رژیم جمهوری اسلامی ، رژیم دزدان کاخ نشین!
حسن جداری

 در اواخرحکومت شاه، خمینی دغل کار، در گفتارهای تبلیغاتی گول زننده،  برای فریب توده های محروم و زحمتکش، مرتبا از " انصاف و معدلت اسلامی" دم زده و خود را به  دروغ، مخالف  کاخ  نشینان اشراف و استثمارگر و مدافع توده های کوخ نشین محروم و ستمدیده، قلمداد میکرد. مطابق وعده های دروغین خمینی، قرار بود پس از  برافتادن رژیم شاه و استقرار رژیم اسلامی، سیمای کشور بکلی  تغییر یابد و در این  دیار رنجه  از ظلم و تعدی، اثری از فقرومحرومیت و ستمدیدگی باقی نماند. کوخ نشینان و محرومان از چنگال فقر و فلاکت و بیکاری نجات یافته  و " عدالت و مساوات اسلامی،"  شامل حال میلیونها توده زحمت کش فقیر و بی خانمان گردد.  خمینی  ریاکار،  در نطق های حساب شده خود، وعده  مجانی شدن  آب و برق  و برخورداری عامه اهالی از در آمد نفت را میداد و مکارانه،  توده ها را به "مراحم" حکومت اسلامی که  قرار بود در ویرانه های  رژیم شاه، ایجاد گردد، امیدوار می ساخت! توده های  محروم  و کوخ نشین  که  از ستم و استثمارجانشان به لب آمده بود، به حرافی های ریاکارانه خمینی، با  دقت  گوش  فرا میدادند و در عالم خیال، دروعده های سر خرمن وی، رهائی خود از  چنگال  فقر و محرومیت را  می  دیدند!  درکشور بلادیده ای  که  در آن  به مدت 25 سال  تمام-  از کودتای ننگین 28 مرداد 1332 تا سرنگونی حکومت  شاه،- استبداد عنان گسیخته حاکم بود،  درغیاب یک تشکیلات سیاسی منسجم انقلابی که  توده های  زحمتکش را تحت  پرچم  رهائی بخش  خود  متحد و متشکل سازد، وعده و وعید های  دروغین خمینی، افکار عمومی را به خود جلب میکرد و زمینه را برای به قدرت رسیدن  مافیای آخوند های  شیاد و طماع، فراهم میساخت.                                                          

                                   +++++

در چنین  اوضاع و احوالی  بود که در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، انقلاب سهمگینی در ایران به  وقوع  پیوست و به همت  توده های زحمتکش و بپا خاسته؛  بساط  ظلم و استبداد رژیم خودکامه  پهلوی، بر چیده شد.    انقلابی  به خاک  ایران شد      خانه ظلم شاه، ویران شد     چهره مردم از چنین اوضاع     چند  روزی چو غنچه، خندان شد        ای  دریغا که سلطه ملا        حاصل آن تلاش و عصیان شد          شاه رفت و خمینی  خونخوار      حکم فرمای ملک  ایران شد!  ازهمین  نخستین روزهائی  که رژیم جمهوری اسلامی قدرت  سیاسی را در دست گرفت، چپاول وغارت هستی  توده های  محروم و زحمتکش و تاراج ثروت های عمومی از جانب سردمداران دزد و کلاش این رژیم  آزادیکش، آغاز شد. سرقت بی پروای آثارعتیقه گرانبهای موزه های کشور، تنها یکی از دستبرد زدن ها و دزدیهای آشکار سردمداران رژیم درهمان روزهای  نخستین انقلاب توده های بپا خاسته بود. ایجاد  بنیادهای دزدی وغارتگری از قبیل "بنیاد مستضعفین انقلاب اسلامی"،  وسیله ای  در دست  آخوندهای دزد و چپاولگر برای  پر کردن جیب های خود و دزدیها و ثروت اندوزی های افسانه ای بود.  رژیمی که  قرار بود حکومت رئوف و معدلت پروری برای ستمدیدگان و کوخ نشینان پا برهنه و بی خانمان باشد و داد ضعیفان  را از اقویا و توانگران زورگو بگیرد،  در عمل، رژیم  آزادیکشی از آب  در آمد که  هدف و خواست طبقاتی اش چیزی جز خدمت به منافع سرمایه داران زالو صفت و تحکیم  موقعیت اجتماعی طفیلی گرانه آخوندهای طماغ و دروغ پرداز،نبود. حکومت پوشالی آخوندهای  ریاکار و سرمایه داران وتجار"اسلام پناه،" در واقع امر، سلطه طبقاتی سرمایه داران و کاخ نشینان طماع و غارتگر بود! وعده های دروغین خمینی،  سردمدار آخوندهای حقه باز، هرگز جامه عمل به خود نپوشید!  نه  آب مجانی  شد و نه  برق و گاز و نه  روزانه نفت رایگان به خانه های اهالی  فریب خورده،  تحویل داده شد. توده های  محروم و زحمتکش با آنهمه  تلاش و جانفشانی  و قربانی دادن ها،  از انقلاب  خونین خود نصیبی  جز استبداد و تاریک اندیشی  قرون وسطائی و استثمار بیرحمانه و فقر و بیکاری و بی خانمانی نبردند. آنها زمانی از  توخالی بودن وعده های خمینی مکار باخبرشدند که دیگر کار از کار گذشته بود و یکی از شیاد ترین رژیمهای  موجود در جهان، بر کلیه امور  جامعه، مستولی شده بود.                                                                                        

