غول قدرتمند پالایشگاه آبادان و عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفتخیز خوزستان-۲
م. کامبوزیا

بخش دو – تاریخچه اکتشاف و استخراج نفت در ایران

اینکه یک تاجر ثروتمند خارجی خواه رویتر، دارسی، رژی یا ...  بیاید و در مسیر منافع شخصی، شرکت مربوطه و کشور متبوع خودش یک قرارداد اقتصادی اسارت بار با حکومت ایران ببندد، نه تنها حرجی بر او نیست بلکه باید زیرکی، ذکاوت و خطر کردن مالی وی را نیز تمجید نمود. زیرا چنین امری یعنی کسب سود هر چه بیشتر در برابر هزینه های کمتر، جزیی از ذات علم اقتصاد و دنیای تجارت است. در عوض باید گریبان آن "اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی" های وطنفروشی را گرفت و در محضر تاریخ به محاکمه کشاند که از برای تأمین مخارج عیاشی های خود و دربار فاسدشان تن به تأیید چنین امتیاز نامه های ننگینی می دهند.

***

بر خلاف آنچه که شهرت دارد "قرارداد دارسی" نخستین قرارداد نفتی ایران محسوب نمی گردد. زیرا امتیازنامه رویتر(1) که حدود 29 سال پیش از آن منعقد شده بوده شامل بهره برداری از ذخایر نفت و گاز موجود در ایران نیز می گردیده است: «فی مابین دولت اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران [ناصرالدین شاه] و بارون ژولیوس دو رویتر مقیم لندن فقرات ذیل متعهد و برقرار است: در دارالخلافه طهران به تاریخ بیست و پنجم ماه ژوئیه سنه یک هزار و هشتصد و هفتاد و دو ( 1872) مسیحی مطابق با روز پنجشنبه هیجدهم شهر جمادی الاول سنه یک هزار و دویست و هشتاد و نه (1289) هجری نبوی سمت تحریر و تسطیر [تألیف] و انعقاد پذیرفت و .... جناب مستطاب ارفع اشرف امجد حاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله صدر اعظم دولت علیه ایران به حکم اختیارنامه که به ایشان از جانب اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاه ایران داده شده است به اتفاق چند نفر از وزرای دولت این قرارنامه را امضاء و تصدیق داشتند و اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی نیز این قرارنامه را مُهر فرمودند.»

به موجب این امتیازنامه، ....  بهره‌برداری از همه معادن ایران [بجز طلا و نقره] که بی گمان منابع زیر زمینی نفت و گاز را نیز شامل می گردیده، و .... برای مدت هفتاد سال و استفاده از گمرکات ایران به مدت بیست و پنج سال در اختیار رویتر قرار گرفته است.(2)

اما خوشبختانه پیش از عملی شدن این قرارداد، افشا می گردد که شخص ناصرالدین شاه مبلغ چهل هزار لیره مثلاً به عنوان سپرده دریافت داشته، میرزا حسین خان سپهسالار ٥٠ هزار لیره، میرزا ملکم خان ٢٠ هزار لیره، معین الملک ٢٠ هزار لیره و مبالغی نیز اقبال الملک به عنوان رشوه برای عقد این قرارداد از انگلیسی‌ها دریافت کرده‌اند.(3) در ظاهر امر روحانیون پس از شنیدن خبر عقد چنان قراردادی آسیمه سر شبنامه هایی بر علیه این قرارداد در تهران پخش می نمایند. آنهم با این استدلال که "شاه اختیار کشور را به یک یهودی داده است."!؟ روسیه تزاری نیز که منافع خود را با انعقاد این قرارداد از دست رفته می دیده است، با تحریک و تطمیع رجال و به ویژه روحانیون اعتراضات مردمی گسترده ای بر علیه این قرارداد به راه می اندازد. دامنه این اعتراضات به رهبری میرزا صالح داماد (مشهور به عرب) و ملا علی کنی و تحریکات فاطمه ملقب به انیس‌الدوله همسر مورد علاقه و سوگلی حرمسرای ناصرالدین شاه قاجار منجر به ابطال آن قرارداد توسط ناصرالدین شاه می گردد. اگر چه میرزا حسين خان سپهسالار صدراعظم، در به سرانجام رساندن این ابطال نقشی اساسی به عهده داشته است.(4)  

