمی  جمهوری اسلامی را  از هر طرف احاطه کرده است ، افزوده گردیده، این رژیم ارتجاعی به آستانه سرنگونی توسط  توده های زحمتکش ایران، نزدیکتر میشود.  بحران اقتصادی غیر قابل علاج، افزایش روزافزون قیمت اجناس مورد نیازعمومی، بیکاری و بی خانمانی بیسابقه که  دامنگیر میلیون ها تن از اهالی کشورمی باشد، اختلاف و شکاف طبقاتی هرچه فاحش تر و بالاخره دزدیها و کلاشی های آشکارسردمداران غارتگر رژیم، خشم و انزجار عمومی را بر انگیخته، عصیان و مبارزه کارگران و توده های محروم و ستمدیده را علیه رژیم شکنجه و کشتار، شدت می بخشد. در عین حال، گسترش دامنه مبارزات حق طلبانه کارگران و زحمتکشان و تشدیدهرچه بیشترنارضایتی در بین طبقات و اقشار تحت ستم جامعه اسیر و دربند، بطور روز افزونی بر دامنه کشمکش ها و درگیریها در بین دارودسته های رژیم که همه ماهیتی ضد مردمی و ارتجاعی دارند، می افزاید.       

                                +++++

در شرایط حساسی  که تشدید مبارزات  حق  طلبانه  توده ها،  ناقوس مرگ رژیم را به صدا در آورده است، در درون اپوزیسیون مخالف رژیم، نیروهای سیاسی سازشکار متعلق به جناح های مختلف بورژوازی به حرکت  درآمده و در اغلب موارد،  با کمک  مالی بیدریغ این یا آن قدرت امپریالیستی، این یا آن رژیم ارتجاعی منطقه،  تلاش ها و تقلا های خود  را به منظور  نیل به قدرت سیاسی،  صد چندان ساخته اند. در این روزهای پر فتنه و آشوب در صحنه سیاست بین المللی ، گوئی درایران؛ تاریخ  تجدید میشود. ۳۸ سال پیش،  زمانی که  رژیم استبدادی شاه، آخرین نفس ها را میکشید و خمینی غدار و دار و دسته های فرصت طلب مذهبی و سکولار گرد آمده  در پایتخت فرانسه، در زمینه  به چنگ آوردن قدرت سیاسی به یاری قدرت های امپریالیستی طرح ریزی میکردند، کارگران و زحمتکشان  ایران  از داشتن ستاد  فرماندهی  خود  -  حزب انقلابی  طبقه کارگر – محروم بودند. در غیاب  رهبری و راهنمائی چنین حزبی،  کارگران و  میلیون ها تن از  توده های  زحمتکش ایران،  لاجرم  به پیرو و دنبالچه بورژوازی  مبدل گردیده  و زمینه ساز به قدرت رسیدن رژیم  ارتجاعی جمهوری اسلامی شدند. باید گفت که  در برخورد به مبارزات طبقاتی و قدرت سیاسی، بین  پرولتاریا و بورژوازی،  راه  میانه ای  وجود ندارد. کارگران و توده های  زحمتکش  در  رویداد های عظیم  انقلابی اگر فاقد حزب انقلابی  خود باشند، بدون تردید به دنباله این  یا آن  حزب و تشکیلات سیاسی  بورژوازی مبدل  خواهند شد . انقلاب شکست خورده  ۲۲ بهمن  سال ۱۳۵۷، گواه صادقی بر این ادعا میباشد.آخوند مکار وعوام فریبی همچون خمینی  که حامل قشری ترین نظریات  سیاسی و اجتماعی بود، توانست با  پبش کشیدن و طرح شعارهای مردم پسندانه و دادن  وعده های  سرخرمن،  توده های  زحمتکش را فریب  داده و آنها را بدنبال  خود بکشاند.  به عبارت دیگر آخوندهای  مفت خور و تاریک اندیش، تجار سود جوی بازار و دیگر غارتگران هستی توده ها، با مکر و ترفند و کمک و یاری اهالی نا آگاه ،  بار خود را به سرمنزل امن رساندند.              