                              +++++

از همان  روزهای  نخستین چنگ انداختن به قدرت سیاسی، رژیم جمهوری اسلامی،  به مثابه     رژیمی ضد مردمی و ضد کارگری ، به منظور تحکیم  پایه های سلطه طبقاتی خود، سرکوب بیرحمانه  کارگران و توده های زحمتکش را درسرلوحه اقدامات خود قرار داد. هجوم سبعانه به آزادیهای  دموکراتیک، تعطیل نشریات مخالف و افشاگر، یورش ددمنشانه به اجتماعات  نیروهای  اپوزیسیون، بخون کشیدن مبارزات حق طلبانه خلقهای تحت ستم ملی، تحمیل حجاب اجباری بر زنان و محروم ساختن آنها از کلیه حقوق مدنی و اعدام  گروه، گروه از مبارزین و مخالفین، از نخستین تشبثات ارتجاعی رژیم جمهوری اسلامی بود. درفردای سرنگونی رژیم شاه توسط توده های محروم و زحمتکش، درحالی که آزادیهای دموکراتیک در معرض  یورش وحشیانه اجامر و اوباش اسلامی قرار گرفته بود، میوه چینان انقلاب ضد سلطنتی، سرمایه داران و تجار دزد وغارتگر، آخوند های  شیاد و فریبکار و دیگر مفت خوران زالو صفت بودند. رژیم سرکوبگری که جای  رژیم  شاه را گرفت، دشمن بی امان  کارگران و  توده های محروم کوخ نشین ، آزادیخواهان و دگر اندیشان و یار و یاور توانگران و سرمایه داران غارتگرکاخ نشین بود!  