از آنجا که حتی دیپلمات برجسته انگلیسی لرد کِرزن در باره مفاد این قرارداد چنین اظهار نظر نموده بوده است:«این امتیاز، بخشیدن یک پارچه تمامی منابع صنعتی یک کشور است که همانند آن تا به امروز در هیچ مستعمره ای داده نشده است.»(5) دولت انگلستان نیز زیرکانه حاضر به جانبداری و دفاع از منافع رویتر نمی گردد.

رویتر علاوه بر باز پس گیری سپرده چهل هزار لیره ای که نزد ناصرالدین شاه بوده است، هفده سال به منظور اخذ خسارتِ لغو آن قرارداد تلاش می نماید. وی سرانجام به کمک "هنری دراموند ولف" (Henry Drummond Wolff) سفیر انگلستاندر ایران (از 1888 تا 1891 م) موفق می گردد "امتیاز نامه دوم رویتر" را به دست بیاورد که طی آن بانکداری و معدن‌داری در ایران را به مدت ۶۰ سال نصیب او می گردد. در اجرای مفاد همین قرارداد بوده که در سال ۱۸۸۹ میلادی بانک (انگلیسی) شاهی ایران تأسیس می گردد. باید اضافه نمود که به استناد همان امتیازنامه، بانک شاهی از پرداخت هر نوع مالیات معاف بوده و اجازه واردات بدون پرداخت تعرفه مالیاتی را نیز دارا بوده است!؟

در تاریخ اکتشاف و استخراج نفت در ایران از چهره ای که نقشی بنیادی در این مقوله داشته است کمتر یاد می گردد. و او کسی نیست به جز یک زمین شناس و باستانشناس فرانسوی به نام فرانسوی ژاکوب مورگان (Jacques de Morgan).

مورگان در سال 1898 میلادی به عنوان رهبر یک گروه دولتی فرانسوی برای کاوشهای علمی، زمین شناسی و باستانشناسی به منطقه شوش در ایران سفر می نماید. اما با توجه به وضعیت ملوک الطوایفی در ایران آنزمان و قدرت عشایرِ تقریباً مستقل خوزستان، هیئت باستانشناسی مورگان با کارشکنی و ناامنی ناشی از ضدیت عشایر خوزستان با حضور آن هیئت در منطقه روبرو می گردد. حتی حاکم وقت خوزستان، عبدالمجید میرزا عین الدّوله نیز از همکاری با او خودداری می نماید.

مورگان شرایط نامساعد موجود را که باعث کندی انجام عملیات باستانشناسی می گردیده است به دولت فرانسه اطلاع می دهد. دولت فرانسه نیز که پیشتر از وجود چنین مشکلاتی برای دو هیئت باستانشناسی لوفتوس انگلیسی (فعالیت باستانشناسی در ایران از 1849 تا 1852  م) و دیولافوا(فعالیت باستانشناسی در ایران بار اول سال 1881 تا 1882 م و بار دوم 1884 تا 1886 م) آگاهی کاملی داشته است در فکر راه چاره ای برای حل این معضل بر می آید. خوشبختانه از جهت دولت فرانسه و شوربختانه از نظر ملت ایران، در همان سال 1900 میلادی مظفرالدین شاه که سفر اول خود را به اروپا انجام می داده در فرانسه حضور داشته است. وزیر خارجه فرانسه،  کلمانسو(Clemanceau) ضمن پذیرایی باشکوهی که از مظفرالدین شاه و همراهانش به عمل می آورد، مشکلات پیش آمده برای گروه مورگان را نیز با وی در میان می گذارد. مظفرالدین شاه نیز قول مساعدی نسبت به فراهم نمودن شرایط مناسب برای ادامه عملیات باستانشناسی مورگان در ایران به وزیر خارجه فرانسه  می دهد. علاوه بر آن قراردادی مشهور به "قرارداد مورگان" نیز از سوی آن پادشاه با دولت فرانسه منعقد می گردد که امتیاز انحصاری هر نوع تحقیق و کاوش باستان شناسی در ایران را به دولت فرانسه واگذار می نماید.(6)  

