طرح يك تناقض اساسي جهت روشنگري در حاشيه ي سياست!
آرش پ- ع

 
 
بهتر است بدون مقدمه وارد اين بحث شوم و خيلي خلاصه و تا جايي كه امكان پذير است مختصر و مفيد موضوع را ببندم تا باعث زحمت مخاطبان گرامي نشود! مدتيست در برخي از سايتها همچون "عدالت براي ايران" و سايت "توانا " و "شهرونديار" مطالبي بصورت گسترده بچشم مي خورد كه سرشار از تناقضات و ناآگاهي هاي فاحش است كه دل هر انسان مسئولي را بدرد مي آورد و من تا به حال نديده ام در بخش نظرات و انتقادات كسي بدان اشاره اي كرده باشد!؟ 
 
اما منِ بچه ي جنوب "خوزستان" دلم تاب نياورد و چند مرتبه به خودشان اين مسئله را گفتم اما كسي توجه ننمود و به همين جهت تصميم گرفتم از كانال معتبري همچون پژواك ايران وارد شوم و اين تناقض را مطرح كنم و اميدوارم باز همه چيز را به گردن شكسته ي جمهوري منحوس ضد بشري ضد انساني نيندازند.
 
در سايت خانم شادي صدر مدتي است حرف از "اقوام" و "اقليت قومي مذهبي" و ضايع شدن "حق" اقوام است و در اين راستا به نظر سخنان بي منطق و از روي احساسي نوشته شده است كه بنده ي بچه جنوبي فقط به يك مورد آن اشاره مي كنم و قضاوت را به خودتان واگذار مي كنم و بس! 
 
اگر از شما عزيزاني كه اين مطلب را مي خوانيد نظرتان را درباره ي "ختنه ي زنان" بپرسم چه پاسخي خواهيد داد؟؟؟ اگر درباره "محروم كردن دختران از تحصيل" بپرسم چه خواهيد گفت؟ و باز هم اگر نظرتان را درباره ي "ازدواج دختر بچه هاي خردسال" بپرسم چه پاسخي داريد!؟ گمان نمي كنم كسي از اين سه موردي كه نام بردم بخوبي ياد كند و كسي با انجام اين موارد بصورت آزاد و قانوني موافق باشد؟ ايا كسي با اين موارد كه همگي بر ضد حقوق بشر است موافق خواهد بود؟ 
 
حال توجه تان را جلب مي كنم به كتاب "گفتگو با مرگ" كه جمله ي "گزارشي پيرامون نقض حقوق فعالان هويت طلب عرب" در زير آن چشمك مي زند! و نامي از نويسنده اين كتاب آورده نشده است كه باز اين خود برازنده ي اين سايت نيست. بگذريم... خلاصه كتاب ٣٥ صفحه اي را از ابتدا خواندم و تا ساعتها سر درد داشتم و در اتاق قدم مي زدم و با خود فكر مي كردم كه مثلا سايت عدالت براي ايران و ... از چه دفاع و حمايت مي كنند و آيا اين سازمان ها براي حقوق از دست رفته ي ما ايرانيان به وجود نيامده اند؟ آيا خانم شادي صدر مي دانند كه از چه كساني حمايت مي كنند؟ آيا يك ساعت به شهر "رامشير" يا "خرمشهر" يا "ماهشهر" خوزستان قدم گذارده اند؟ آيا با مشكلات و خواست مردم آنجا آشنايي دارند؟ آيا كتاب تاريخ پانصد ساله خوزستان اثر كسروي را مطالعه كرده اند؟ به نظر من اين عزيزان از روي ناآگاهي اين گزارش را تهيه و منتشر نموده اند و مني كه سالهاست مخاطب سايت اين عزيزان بوده ام نمي توانم و نمي خواهم بپذيرم و باور كنم كه اين گزارش را اين عزيزان منتشر كرده اند! برايم درد آور است...
 
من سالهاست بر روي خاطرات زندان و ادبيات زندان و زندان و زنداني سياسي مطالعه داشته تم و بالغ بر صد كتاب از دوران قاجار تا دوران كهريزك را مطالعه كرده ام نمي توانم بپذيرم مثلا خانم منيره برادران زنداني سياسي باشد و براي مثال محمدعلي عموري نژاد يا ريگي هم در جايگاه زنداني سياسي بنشيند!؟ آن كجا و اين كجا؟ اين افرداي كه در اين كتاب و در ديگر گزارشات از آنها نام آورده شده است يك مشت جاني و جنايتكار و تروريست تجزيه طلب و خودمختار و مرتجع هستند كه خانم شادي صدر بدون فكر از آنها دفاع كرده است و به نظر من كه اين براي شخصيت سياسي ايشان اصلا چيز خوبي نيست؟!
 