                          +++++

امروز پس از سا ل ها اسارت در چنگ رژيم جمهوری اسلامی و تحمل  بدترین سرکوبگریها و آزادی کشی ها؛ کمتر کسی  میتواند  تردیدی  بخود راه  دهد که   تنها  هدف و مقصودی  که سردمداران  این رژیم  ضد مردمی  در تمام دوران حکومت ننگین خود دنبال کرده اند، چیزی  جز پر کردن جیب های گشاد خود و اندوختن ثروت های باد آورده، نبوده است. توده های زحمتکش  ایران  در این مدت سی و هفت سال واندی، با مافیای مخوف و جنایت کاری روبرو بوده اند که  در قتل و کشتار و اعدام های دسته جمعی و شکنجه های قرون وسطائی، در دنیای پر تلاطم کنونی، کمتر نظیر و مانند دارد. سردمداران این رژیم  فریب و ریا، در تمام  مدتی که براریکه قدرت سوار  بوده اند؛ همچون زالو خون کارگران و زحمتکشان ایران را مکیده  و صد ها میلیارد از در آمد حاصله از نفت و ثمره رنج و کار توده های زحمتکش را  به  حساب های خود در بانک های  خارجی،  سرازیر کرده اند. این شیادان حرفه ای که برای  فریب  توده ها، در منابر و  مساجد و مجلس ارتجاعی اسلامی، مدام از "عدالت اسلامی" حرف میزنند، در واقع امردر شمار بیرحمانه ترین غارتگران هستی  توده های محروم کوخ  نشین می باشند.  در حالی که در ایران تحت ستم کنونی، حداقل  دستمزد کارگران در ماه، 815 هزارتومان تعیین میشود،- میلیون ها تن از  زحمتکشان  شهر و ده  در آمد ماهانه از این کمتر نیزدارند- برخی از روسای بانک ها ود یگر موسسات دولتی و غیر دولتی، ماهیانه 250 میلیون تومان یا بیشتر حقوق  میگیرند! درکشوری  که  در نتیجه  بسته شدن هزاران کارخانه و کارگاه در سال های اخیر،  بطور رنج آوری هر روز بر تعداد لشکر بیکاران افزوده میشود و بیش از سی در صد جوانان در چنگ عفریت بیکاری گرفتارند، فقیهان و شیخان و واعظان ریاکار و کلاش، "آقا زاده" های مفت خور، امیران وسرداران دزد و سرکوبگر سپاه پاسداران، سرمایه داران خون آشام ، درکاخ ها و ویلاهای مجلل زندگی کرده و در ثروت اندوزی و اشرافیت، حد و مرزی نمی شناسند. درحالیکه هر روز بر تعداد هزاران کارتن خواب در تهران و دیگر شهرها افزوده میشود و میلیونها انسان بی خانمان، در چنگال فقر و گرسنگی دست و پا میزنند، نوکیسه های خودنما که به برکت وجود رژیمی ضد مردمی و از طریق  دزدی و بند و بست، میلیاردها ثروت اندوحته اند،سوارماشین های شیک آخرین مدل گران قیمت شده و در خیابان های شمال تهران، به سیر و سیاحت می  پردازند! این ماشین های سواری چند میلیارد تومنی، این  کاخ های  سر بفلک کشیده و آپارتمانهای چند ده میلیاردی ، این سپرده های نجومی بانکی سردمداران رژیم، همانا حاصل کار و زحمت کارگران و زحمتکشان ایران و خون دل میلیون ها انسان اسیر و دربند است که چنین  بیرحمانه  توسط عمال و وابستگان چپاولگر رژیم جمهوری اسلامی، به یغما میرود!