مورگان، این زمین شناسی باهوش در کنار کاوشهای باستانشناسی در منطقه شوش، طی تحقیقات زمین شناسی خودش در می یابد که منابع زیرزمینی نفت به نحوی قابل اعتنا در آن ناحیه وجود دارد. به همین جهت مقاله ای در این مورد می نویسد و از «وجود ذخایر عظیم نفت در جنوب غربی ایران خبر می دهد و ادعا می نماید که می توان در آن منطقه با موفقیت اقدام به ایجاد صنعت نفت نمود». وی نقشه ای نیز از محل تقریبی آن ذخایر نفتی تهیه و ضمیمه مقاله خود می نماید.

و این نخستین جرقه ای بوده است که می توان از آن به عنوان نقطه شروعی در تاریخ صنعت نفت ایران یاد نمود.

در همان سال 1900 میلادی (1279 خورشیدی) سمیناری در پاریس برگزار می گردد که در آن دو نفر به نام های کتابچی خان (Kitabchi Khan) و ادوارد کوته (Edouard Cotte) در باره مقاله مورگان سخنرانی می نمایند. کتابچی خان در واقع آمریکایی ای بوده که مأمور خدمت در گمرکات ایران شده و طرف اعتماد دولت ایران قرار داشته است.

کتابچی خان سرمایه گذاران فرانسوی و انگلیسی را جهت انجام سرمایه گذاری برای اکتشاف و استخراج نفت در ایران تشویق می نماید. وی در این مورد با سر هنری درموند ولف(Sir Henriy Drummond Wolf) که قبلا به عنوان سفیر به تهران رفته بوده است نیز مذاکره می نماید. ولف ضمن استقبال از پیشنهاد کتابچی خان، او را به یک سرمایه دار به نام ویلیام ناکس دارسی (William Knox D,Arcy) که در معادن طلای استرالیا سرمایه گذاری نموده بوده است، معرفی می کند. دارسی در آن زمان زندگی مجللی در لندن داشته و در فکر سرمایه گذاری های تازه ای می بوده که کتابچی خان با او ملاقات می نماید.

دارسی با شم تیز تجاری ای که داشته پیشنهاد کتابچی را می پذیرد و او را به همراه نماینده اش، آلفرد ماریوت(Alfred Marriott) برای مذاکره و عقد قرارداد به ایران اعزام می دارد. علاوه بر آن، دارسی برای اطمینان از درستی آنچه که مورگان در مقاله خود نوشته بوده است، یک مهندس زمین شناس به نام بورلز(Burls) را نیز به ایران می فرستد که تا به استناد نقشه ای که مورگان از محل ذخایر نفت ایران تهیه کرده بوده است، تحقیق میدانی نماید. بورلز پس از انجام تحقیقات در گزارش خود برای دارسی می نویسد که: «این منطقه در کل، سرشار از نفت است.»

هیئت اعزامی دارسی به کمک سر آرتور هاردینگ (Sir Arthur Hardinge)، سفیر وقت انگلیس در ایران، با امین السلطان صدراعظم وقت مظفرالدین شاه ملاقات نموده و رضایت او را برای مذاکره با شاه به دست می آورد. شوربختانه در آن زمان حساس مظفرالدین شاه هوای سفر دوم به فرنگ را در سر می پرورانده و برای تحقق آرزوی خودش به شدت نیازمند پول بوده است. از این جهت عقد قرارداد را به شرط دریافت ده هزار پوند می پذیرد.