                     +++++

اکنون نیز،همچون زمان سرنگونی حکومت خودکامه  شاه،  کارگران ایران از داشتن حزب انقلابی خود محرومند. اگر در آن زمان، خمینی با دادن شعار های عوام فریبانه،  توانست  میلیون ها تن از  زحمتکشان را به دنبالچه  خود مبدل سازد، امروز نیز در حالی که  رژیم ضد مردمی حاکم در چنگ  انواع  مشکلات دست و پا میزند،  گروه بندی های مختلف بورژوازی، از سکولارهای دو آتشه گرفته تا مذهبی های  مومن و دیندار، با  شعارهای فریبنده در صحنه سیاسی کشور ظاهر شده و برای جلب توجه کارگران و توده های محروم و زحمتکش،  خود را بهترین یاران اقشار ستمدیده و تهی دست و دلسوزترین هواداران طبقه کارگر،نشان میدهند. اگر کارگران ایران در زیر یوغ  رژیم  جمهوری اسلامی،  با انواع  محرومیت ها  و ستمدیدگی ها  روبرو هستند، حد اقل ازاین « نعمت خدادادی» برخوردارند که در بین احزاب و گروه بندیهای  بورژوائی مخالف  رژیم،  «هواداران و دلسوزان»  بیشماری دارند!  این هواداران سینه چاک امروز طبقه  کارگر و توده های محروم و زحمتکش، اینک همان  سیاست نیرنگ و فریبکاری را دنبال میکنند  که  دار و دسته ارتجاعی  خمینی  قبل از انقلاب  بهمن دنبال میکرد و  نیروهای  سیاسی مدافع نظام سرمایه داری در ایران و دیگر نقاط  جهان بارها و بارها به منظور نیل  به مقاصد سیاسی خود،  بدان متوسل  شده اند. در چنین اوضاع و احوالی، نیروهای سیاسی انقلابی که از منافع  طبقاتی کارگران  دفاع به عمل می آورند، باید در عین ادامه هرچه سرسختانه تر مبارزه مرگ و زندگی علیه رژيم  ارتجاعی  جمهوری  اسلامی، با تمام نیرو در تنویر افکار کارگران و توده های زحمتکش و آگاه ساختن آنها  از مکر و خدعه  بورژوازی – چه بورژوازیملت غالب  و چه بورژوازی  ملت های غیر فارس، کوشش به عمل آورند.  واقعیت این است که  این گروه بندیهای سیاسی متعلق به بورژوازی که اینهمه برای  کارگران  دلسوزی میکنند، اگر در فردای سرنگونی  سلطه جنایت کارانه  رژیم جمهوری اسلامی  به قدرت برسند،  با  چنگ و دندان از منافع سرمایه داران و غارتگران اجتماعی دفاع  بعمل آورده و به وعده های  خود  در زمینه  رعایت  و بهبود حال  کارگران و توده های  زحمتکش، سکولاریسم ،رفع  تبعیضات و ستم ملی و ...کوچک ترین وقعی  نخواهند گذاشت.                                                            