خانم صدر و نويسنده اين گزارش آيا مي دانند اين "هويت طلبان عرب" چه مي خواهند و خواسته شان چيست!؟ خوب است كه از بچه ي خوزستان سوال كنيد.از من نه، از زنانشان بپرسيد خود پي به اشتباهاتان خواهيد برد و دست از حمايت ايشان بر خواهيد داشت.اين تروريستهاي خطرناك اين خواسته ها را دارند:
 
محروم كردن دختران از تحصيل
 
ازدواج دختربچه ها با بزرگسالان
 
ختنه كردن و ناقص سازي اندام تناسلي زنان
 
كار كشيدن از كودكان خردسال
 
چند همسري
 
قوانين جاهليت عشيره اي
 
كتك زدن زنان
 
قتل و دزدي از قبايل ديگر
 
اينها بخشي از خواسته ي اين مردان عرب بود كه شما در سايت خودتان اين موارد را نقض حقوق بشر مي دانيد و حتي درباره برخي از آنها كتاب منتشر كرده ايد اما در كمال تعجب بنده مشاهده كردم از كساني كه اين خواسته ها را دارند دفاع كرده ايد؟! پس يا با آن موارد مخالفت نورزيد يا با كساني كه اين موارد خواسته شان است مخالف باشيد و از ايشان دفاع نفرماييد كه با عقل جور در نمي آيد! اين تروريست هاي عرب در خوزستان در زمان جنگ همه خيانتي به وطن كردند و حتي جلوي پاي صدام حسين و افسران بعثي گوسفند و گاو قرباني كردند و با سلاح هاي نيمه سنگين شهر را مورد هدف قرار مي دادند و دخترانشان را به افسران بعثي هديه مي كردند.زماني كه جنگ تمام شد صدام حسين هيچ كدامشان را تحويل نگرفت و شدند چوب دو سر طلا و بعد از اعدام صدام حسين با ديگر كشورهاي عرب منطقه همكاري اطلاعاتي كرده و نام خليج فارس را خليج عربي مي نوشتند! اين افرادي كه خانم صدر از آنها حمايت كرده و برايشان دل مي سوزاند خواسته هاي بغايت مرتجع و ضد حقوق بشري دارند و ظلم اين افراد ابتدا به زنان و كودكان خود بوده است و بعد به فارس هاي بخت برگشته كه مجبورند اين اراذل را تحمل كنند! 
 
من به چشم خود با ها ديده ام كه اين اراذل در شهر اهواز دست به چه خلاف هاي سنگيني مي زنند! از دزدي و فروش اسلحه و مواد بگير تا مردم آزاري و حتي تزريق آمپول ويروس در مدارس در پوشش مامورين بهداشت تا بمب گذاري و هرگونه عملياتي كه فكرش را نمي كنيد.همين سازمانهايي نظير "خلق عرب" يا حزب "تضامن" يا " جبهه دموكراتيك خلق عرب الاحواز" و از اين دست سازمانها فكر مي كنيد چگونه بوجود آمده و چه خواسته هايي دارند؟ مبادا فكر كنيد مشكل آنها "زبان مادري" و "خط عربي" و فرهنگ عرب است يا با جمهوري اسلامي مشكل دارند! نه؟ بارها و بارها از خودشان مستقيما شنيده ام كه چشم ديدن مردم فارس را ندارند و ما جاي و جايگاهشان را غصب كرده و آنان را از سرزمين مادريشان بيرون انداخته و زمين ها و نفتشان را غارت كرده ايم؟ و اشعارشان كه در جلسات شعرخواني خوانده مي شود همگي از اول فحش و ناسزاست به خلق "عجم" و فارس ها و جنگ خونيني كه براه خواهند انداخت و سر همه ي فارس ها را خواهند بريد...
 
بارها و بارها در اين دو سال ديده ام كه از آمدن "داعش" و باز پس گرفتن زمين هايشان از دست "فارس" هاي "غاصب" حرف مي زنند و در مرزنشين ها شرايط نفوذ داعشيان را فراهم مي آورند و كسي هم نيست بهشان حرفي بزند.آنها مانند قارچ سمي زياد شده اند و جلسات برپا كرده و مدام در فكر توطئه بر عليه خوزستان مي باشند.من كه سالهاست در خوزستان زندگي كرده ام بخوبي همه چيز را از نزديك ديده و لمس كرده ام.و اميدوارم خانم صدر و بنیاد «عدالت برای ایران» و كساني كه از اين اراذل دفاع مي كنند روزي به خود آمده و دست از اين كار بر دارند.
 
الف پ ع

منبع:پژواک ایران