پیرامون مساله هژمونی (7)
(بحثی دردیسکورس جنبش چپ) 

کریم قصیم

موضوعات مدنی

موضوعات مدنی دامنه بسیار گسترده و گسترش یابنده ای(نمونه درپهنه محیط زیست) دارند. ازنهادهای کلاسیک آموزشی  و کاری تا  انواع و اقسام شبکه های تازه پا و مدرن، سازمانهای گوناگون اجتماعی ، تعاونیها و همیاریهای ابتکاری درپهنه های نیاز عمومی  و مشخص جامعه. کوشش در مسیرترقی و تحوّل پهنه ها و موضوعات مدنی جامعه اساساً با درک ابزارگونه از تحصیل قدرت متفاوت است. دگرگونی در نهادها و عرصه های محیط زیستی ، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و آموزشی، هنری و. . . افق و دامنه ی گشوده دیگری از مبارزه برای زندگی  و زیست بهتر می گشاید که در جوهر با مسائل و الزامات تنگ تحصیل « سهم قدرت و اعمال سلطه» توسط سازمانهای سانترالیستی /و سرانجام مخروط دولت/ فرق می کنند. پیکاردرپهنه های مدنی ، باتآثیرات آگاهی بخش عمومی، احوال و کنشهای مملو از همبستگی، تقسیم بندیهای  کاری قابل تجربه و رفتارها و آثار مثبتِ  روان- اجتماعی، که جملگی شفاف ودر گستره مردمی پیش رو یند و پیش می روند . . . همه جوانب این پیکارها از جنس و جنم دیگری هستند و دگرگونه می بالند.

به عنوان مثال پیکار برای حفظ محیط سبزواکولوژی شهری - که نمونه «جنبش پارک گزی و میدان تقسیم » استانبول ( 2013 ) دراین باب شهرت و توجه جهانی یافت. و جالب است که جریانهای چپ ترکیه نقش مهمی در آغاز و ادامه این مبارزه درخشان داشته اند. درپاگیری و رشد این مبارزات، دیگر نه تبلیغ و پاسخ گیری «ایدئولژی» حالت  ناگزیر واضطراری دارد و نه "انتظاربحران" و فرارسیدن "لحظه ایکس انقلاب"و قیام  نقش تعیین کننده ای ایفاء می کند. وجود مداوم جنبش و جریان متنوع و پرابتکارپیکار/ جهت تحقق نقشه ها و هدفهای پرشمار و مترقی پیش رو/ به جنبش عمومی و مبارزه آزادیبخش سراسری سوخت می رساند و رویهم موجب تعالی  کل جامعه می شود. دراندیشه های گرامشی نیزاین «جریان» مبارزه بود که اهمیّت بیشتر می یافت، حتی برای رسیدن به تحوّل سوسیالیستی:

«برای گرامشی دگرگونی سوسیالیستی بیشتریک جریان است تا یک واقعه»

 (کارل باکس، مارکسیسم گرامشی، ترجمه منتشرنشده ازمتن انگلیسی ، ص 56)

 

درحالی که دردیدگاههای چپ سنتی «مسآله بحران» به نوعی مرکزثقل تحلیل به حساب می آید. مثلا درنظریه های لنین:

« به عنصربحران زیاد توجه می شود که درنتیجه پیچیدگی گسترده جامعه مدنی را دچار ابهام کرده و درباره مساله غامض هژمونی تنها راه حل سازمانی را تشویق می کند. گرامشی تآکید دارد که چنین برداشتی گرچه وسوسه انگیزست، صرفاً می تواند چهار چوبی تک بعدی فراهم کند که منجربه تقدّم نقش نخبگان برتوده ها، سازمان برایدئولوژی و قهر بر توافق شود که نتیجه اجتناب ناپذیر آن پیروزی وسائل براهداف خواهد بود. »

 (کارل باکس، همان جا،ص135 )