                       +++++

 در گذشته، بارها از سخنگویان و رهبران گروه بندی های  سیاسی مدافع  منافع سرمایه داری، -  مذهبی، سکولار، لیبرال، جمهوریخواه و مشروطه خواه -  این  قصه را شنیده ایم  که در صورت  تصرف  قدرت ساسی، عدالت اجتماعی را  رعایت کرده ، حوزه عمل سرمایه داری را  محدود ساخته و به کارفرمایان  اجازه  نخواهند  داد که بر کارگران ستم  روا دارند! کسانی  میتواند  این  وعده های تو خالی محافل مدافع سرمایه داری را باورکنند که  تاریخ  گذشته جوامعی مثل ایران برای آنها حامل  درس و تجربه ای  نباشد. به قول رودکی سمرقندی: آنکه ناموخت از گذشت  روزگار        هیچ ناموزد زهیچ آموزگار     اگر در کشورهای سرمایه داری کلاسیک نظیر انگلستان و سوئد و فرانسه، بورژوازی حاکم  قادر است برای حفظ سلطه طبقاتی خود، به  طبقه کارگراین کشورها  امتیازاتی بدهد،  اگر در چنین کشورهائی، کارگران و توده های زحمتکش در نتیجه مبارزات طولانی مدت ، توانسته اند دست آوردهائی داشته باشند، در کشور های  سرمایه داری وابسته ای همچون ایران، رژیم های بورژوائی حاکم، فاقد ظرفیت و توانائی برای دادن  حد اقل امتیاز به کارگران می باشند. چنین رژیم هائی تنها از طریق اعمال دیکتاتوری و قهرعریان می توانند سلطه  طبقاتی  خود را حفظ کنند. اگر هنوز کسانی  هستند که  فکر میکنند  با وجود نظام های  سرمایه داری، اعم از مذهبی  و « سکولار»،  امکان  نیل به دموکراسی  در ایران  وجود  دارد، باید  گفت  که سخت در اشتباه هستند. در طول  نود سال  گذشته، دو رژیم  ارتجاعی مدافع سرمایه داری حاکم  در ایران -  رژیم های  سلطنتی و اسلامی-  در عین حال  که با توسل  به زور و قلدری از منافع سرمایه داران و صاحبان دارائی  دفاع  به عمل آورده اند،  کوچک ترین فریاد داد خواهی  کارگران و توده های زحمتکش را با حبس و شکنجه و اعدام، پاسخ  داده اند. در ایران ، دموکراسی و آزادی  واقعی و نه صوری  برای اکثریت  عظیم اهالی زحمتکش،  تنها  با به قدرت رسیدن  طبقه  کارگر  و استقرار نظام سوسیالیستی، می تواند تامین گردد.  تجربه  تلخ  « بهار عربی» چند سال پیش،  درس آموزنده ای  در این زمینه بود!

                                  +++++   

  مدتهاست در صحنه سیاسی کشور، مساله  ملی،  به مساله  حادی  تبدیل شده است. بر خلاف  نظر شوونیست های  راست و «چپ» که  مصرانه و با نادیده گرفتن آشکاروجود ملت های  مختلف در ایران چند ملیتی،  همچنان منکر  وجود ملتها و ستم ملی در این کشور هستند، باید  تاکید  کرد که  در سرزمین پهناور ایران،  نه یک ملت، تحت نام «ملت ایران» ، بلکه ملت ها زندگی می کنند. همه این ملت ها که در پروسه تاریخی شکل  گرفته و به وجود آمده اند، دارای  زبان و فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود میباشند. در حال حاضر، بیش از نصف اهالی کشور را ملتهای غیر فارس، تشکیل میدهند.  این  ملتها  در طول  نود سال سلطه استبدادی دو رژیم  شوونیست حاکم، همواره در معرض تبعیض، اجحاف وستم ملی قرار داشته اند. در بین ستم های بیشماری که اینک از جانب رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی بر توده های زحمتکش ایران روا داشته میشود،  یکی هم ستم ملی در ابعاد گسترده میباشد. رفع کامل ستم ملی در ایران  بهمین جهت نیز از خواستهای حقه ملت های  غیر فارس ساکن این کشور است. در کشور های چند ملیتی همچون ایران،  کمونیست ها  از اصل حق  تعیین سرنوشت ملل که به مفهوم حق  جدائی و تشکیل  کشور خودی  می باشد،  دفاع میکنند.  هر  کمونیستی که حق تعیین سرنوشت ملل را قبول نداشته باشد، در واقع امر اپورتونیستی  بیش نیست.  گرچه مساله ملی در کشورهای چند ملیتی در اصل،  مساله  بورژوازی ملت های  تحت ستم میباشد،  اما کارگران این ملت ها نیزاز وجود ستم ملی، رنج میبرند  و بهمین جهت نیز  کمونیست ها که از منافع کارگران دفاع میکنند،  پیگیرانه علیه ستم ملی مبارزه کرده و مجدانه خواهان رفع این ستم می باشند. وجود ستم ملی، راه رشد آگاهی را بر کارگران ملت های تحت ستم، ناهموار ساخته و با صدمه  زدن به  اتحاد و همبستگی کارگران سرتاسر کشور، آنها را به جان هم می اندازد. وجود ستم ملی،  در اغلب موارد، مساله  طبقاتی را نیز تحت الشعاع مساله ملی قرار میدهد.                       