                     +++++

هر روز که از عمر ننگین رژیم میگذرد، کارگران و توده های زحمتکش، زنان دربند، ملتهای تحت ستم، میلیونها انسان محروم و ستمدیده، با آگاهی هرچه بیشتراز ماهیت جنایتکارانه ومافیائی رژیم، به صفوف مبارزات آزادیخواهانه ضد رژیمی پیوسته  و در جهت رهائی از دست حاکمان دزد و شیاد، فریاد عصیان و اعتراض خود را، رساترمیکنند. به قول  فرخی یزدی، شاعر انقلابی معاصر،  طپیدن های دل ها ناله شد آهسته آهسته      رساتر چون شود این ناله ها، فریاد میگردد!   تردیدی نباید داشت که راه رهائی از چنگال خونین  رژیم جمهوری اسلامی، راه مدارا و مماشات و مبارزه آرام مدنی نیست.  شرکت در انتخابات قلابی- که سازشکاران فریبکار، مدام تبلیغش میکنند- و ترجیح  دادن جناحی از رژیم، به جناحی دیگر نیز، حاصل و نتیجه ای جزیاری رساندن به بقای عمر رژيم ضد مردمی، ندارد. جواب یک رژیم استبدادی آزادیکش را تنها  با توسل به زور و قهر انقلابی توده ها میتوان داد.  به منظور گسستن زنجیرهای اسارت و ستمدیدگی، راه دیگری جز قیام  و انقلاب، وجود ندارد. استقرار آزادی و دموکراسی در ایران، در گرو سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی با  تمام جناح ها و دارو دسته های ارتجاعی آن، توسط  توده های محروم و زحمتکش می باشد. هر ایرانی شرافتمند و آزادیخواهی که مخالف استبداد، توحش، زن ستیزی، شکنجه و اعدام، فساد، دزدی و ارتشاء است، وظیفه وجدانی دارد که در مواجه با  جنایات و خیانت های بیشمار رژیم جمهوری اسلامی، ساکت نه نشسته و در هر جای  دنیا هست، فریاد اعتراض خود را علیه این  رژیم کشتار و سرکوب، بلند کند.  تاکی باید این اعدام های دسته جمعی و شلاق  زدنها و شکنجه های قرون وسطائی زندانیان سیاسی، دوام داشته باشد؟ تاکی این غارت و چپاول بی پروای هستی کارگران و توده های زحمتکش و دزدی های اشکار و پنهان و فساد و تباهی بی حد و حصر سردمداران رژیم، استمرار داشته باشد؟ تا کی باید میلیاردها در آمد نفت و گاز و حاصل  کار و دسترنج کارگران و زحمتکشان ایران، به جیب های گشاد آخوندهای دزد و ریا کار، "آقا زاده" ها ، تجار بازارو مقاطعه  کاران وابسته به مقامات حکومتی، سرازیر گردد؟ زمان آن رسیده است که در همبستگی  با  پیکارحق طلبانه توده ها در درون کشور، مبارزات ضد رژیمی و افشاگرانه نیروهای سیاسی مترقی در خارج از کشور، هرچه متحد تر و قدرتمند تر گردد. باید با کار دفاعی پیگیر، جهانیان را هر چه بیشتر ازماهیت  سرکوبگرانه و ارتجاعی  رژیم جمهوری اسلامی، آگاه ساخت. باید گفت که یکی از  دلایل طولانی شدن عمر ننگین رژيم، بی اعتنائی و سکوت  درد آور بسیاری از روشنفکران مترقی خارج  از کشور، در قبال اعمال ضد مردمی آدمکشان حاکم در ایران میباشد. باید تاکید کرد که خاموشی گزیدن و بی اعتنائی و بی عملی در قبال جنایات بیشمار رژیم، کار سردمداران این حکومت  آزادیکش را در حبس و شکنجه و اعدام مبارزین و دگر اندیشان،آسان تر میسازد.  فریاد اعتراض ده ها هزارتن از ایرانیان مبارز خارج از کشور علیه خودکامگی و سرکوبگری رژیم جمهوری اسلامی و دفاع  پیگیرآنها از زندانیان سیاسی، میتواند درافشای هرچه  بیشتر ماهیت  ننگین  این رژیم  آزادیکش در افکار بین المللی، نقش بس مثبتی بازی کند. بی جهت نیست که رژیم، از گسترش  دامنه مبارزات  آزادیخواهانه ایرانیان خارج از کشور، سخت احساس و حشت کرده و با توسل  به انواع  دسایس و نیرنگ ها، مذبوحانه  میکوشد آتش پیکار افشاگرانه را در بیرون از مرزهای کشور، خاموش سازد.                     شهریور 1395        