رشد هیولائی ساختارها و دستگاههای دولتی - بیش ازهمه پلیس و دیگردستگاههای امنیّتی- درکشورهای بلوک شرق( چه سابق و چه فعلی) معروف خاص و عام است.  همین طور تمرکز "پیامبرانه" پیام و فرمان دردستهای "رهبری" فردی ورشکسته  و غیرپاسخگو - که نمونه های کره ای و . . . آن پیش روی ماست. درحالی که بنا به اندیشه های مارکس - وحتی متن "دولت و انقلاب" لنین- قرار بود دولت وضعیّتی گذرا داشته، درسیربه سوی"اجتماعی آزاد وهمبسته از تولیدگران" صرفاً خدمتگزار و زوال یابنده باشد! اما استالینیسم به آن راه رفت  که توسل به وسائلی چون انحصارگرایی حزبی، قدرت مطلقه کمیته مرکزی و درنهایت رهبری، و حتی کاربست کیش شخصیّت و پیشواگرائی به  "جامعه سوسیالیستی" نائل شوند. در نتیجه آن بشارتها وارونه شدند ، وسیله ها براهداف  و آرمانها چیرگی یافتند و رهبر- دولت "گذرا و موقت " به بختک توتالیتر ساختارهای امنیّتی دولتی دگردیسی پیدا کردند.

 

سیستم ائتلافات  

رکن دیگر اندیشه گرامشی درباب هژمونی  همان پیگیری «سیستم ائتلافات» است:

«این که پرولتاریا بتواند به طبقه راهبر و هژمونیک تبدیل شود بستگی دارد به این که تا چه حدّ موفق به ایجاد سیستمی از ائتلافات شود.»

 ( نقل قول از گرامشی در صفحه 178 کتاب :

(Chautal Mouffe,Gramsci,a Marxist Theory/P.II Hegemony a.Ideology in Gramsci,)

این ائتلافات همیشه جنبه تاکتیکی و موقت ندارند. دراندیشه گرامشی روی آوردن به ائتلاف به معنای کوشش در جهت دستیابی به سنتزی متعالی از عناصرقابل اتصال و تکامل است:

 « گرامشی مفهوم هژمونی را ورای ائتلاف ساده طبقاتی می داند. هژمونی برای او به مثابه ایجاد یک همگرائی و وحدت متعالی است» (همان جا، ص 181 )

نیل به چنین سنتزی مستلزم پشت کردن به مواضع قشری و ترک انحصارطلبی است. این نوع رویکردها نفی می شوند.  اصل برتفاهم و مداراست و پیش شرط مربوطه دینامیسم و فضای دموکراتیک و قواعد دموکراسی و شفافیّت:

 « همه مسائلی که دراطراف آنها مبارزه صورت می گیرد می باید دریک سطح عمومی مطرح شوند و نه درمحدوده قشرگرایانه.»

 (کلیّات آثارگرامشی، جلد اول،ص 457/459 )

تجربه های بی شمار اثبات کرده اند که پافشاری بردیدگاهها و شیوه های تنگ تک حزبی وقشرگرایانه مانع تحقق «سیستم ائتلافات» می شود. وقتی بهبود سرنوشت ملی و ترقی و تعالی کلیّت جامعه مد نظر است، دراین صورت دیگر طبقه هژمونیک مجاز نیست  با انحصارطلبی اصل کسب هژمونی را به خطر اندازد. بنابراین باید به جدّ تآکید شود:

 «طبقه ای که می خواهد هژمونی را به دست آورد باید خود را ملی کند.»

 (کلیّات،جلد دوم،ص 1084)

اگر بخواهیم/ قرارباشد/ که فرآیند تحول و تعالی به سلسله ای ازتخریبهای طولانی و بی فایده بنیان کشورو جامعه منجر نشود(مثال عراق دهه گذشته و سوریه سالهای اخیر را ازدیده نگذاریم!) برعکس، ارکان اجتماعی- فرهنگی ومبانی اقتصادی وشالوده های اساسی جامعه مدنی محفوظ بماند و پا به پای تحوّلات مترقی قوام یابد وشکوفا شود، پس باید به منافع همه گروهها و طبقات مترقی توجه شود. ازاین روی:

 « هژمونی موفق آنست که یک اراده جمعی ملی- مردمی تآسیس نماید. برای حصول این امر طبقه هژمونیک می باید قابلیّت و ظرفیّت اتصال همه مؤلفه های ایدئولوژیک ملی - مردمی به اصل هژمونیک خویش را داشته باشد[سیستم ائتلافات] زیرا تنها دراین صورت است که به عنوان تبلور و نماینده عمومی (جامعه) درمی آید.»  (همان جا)