                     +++++

با علم  به این  واقعیت که  جناح های مختلف  بورژوازی ملت های  تحت ستم  ایران، ماهیتی غدر ورزانه و سازشکارانه دارند ودشمن سرسخت رهائی طبقه کارگر، کمونیست ها و دیگر نیروهای انقلابی می باشند، عناصر و تشکل های پیگیر مدافع  منافع کارگران موظفند  در بین  کارگران  و توده های  زحمتکش متعلق  به ملت های تحت ستم، کار و فعالیت کرده و آنها را در عین  پرورش دادن با روحیه  انترناسیونالیستی،  از غدرورزی و خیانت  بورژوازی خودی، آگاه  سازند.  اگر نیروهای  انقلابی  مدافع   منافع کارگران  و زحمتکشان، دست روی دست  گذاشته و در وظیفه  عاجل  خود  در سازماندهی  مبارزات  توده های زحمتکش و تربیت کمونیستی ملت های تحت ستم غفلت ورزند،  اگر آنها  به کار سخت و طاقت فرسا در بین کارگران و توده های زحمتکش تن ندهند،  تردیدی  نباید داشت  که  بورژوازی کارخود را خواهد کرد و کارگران ملت های تحت ستم را به  ذخیره و یار و یاورخود، مبدل خواهد ساخت. درشرایطی که بورژوازی شوونیست حاکم از هیچ تبعیض واجحافی درحق ملت های تحت ستم خودداری نمیکند و قدرتهای امپریالیستی و ارتجاع منطقه برای جلب توجه  بورژوازی ملت های تحت ستم ایران به انواع دسایس دست می یازند،  وظایف نیروهای انقلابی در ادامه هر چه پیگیرانه مبارزه علیه  رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی، کار روشنگرانه در بین  کارگران و توده های  زحمتکش ملت های  غیر فارس،  افشای ماهیت فرصت طلبانه بورژوازی ملت های تحت ستم، دفاع بدون قید و شرط از اصل  حق تعیین سرنوشت ملل و مبارزه با شوونیسم ملت غالب، صد چندان میگردد.       شهریور ماه ۱۳۹۵

