گرامیداشت رفتگان
سعید جمالی
تراب حق شناس هم به خاک پیوست. برایش آرزوی مغفرت و آرامش میکنم....
_ _ _ _ _ _ _
تحریف تاریخ
زمان زیادی از روز و روزگار «واقعه» می گذرد و جامعه از زیر بار آن شانه خالی کرده و قضایا دارند به تاریخ می پیوندند. خوب بود اینقدر درایت و انصاف وجود میداشت که بگذاریم با طمأنینه و طلب آرامش و سکوت به انتهای راه خوشآمد بگوییم.... و به آن اکتفا کنیم. اما ظاهرا برای بعضی چنین امری میسر نیست. به اشاراتی بسنده میکنم.
می توان برای هر پدیده ای مجموعه ای از ویژگیها، فعالیتها و عملکردها را بر شمرد. اما بطور معمول و بویژه پدیده های برجسته با نمود های خاص شان معرفی و شناخته میشوند و در عالم واقعیت نمی توان آنرا نادیده گرفت و به انکار آن پرداخت.
جامعه بهم ریخته و بشدت متأثر شده ما، تعادل چندانی برایش باقی نمانده. عملکرد رژیم های نا مشروع و ارتجاعی و اپوزیسیون های نا بالغ بهایی سنگین به جامعه تحمیل میکنند. اگر چه حاصل این تحولات و بارهای سنگین لاجرم ورود به دنیای نوینی را نوید میدهند، اما فاجعه آنجاست که این موج سهمگین بسیاری از مدعیان را هم با خود به همراه برده و آنچنان متاثرشان کرده که قادر به دیدن بسیاری از حقایق و واقعیت های روشن هم نمی باشند و قلم شان با تلاطم موج همنوا میشود.... اگر در این حرف واقعیتی نهفته، پس خوب است قبل از هر عامل دیگری نگاهی به خود بیفکنیم.
وقایع سالهای 54 و ماقبل و بعدش در تاریخ سرزمین ما تاثیر گذار بوده. عملکردهای جنائی و جنایتکارانه را نمی توان با قلمفرسایی و پیش کشیدن فرعیاتی که محدوده عمل شان چند متری بیش نبوده به محاق برد. انگیزشهای کور سیاسی و ضد مذهبی آنچنان در اذهان برخی غوغا میکند که تمامی بینش و تجارب شان را تحت تاثیر قرار داده و حتی انتقادات صاحبان علّه نسبت به خود را هم نادیده میگیرند. کمتر اثری از یک منش منطقی و منصفانه را شاهد هستیم.... و ظاهرا فراموش کرده اند نقش اصلی روشنفکر ایستادگی در برابر جوّ و فضای آلوده بوده است.
در آنطرف قضایا هم شازدک ما «واقعه» را سرمایه تسلط ننگین اش بر یک سرمایه ملی کرده است.
..... و بهای همه اینها را مردم و سرزمین ما می پردازند....
سعید جمالی
11 بهمن 94/ 31 ژانویه 16
منبع:پژواک ایران