منبع:پژواک ایران


حسن جداری

فهرست مطالب حسن جداری در سایت پژواک ایران 

*اعدام های پی در پی، نشانه ترس ووحشت رژیم!  [2020 Dec] 
* سرنگونی رژیم، در گروهمبستگی واتحاد عمل!   [2020 Nov] 
*تشدید تضاد های بینا امپریالیستی درجهانی پرتلاطم!   [2020 Nov] 
* نگاهی اجمالی به تاریخ گذشته ایران!  [2020 Sep] 
*اهمیت عنصرآگاهی درجنبش های کارگری!   [2020 Jul] 
*ایران،سرزمین ملت ها، آداب ورسوم وزبانهای مختلف!   [2020 Jun] 
*انقلاب، کدام انقلاب، دموکراتیک یا سوسیالیستی!   [2020 Feb] 
* مروری بر زندگی پر تلاطم جعفرپیشه وری!  [2019 Dec] 
*دشمن مشترک زحمتکشان کرد، ترک، فارس و ....!   [2019 Dec] 
*قهرانقلابی توده ها، پاسخ قهرارتجاع هار! ‏ ‏  [2019 Nov] 
*نه به حمله نظامی امریکا، نه به رژیم جمهوری اسلامی ! زنده باد انقلاب توده های زحمتکش!  [2019 Jun] 
*اقوام ، ملت یا ملت های ایران!   [2019 May] 
* پان اسلامیسم و پان آریائیسم، دو روی یک سکه!  [2018 Dec] 
*کارگر می رزمد، ذلت نمی پذیرد!‏ ‏   [2018 Dec] 
*ظولمه قارشی عصیان!  [2018 Aug] 
*خیزش های سهمگین توده ها، ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآورده است!   جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته، نابود باید گردد! [2018 Aug] 
* راه رهائی کارگران و زحمتکشان ایران!   [2018 Jul] 
*ٰ نگاهی اجمالی به تاریخ صد سال گذشته ایران!  [2018 May] 
*جمهوری اسلامی ، جمهوری ایرانی، جمهوری دموکراتیک کارگران و زحمتکشان!   [2018 Jan] 
*‏ آذربایجان به پا خیز ! ‏ ‏  [2018 Jan] 
*خیزش های پرشور و رزمنده ضد رژیمی، ‏درسرتاسرایران!‏   [2018 Jan] 
*پدیده ای به نام شوونیسم در سایت های اپوزیسیون!  [2017 Jun] 
* حل مساله ملی در ایران، در گرو سرنگونی رژیم!   [2017 Jun] 
*انتحابات فرمایشی رژِیم، چه چیزی را تغییر میدهد؟ ‏   [2017 May] 
*چرا باید انتخابات فرمایشی رژیم را تحریم کرد؟  [2017 May] 
*رقابت امپریالیست ها و خطر وقوع جنگ جهانی ‏سوم!   [2017 Mar] 
*نگرش به گذشته ها، به مثابه درمان آلام اجتماعی!‏   [2017 Jan] 
*مرگ هاشمی رفسنجانی و قیل و قال «اصلاح طلبان»!   [2017 Jan] 
*دو رژیم آزادیکش، دوکشتاروحشیانه!   [2016 Dec] 
*فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس، توطئه و تمهیدی ارتجاعی!  [2016 Nov] 
*دنیائی پرتلاطم، رخدادهای تکان دهنده!‏  [2016 Oct] 
*مساله ملی،اپوزیسیون بورژوائی وطبقه کارگر!‏   [2016 Sep] 
*ننگ تاریخ بشر!‏ ‏   [2016 Sep] 
*رژیم جمهوری اسلامی ، رژیم دزدان کاخ نشین!  [2016 Aug] 
* قانلی بیرمیدان !  [2016 Jun] 
*شلاق زدن به کارگران، جنایتی دهشتناک!  [2016 May] 
* کوتله وی عصیان ! غزلی به ترکی با ترجمه فارسی  [2016 May] 
*برتری طلبی قومی و نژادی!  [2016 Apr] 
*یاران را چه شد!  [2016 Apr] 
*تحریم یا عدم تحریم انتخابات! کدام انتخابات؟  [2016 Jan] 
* یادی از فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Dec] 
*دو قطعه شعر در رابطه با قتل‌های زنجیره‌ای پاییز ۱۳۷۷  [2015 Dec] 
*رژیم جمهوری اسلامی؛ حامیان و مخالفین!  [2015 Dec] 
*شوونیسم زبان فارسی! ستمدیدگی زبانهای غیر فارس ایران [2015 Nov] 
*به مناسبت باز گشائی مدارس در ایران! نگاهی بر برخی از مشکلات آموزشی  [2015 Oct] 