منبع:پژواک ایران


حسن جداری

فهرست مطالب حسن جداری در سایت پژواک ایران 

*اعدام های پی در پی، نشانه ترس ووحشت رژیم!  [2020 Dec] 
* سرنگونی رژیم، در گروهمبستگی واتحاد عمل!   [2020 Nov] 
*تشدید تضاد های بینا امپریالیستی درجهانی پرتلاطم!   [2020 Nov] 
* نگاهی اجمالی به تاریخ گذشته ایران!  [2020 Sep] 
*اهمیت عنصرآگاهی درجنبش های کارگری!   [2020 Jul] 
*ایران،سرزمین ملت ها، آداب ورسوم وزبانهای مختلف!   [2020 Jun] 
*انقلاب، کدام انقلاب، دموکراتیک یا سوسیالیستی!   [2020 Feb] 
* مروری بر زندگی پر تلاطم جعفرپیشه وری!  [2019 Dec] 
*دشمن مشترک زحمتکشان کرد، ترک، فارس و ....!   [2019 Dec] 
*قهرانقلابی توده ها، پاسخ قهرارتجاع هار! ‏ ‏  [2019 Nov] 
*نه به حمله نظامی امریکا، نه به رژیم جمهوری اسلامی ! زنده باد انقلاب توده های زحمتکش!  [2019 Jun] 
*اقوام ، ملت یا ملت های ایران!   [2019 May] 
* پان اسلامیسم و پان آریائیسم، دو روی یک سکه!  [2018 Dec] 
*کارگر می رزمد، ذلت نمی پذیرد!‏ ‏   [2018 Dec] 
*ظولمه قارشی عصیان!  [2018 Aug] 
*خیزش های سهمگین توده ها، ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآورده است!   جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته، نابود باید گردد! [2018 Aug] 
* راه رهائی کارگران و زحمتکشان ایران!   [2018 Jul] 
*ٰ نگاهی اجمالی به تاریخ صد سال گذشته ایران!  [2018 May] 
*جمهوری اسلامی ، جمهوری ایرانی، جمهوری دموکراتیک کارگران و زحمتکشان!   [2018 Jan] 
*‏ آذربایجان به پا خیز ! ‏ ‏  [2018 Jan] 
*خیزش های پرشور و رزمنده ضد رژیمی، ‏درسرتاسرایران!‏   [2018 Jan] 
*پدیده ای به نام شوونیسم در سایت های اپوزیسیون!  [2017 Jun] 
* حل مساله ملی در ایران، در گرو سرنگونی رژیم!   [2017 Jun] 
*انتحابات فرمایشی رژِیم، چه چیزی را تغییر میدهد؟ ‏   [2017 May] 
*چرا باید انتخابات فرمایشی رژیم را تحریم کرد؟  [2017 May] 
*رقابت امپریالیست ها و خطر وقوع جنگ جهانی ‏سوم!   [2017 Mar] 
*نگرش به گذشته ها، به مثابه درمان آلام اجتماعی!‏   [2017 Jan] 
*مرگ هاشمی رفسنجانی و قیل و قال «اصلاح طلبان»!   [2017 Jan] 
*دو رژیم آزادیکش، دوکشتاروحشیانه!   [2016 Dec] 
*فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس، توطئه و تمهیدی ارتجاعی!  [2016 Nov] 
*دنیائی پرتلاطم، رخدادهای تکان دهنده!‏  [2016 Oct] 
*مساله ملی،اپوزیسیون بورژوائی وطبقه کارگر!‏   [2016 Sep] 
*ننگ تاریخ بشر!‏ ‏   [2016 Sep] 
*رژیم جمهوری اسلامی ، رژیم دزدان کاخ نشین!  [2016 Aug] 
* قانلی بیرمیدان !  [2016 Jun] 
*شلاق زدن به کارگران، جنایتی دهشتناک!  [2016 May] 
* کوتله وی عصیان ! غزلی به ترکی با ترجمه فارسی  [2016 May] 
*برتری طلبی قومی و نژادی!  [2016 Apr] 
*یاران را چه شد!  [2016 Apr] 
*تحریم یا عدم تحریم انتخابات! کدام انتخابات؟  [2016 Jan] 
* یادی از فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Dec] 
*دو قطعه شعر در رابطه با قتل‌های زنجیره‌ای پاییز ۱۳۷۷  [2015 Dec] 
*رژیم جمهوری اسلامی؛ حامیان و مخالفین!  [2015 Dec] 
*شوونیسم زبان فارسی! ستمدیدگی زبانهای غیر فارس ایران [2015 Nov] 
*به مناسبت باز گشائی مدارس در ایران! نگاهی بر برخی از مشکلات آموزشی  [2015 Oct] 