ماریوت مراتب را به دارسی گزارش می دهد و سرانجام پادشاه قدر قدرت ایران به پول مورد نیاز جهت سفر دوم خود به فرنگ دست می یابد و قرارداد مورد نظر در تاریخ  28 می سال 1901میلادی (7خرداد 1280 خورشیدی) منعقد می گردد.

از طرف ایران مظفرالدین شاه، امین‌ السلطان، میرزا نصرالله مشیرالدوله و مهندس‌الممالک (نظام‌الدین غفاری) این قرار داد را امضا نموده اند:

« فصل اول -دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران به موجب این امتیازنامه اجازه مخصوصه به جهت تفتیش و تفحص و پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات ذیل که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد در تمام وسعت ممالک ایران در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطا می نماید.

فصل دهم  -بین صاحب امتیاز از یک طرف و شرکتی که تشکیل کند از طرف دیگر قرار داده خواهد شد که یک ماه بعد از تاریخ تأسیس رسمی شرکت اول صاحب امتیاز مکلف است مبلغ بیست هزار لیره انگلیسی نقداً و بیست هزار لیره دیگر سهام پرداخته شده به دولت علیه بدهد. علاوه بر آن، شرکت و تمام شرکتهایی که تأسیس خواهند شد مکلف خواهند بود که از منافع خالص سالیانه خود صدی شانزده به دولت علیه سال به سال کارسازی نمایند.»

کتابچی خان نیز مزد واسطه گری خود را با مقرری سالانه هزار پوند از دارسی می گیرد و همچنان به عنوان نماینده ایران ابقا می گردد.

انعقاد این قرارداد را باید برای دارسی موفقیتی افتخار آمیز و قابل تقدیر قلمداد نمود. چرا که او بر اساس نُرم های جاری در بازار خرید و فروش و تجارت، مرتکب فعلی خلاف عرف و ذات علم اقتصاد نگردیده بوده است. اما به طرف دیگر چنین امتیازنامه ای یعنی مظفرالدین شاه و سیاستمداران پیرامون او چه نام باید داد؟

معاهده های گلستان و ترکمنچای بالاجبار از موضع ضعف و در شرایطی گریز ناپذیر و اجتناب ناکردنی یعنی پس از شکست در جنگ منعقد گردیده بودند، اما قرارداد دارسی را پادشاه بی کفایت ایران بدون داشتن هر گونه اضطرار ملی، در کمال اختیار و رضایت صرفاً جهت "یک مشت لیره" برای تأمین هزینه سفری کاملاً بیهوده و غیر ضروری می پذیرد و امضای خود را در زیر آن می گذارد.  

از این جهت اگر احساسات را به کنار بگذاریم و از دریچه اقتصادی به این قرارداد نگاه کنیم، دلیلی برای نکوهش دارسی و سایر دارسی های طرف این چنین معاهده هایی وجود ندارد. بلکه تمامی مسئولیت این گونه قراردادهای اقتصادی اسارت و استعمار گرانه، در بحث این مقاله صرفا بر دوش پادشاه فاسد ایران، مظفرالدین شاه قاجار سنگینی می نماید.

این کار آفرین انگلیسی مطابق مفاد فصل هشتم این قرارداد:

«فصل هشتم- صاحب امتیاز نامه مکلف است که بدون تعلل و تأخیر به خرج خود یک یا چند نفر را از اهل خبره به ایران به جهت تفتیش صفحاتی که صاحب امتیاز احتمال وجود معادن مزبوره را در آنها می برد بفرستد و در صورتی که راپورتهای آن اشخاص خبره به عقیده صاحب امتیاز کافی باشد صاحب امتیاز مکلف است که بدون تأخیر و به خرج خود اجزای علمی لازمه با اسباب و آلات و ادوات استخراج به جهت تعمیق و کندن چاهها و امتحانات لازمه بفرستند.»