* مساله طبقاتی ومساله ملی در ایران!  در رد برتری طلبی قومی و نژادی [2015 Sep] 
*حقوق بشر، بازیچه دست قدرت های سلطه گر!  [2015 Aug] 
* تفرقه و نفاق افکندن بین خلق های ایران، به سود رژیم شوونیست جمهوری اسلامی است!  [2015 Jul] 
*خاطرات من از دوران حکومت فرقه دموکرات آذربایجان!  [2015 Jul] 
*تاریخ معاصرآذربایجان و شوونیست های طیف "چپ"!   [2015 Jun] 
*" آذری یا زبان باستان آذربایجان"، رد پای کسروی!   [2015 May] 
* رژیم جمهوری اسلامی ، مظهر ستم ملی و شوونیسم!  [2015 May] 
* نگرشی به مساله ملی، در رابطه با مبارزات ضد رژیمی!  [2014 Nov] 
*آغاز سال تحصیلی در ایران و مشکل زبان!  [2014 Sep] 
*هگلیسم یا مارکسیسم! سرمایه داری یا سوسیالیسم!  [2014 Mar] 
*رژِیمی فریبکار، «فرهنگستانی» مرتجع و شوونیست !   [2014 Feb] 
*انتقاد با سلاح و سلاح انتقاد!   [2014 Jan] 
*جواب خصم خونخوار!  [2014 Jan] 
*راه خطا پیمودن در برخورد به مساله ملی!   [2014 Jan] 
*سردمداران رژیم، غارتگران هستی توده ها!  [2014 Jan] 
*قاجارها یا پهلوی ها! ( 1)  [2013 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2013 Dec] 
* گلچینی از دیوان حافظ شیرازی، شاعر عصیانگر و آزاد اندیش!  [2013 Dec] 
* قادینین قدرتی! (قدرت زن)  [2013 Nov] 
*فارسی، زبانی تحمیلی برای ملت های غیر فارس!   [2013 Nov] 
*شوق و شور جانفشانان!  [2013 Oct] 
*رژیم اشرار !   [2013 Jun] 
*روحانی، سر کوبگری دیگر!  [2013 Jun] 
*رژیمی آزادیکش! انتخاباتی فرمایشی!   [2013 May] 
* بهار خاطره ها!  [2013 May] 
*کارگر هم، انسان است!  [2013 May] 
*غرش وفریاد!  [2013 Apr] 
* در پیرامون «کنفرانس» باکو!  [2013 Apr] 
*شهر آفتاب!  [2013 Apr] 
*بازار ریا!  [2013 Mar] 
*کج اندیشی ها در رابطه با مساله ملی در ایران ( 1)  [2013 Feb] 
*نبرد خلق!   [2013 Feb] 
* بدترین نوع حکومت!  [2013 Jan] 
*معجز شبستری، شاعر و متفکر شهیر آذربایجان! در یکصد و چهلمین سالگرد تولدش [2013 Jan] 
* در رابطه با رفراندوم برای" استقلال" آذربایجان!  [2012 Dec] 
*روز 21 آذر 1325، در تاریخ معاصر ایران   [2012 Dec] 
*راه ناهموار!   [2012 Nov] 
*باید رساتر شود این فریاد ها!  [2012 Nov] 
*تنها راه رهائی زحمتکشان!  [2012 Oct] 
*اگر کارگران به پا نخیرند، خانه ظلم ویران نمی شود!  [2012 Jul] 
*علیه انقیاد طلبان و سازشکاران!  [2012 Jul] 
*مظهر جهل و خرافات!  [2012 Jul] 
*پيرامون مساله ملی در ايران!   [2012 Jul] 
*ملانین جوری ،مکری، حیله لری !  [2012 Jul] 
*صمد بهرنگی، معلم کبیر روستاهای آذربایجان  [2012 Jun] 
*حکومت ننگین!  [2012 Jun] 
*تاریخچه ملی شدن صنایع نفت و کودتای 28 مرداد 1332  [2012 Jun] 
*خون «ندا»!  [2012 Jun] 
*توفان خشم !  [2012 Jun] 
*حماسه آذربایجان!  [2012 May] 
*دخالت خارجی یا تکیه به نیروی توده ها ؟!  [2012 May] 
*فریاد کن ای کارگر! بمناسبت اول ماه مه، روزفرخنده جهانی کارگران [2012 Apr] 
*تعدی و شرارت!  [2012 Apr] 
*من این کشتار و این سرکوب و زندان را نمیخواهم !  [2012 Mar] 
*بهار دل انگیز !  [2012 Mar] 
*بهار آزادی!  [2012 Feb] 
*جواب خصم خونخوار!  [2012 Jan] 
*ای خوش آنروزی...  [2011 Aug]