* مساله طبقاتی ومساله ملی در ایران!  در رد برتری طلبی قومی و نژادی [2015 Sep] 
*حقوق بشر، بازیچه دست قدرت های سلطه گر!  [2015 Aug] 
* تفرقه و نفاق افکندن بین خلق های ایران، به سود رژیم شوونیست جمهوری اسلامی است!  [2015 Jul] 
*خاطرات من از دوران حکومت فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Jul] 
*تاریخ معاصرآذربایجان و شوونیست های طیف "چپ"!   [2015 Jun] 
*" آذری یا زبان باستان آذربایجان"، رد پای کسروی!   [2015 May] 
* رژیم جمهوری اسلامی ، مظهر ستم ملی و شوونیسم!  [2015 May] 
* نگرشی به مساله ملی، در رابطه با مبارزات ضد رژیمی!  [2014 Nov] 
*آغاز سال تحصیلی در ایران و مشکل زبان!  [2014 Sep] 
*هگلیسم یا مارکسیسم! سرمایه داری یا سوسیالیسم!  [2014 Mar] 
*رژِیمی فریبکار، «فرهنگستانی» مرتجع و شوونیست !   [2014 Feb] 
*انتقاد با سلاح و سلاح انتقاد!   [2014 Jan] 
*جواب خصم خونخوار!  [2014 Jan] 
*راه خطا پیمودن در برخورد به مساله ملی!   [2014 Jan] 
*سردمداران رژیم، غارتگران هستی توده ها!  [2014 Jan] 
*قاجارها یا پهلوی ها! ( 1)  [2013 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2013 Dec] 
* گلچینی از دیوان حافظ شیرازی، شاعر عصیانگر و آزاد اندیش!  [2013 Dec] 
* قادینین قدرتی! (قدرت زن)  [2013 Nov] 
*فارسی، زبانی تحمیلی برای ملت های غیر فارس!   [2013 Nov] 
*شوق و شور جانفشانان!  [2013 Oct] 
*رژیم اشرار !   [2013 Jun] 
*روحانی، سر کوبگری دیگر!  [2013 Jun] 
*رژیمی آزادیکش! انتخاباتی فرمایشی!   [2013 May] 
* بهار خاطره ها!  [2013 May] 
*کارگر هم، انسان است!  [2013 May] 
*غرش وفریاد!  [2013 Apr] 
* در پیرامون «کنفرانس» باکو!  [2013 Apr] 
*شهر آفتاب!  [2013 Apr] 
*بازار ریا!  [2013 Mar] 
*کج اندیشی ها در رابطه با مساله ملی در ایران ( 1)  [2013 Feb] 
*نبرد خلق!   [2013 Feb] 
* بدترین نوع حکومت!  [2013 Jan] 
*معجز شبستری، شاعر و متفکر شهیر آذربایجان! در یکصد و چهلمین سالگرد تولدش [2013 Jan] 
* در رابطه با رفراندوم برای" استقلال" آذربایجان!  [2012 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2012 Dec] 
*راه ناهموار!   [2012 Nov] 
*باید رساتر شود این فریاد ها!  [2012 Nov] 
*تنها راه رهائی زحمتکشان!  [2012 Oct] 
*اگر کارگران به پا نخیرند، خانه ظلم ویران نمی شود!  [2012 Jul] 
*علیه انقیاد طلبان و سازشکاران!  [2012 Jul] 
*مظهر جهل و خرافات!  [2012 Jul] 
*پيرامون مساله ملی در ايران!   [2012 Jul] 
*ملانین جوری ،مکری، حیله لری !  [2012 Jul] 
*صمد بهرنگی، معلم کبیر روستاهای آذربایجان  [2012 Jun] 
*حکومت ننگین!  [2012 Jun] 
*تاریخچه ملی شدن صنایع نفت و کودتای 28 مرداد 1332  [2012 Jun] 
*خون «ندا»!  [2012 Jun] 
*توفان خشم !  [2012 Jun] 
*حماسه آذربایجان!  [2012 May] 
*دخالت خارجی یا تکیه به نیروی توده ها ؟!  [2012 May] 
*فریاد کن ای کارگر! بمناسبت اول ماه مه، روزفرخنده جهانی کارگران [2012 Apr] 
*تعدی و شرارت!  [2012 Apr] 
*من این کشتار و این سرکوب و زندان را نمیخواهم !  [2012 Mar] 
*بهار دل انگیز !  [2012 Mar] 
*بهار آزادی!  [2012 Feb] 
*جواب خصم خونخوار!  [2012 Jan] 
*ای خوش آنروزی...  [2011 Aug]