چهار ماه بعد از عقد قرار داد، یک کارشناس فنی به نام جورج برنارد رینولدز (George Bernard Reynolds) را که در کالج سلطنتی هندوستان مهندسی نفت خوانده بوده و سابقه کار مشابه در سوماترا را در کارنامه خود داشته است را برای انجام عملیات حفاری به استخدام شرکت خود در می آورد. رینولدز نیز به نوبه خود تعدادی لهستانی آشنا به امور فنی عملیات حفاری و یک مهندس مخابرات آمریکایی را به عنوان معاون خودش استخدام می نماید.

رینولدز بر اساس تأکیدی که در نقشه مورگان شده بوده است در نوامبر سال 1901 میلادی کار اکتشاف در منطقه چیارسرخ در حوالی قصر شیرین را آغاز می نماید. اما به زودی در می یابد که با توجه به گرمای هوا، ناخشنودی عشایر محلی از حضور یک هیئت خارجی، عدم اعتنای قبایل بومی به قرارداد موجود با دولت مرکزی ایران، ناامنی، دوری سایت های حفاری از راه های ارتباطی و شهرها ، شرایط کار در آن ناحیه دور افتاده از غرب ایران بسیار دشوارتر بوده است تا خود عملیات حفاری. از این جهت او برای ایجاد انگیزه همکاری در بین قبایل محلی، تعدادی از افراد بومی را به عنوان نگهبان استخدام نموده و به رؤسای قبایل نیز رشوه های مناسبی پرداخت می نماید.

دارسی نیز در اردیبهشت سال 1282 خورشیدی (مه 1903 م) موفق به تأسیس نخستین شرکت اکتشافی نفت با سرمایه ششصد هزار پوند می گردد.

در تابستان سال 1282 خورشیدی (1903 م) نخستین چاه حفر شده در منطقه چیارسرخ در عمق 505 متری به ذخیره کمی از نفت و گاز می رسد که ظرفیت استخراج حدود روزی 180 بشکه نفت را کفاف می دهد. در همان تابستان چاه دوم نیز در عمقی مشابه به همان میزان نفت و گاز می رسد. ولی پس از مدت کوتاهی ظرفیت برداشت نفت از آن چاه ها از 180 بشکه به 25 بشکه در روز کاهش می یابد.(7)

در آن شرایط ناامید کننده دارسی تصمیم می گیرد که امتیاز نامه خودش را به فروش برساند. چند شرکت آمریکایی، آلمانی و فرانسوی برای خرید آن امتیاز پیشقدم می گردند. اما  سر جان فیشر(Sir John Fisher) فرمانده نیروی دریایی سلطنتی انگلستان که برنامه ریزی نموده بوده که تا سوخت ناوگان دریایی را از ذغال سنگ به نفت تغییر بدهد، به هیچ وجه مایل نمی بوده که امتیازنامه پر ارزش دارسی از دست انگلیسی ها خارج بشود. وی جهت عملی نمودن برنامه خود، در سال 1905 میلادی (1284 خ) شرکت تازه ای تحت نام کانسشن سیندیکیت (Concession Syndicate) در شهر گلاسکو تأسیس می نماید. آن شرکت تازه بنیاد با همکاری مالی شرکت اسکاتیش برما اویل(Scottish (Bruma Oil Company و کمک مالی یک ثروتمند انگلیسی به نام به نام لُرد استراتکونا (Lord Strathcona) ادامه عملیات استخراج نفت در ایران را تضمین می نماید و خود دارسی را نیز به سمت مدیر عامل آن شرکت جدید منصوب می کند.

لازم به یادآوری است که دارسی دو سال پیش از ورود و شراکت سر جان فیشر در امتیازنامه نفت و تأسیس شرکت کانسشن سیندیکیت یعنی در سال 1903 زمین شناسی به نام دالتون (W.H.Dalton) را به منظور بررسی وجود ذخایر نفت به جنوب خوزستان اعزام داشته بوده است. دالتون پس از تحقیق، گزارشی به دارسی ارائه می دهد مبنی بر اینکه محلی به نام شاردین در 90 کیلومتری شرق اهواز (در حال حاضر از توابع رامهرمز) یکی از مناطق مناسب برای حفاری و استخراج نفت می باشد.

مهندس رینولدز و گروه فنی اش تجهیزات عملیات حفاری را از منطقه چیارسرخ به جنوب خوزستان منتقل می نمایند.  آنها بر طبق گزارش دالتون در سال 1906 یک حلقه چاه آزمایشی تا عمق 662 متری در منطقه شاردین حفر می کنند که به ذخیره نفت نمی رسد. در سال 1907 نیز چاه آزمایشی دیگری تا عمق 592 متری حفر می نمایند که آن نیز به نفت نمی رسد.

بازنگری به یک اطلاعات فراموش شده باعث می گردد عملیات استخراج نفت در ایران متوقف نشود. مهندس رینولدز که در سال 1903 میلادی (1282 خ) سفر تحقیقی کوتاهی به کویت نموده بوده است، درآن کشور با یک مورخ انگلیسی به نام "لوئیس دان" آشنا می گردد. "دان" مطالبی در باره تراوش و نشت نفت به سطح زمین در منطقه نفتون خوزستان به اطلاع رینولدز می رساند. رینولدز با مطالعه مجدد گزارشات زمین شناسی دالتون، مشاهد می نماید که او علاوه بر ناحیه شاردین، منطقه نفتون را نیز مکان مناسبی برای حفر چاه نفت پیشنهاد داده بوده است.

از این رو دالتون ادامه عملیات حفاری را از ناحیه شاردین به منطقه نفتون (مسجد سلیمان بعدی)(8) منتقل می نماید. به این ترتیب حفاری چاه شماره یک مسجد سلیمان در تاریخ 23 ژانویه سال 1908 میلادی توسط رینولدز و گروه او آغاز می گردد. (ادامه دارد)

م. کامبوزیا

2016-07-07

پانوشت:

1- -پاول یولیوس فرایهر فون رویتر(۱۸۱۶ – ۱۸۹۹-Paul Julius Freiherr von Reuter) مشهور به بارون دو رویتر- Baron de Reuter) یک کارآفرین آلمانی-بریتانیایی بود که در استفاده از تلگراف و مخابرهٔ اخبار در عصر خود از پیشگامان به شمار می‌رفت. وی روزنامه‌نگار و مؤسس آژانس خبری رویترز نیزبوده است. آژانس خبری رویترز در ۲۵ فوریه ۱۹۹۹ به یاد صدمین سالمرگ مؤسس این خبرگزاری جایزه‌ای به نام (جایزهٔ خلاقیت پل جولیوس رویتر) برای دانشگاه‌ها در آلمان در نظر گرفت.

2- لینک مشاهده متن کامل قرارداد رویتر: http://ahouraa.ir/1392/02/23/gharar%20dad%20roiter)

3- خاطرات سیاسی امین الدوله، ص ٢٢، ٣٤؛ اعتمادالسلطنه، کتاب خلسه، ص ٨٦ ؛ بامداد، رجال ایران، ص ٤٠٧، ٤١١ ؛ فرهاد معتمد، سپهسالار اعظم، ص. 17.

4- مجله خواندنیها. ۱۴مورخه امرداد۱۳۵۱.

5-  Curzon, Persia, p 480.

6- دکتر محمود موسوی، "باستان شناسی در پنجاه سالی که گذشت" ص. 7.

اگر چه کشف وجود ذخایر نفتی در ایران توسط مورگان خدمت بزرگ و سرنوشت سازی در تاریخ صنعت نفت ایران بوده، اما در کمال تأسف سهل انگاری مورگان در خاک برداری از مناطق باستانی شوش موجب خسارات و نابودی گنجینه های باستانی ایران در آن ناحیه گردیده است. او حتی در کمال بی اخلاقی حرفه ای با استفاده از آجر و سنگهای ویرانه کاخ ها و معابد باستانی ایلامی و هخامنشی یک قلعه به نام "شاتو" بر فراز مرتفع ترین تپه تاریخی شوش (تل شوش یا اکروپولیس شوش) به عنوان قرارگاه هیئت باستانشناسی بنا می کند. (تصویر) این عمل نابخردانه او موجب از میان رفتن تپه باستانی اکروپولیس شوش می گردد. مورگان بسیاری از اشیاء باستانی نفیس و با ارزشی را که در خاکبرداری های شوش به دست می آورده از جمله لوحه حمورابی، اولین قانون مدون بشری که ایلامیان از بابلیان به غنیمت گرفته و به شوش آورده بودند را به موزه لوور فرانسه ارسال داشته است. به طور کلی اشیاء ارزشمند عتیقه ای که به استناد امتیاز نامه های باستانشناسی اعطا شده به دولتهای خارجی از ایران خارج و به موزه های خارج منتقل گردیده از جهت ارزش معنوی و حتی مادی دست کمی از غارت منابع نفتی بر اساس قرارداد زیانبار دارسی نداشته است. ذکر بیشتر در این مورد از بحث این مقاله بیرون است.

7- منطقه چیارسرخ درمرزبندی های بین دولت عثمانی و ایران به دولت عثمانی واگذار گردید. هم اکنون چیاسرخ یک میدان نفتی کوچکی درعراق است.

8- نام "مسجد سلیمان" رسماً در سال 1926 جایگزین اسم بومی "نفتون" گردیده است.

تصاویر مربوطه:

 

      ژاکوب مورگان در ایران                               قلعه ای که مورگان بر روی تپه باستانی شوش ساخته

 

             ویلیلم ناکس دارسی                                                  ژولیوس رویتر           

 

 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب م. کامبوزیا در سایت پژواک ایران 

*نظام مقدس و مقابله دو سر باخت با معضل برگزاری مسابقات فوتبال  [2019 Jul] 
*«فردوسی خیلی غلط کرد که خواست زبان فارسی را زنده کند»، مِهدی یا مَهدی، مسئله ما این است  [2017 Jan] 
*غول قدرتمند پالایشگاه آبادان و عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفتخیز خوزستان-۶  [2016 Dec] 
*غول قدرتمند پالایشگاه آبادان و عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفتخیز خوزستان-۵  [2016 Oct] 
*غول قدرتمند پالایشگاه آبادان و عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفتخیز خوزستان-۴  [2016 Aug] 
*غول قدرتمند پالایشگاه آبادان و عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفتخیز خوزستان-۳  [2016 Aug] 
*فرار مغزها، فاجعه ای که برای خمینی بی اهمیت بود و به خامنه ای نیز دیر فهمانده شد  [2016 Aug] 
*برخی پزشکان ایران اسلامی و سوگند نامه انباشت ثروت  [2016 Jul] 
*غول قدرتمند پالایشگاه آبادان و عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفتخیز خوزستان-۲  [2016 Jul] 
*غول قدرتمند پالایشگاه آبادان و عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفتخیز خوزستان-۱  [2016 Jun] 
*پای دراز روحانیت و گلیم همه جا گسترده آنها  [2016 Jun] 
*شهادت آیت الله حسین غفاری در اثر شکنجه، دروغی شاخدار (بخش پایانی)  [2016 May] 
*شهادت آیت الله حسین غفاری در اثر شکنجه، دروغی شاخدار (2)   [2016 May] 
*شهادت آیت الله حسین غفاری در اثر شکنجه، دروغی شاخدار! (بخش اول)  [2016 May] 
*جناب آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاتة، لطفاً به این روز نیز بیندیشید!   [2016 Apr] 
*یورش وزیر ورزش و سرداران برای تسلط امنیتی بر فدراسیون فوتبال   [2016 Apr] 
*حماسه دروغین شهید فهمیده (بخش 3- پایانی)  [2015 Aug] 
*حماسه دروغین شهید فهمیده (بخش 2)  [2015 Aug] 
*حماسه دروغین شهید فهمیده (بخش یک)  [2015 Aug]