درواقع گرامشی پیام دهنده تحول انقلابی از طریق تآسیس الگوهای ژرف جبهه ای است. ائتلاف و همکاری نه تنها درچهارچوب تشکیلاتی بلکه درکلیه زمینه های هستی جامعه مفروض. برپایه همین اندیشه های گرامشی بود که حزب کمونیست ایتالیا، بعد ازشکست شدیدی که طی سالهای پیشروی و استیلای طولانی فاشیسم موسولینی متحمل شده بود، رفته رفته خود را بازسازی و احیاء نمود و با ایجاد پیوندهای گسترده اجتماعی، فرهنگی و مبارزاتی با دیگر نیروهای انقلابی و نیر با صفوف دموکرات و دموکرات- مسیحی - حتی با جناحی مترقی از کارگزاران کلیسای کاتولیک- زمینه را برای نجات ملی از چنگال فاشیسم و پی ریزی جمهوری جدید و دموکراسی سکولار، براساس پلورالیسم سیاسی و اجتماعی فراهم آورد.

طی سالهای بعد نیز بسیاری از احزاب چپ اروپا به پیشنهادها و روشهای گرامشین روی آوردند و نیز برخی سازمانهای چپ وجنبشهای آزادیبخش ممالک عقب نگهداشته شده (مثال : جبهه ساندینیستی نیکاراگوئه دردهه 70/80 میلادی، و بعدها نیز زاپاتیستهای مکزیک درانکشاف وامتداد طرحی تازه)ازآن طرحها / تجربه های گرامشین درسها گرفتند، ازشکستها آموختند، به پیروزیهای تازه رسیدند و افقهای نوین روشنی به روی جنبش و جامعه خویش گشودند.

درمورد نیکاراگوئه نگاه کنید به کتاب: "نیکاراگوئه، جنبش انقلابی، نوشته خاندرو بندانا، ترجمه سهراب بهداد، انتشارات خوارزمی.              درمورد مکزیک ازجمله نگاه کنید به کتاب آلمانی زیر:

Raina Zimmering,  Zapatismus,ein neues Paradigma emanzipatorischer Bewegungen, 2010

ایام نوروز94  کریم قصیم،

 

 

منبع:پژواک ایران


کریم قصیم

فهرست مطالب کریم قصیم در سایت پژواک ایران 

*سی سال بعد از فروپاشی دیوار برلین گفت و‌شنود با دکتر کریم قصیم   [2020 Nov] 
*خاتمی، کارنامه تخریب و آلودگی (چهار سال نخست)  [2019 Jun] 
*سیاست مماشات با فاشیسم – 29- پیدائی و پویش دهه سی قرن بیستم  [2018 Sep] 
*به مناسبت پنجاهمین سالگرد بهارپراگ و پایان آن- پژوهش و نگارش: کریم قصیم  [2018 Aug] 
*سیاست مماشات با فاشیسم - ۲۳ / پیدائی و پویش دهه سی قرن بیستم   [2018 Jun] 
*سیاست مماشات با فاشیسم – ۲۰– پیدائی و پویش دهه سی قرن بیستم  [2018 May] 
*به مناسبت روزجهانی کار و کارگر  [2018 Apr] 
*به یاد دکترآدمیت ، دردهمین سالگرد سفر ابدی اش   [2018 Apr] 
*کرم شبتابی در خیل بردگان  [2018 Feb] 
*دو‌‌‌پرسش ازکریم قصیم در گفتگو با روشنفکر   [2016 Sep] 
*آسیبهای زیست محیطی ایران طی دو دههِ نخستِ حکومت اسلامی - (بخش سوّم)  [2016 Apr] 
*آسیبهای زیست محیطی ایران طی دو دههِ نخستِ حکومت اسلامی - (بخش دوّم)   [2016 Apr] 
* آسیبهای زیست محیطی ایران طی دو دهه نخست حکومت اسلامی - (بخش یکم)  [2016 Apr] 
*مارگارت میچرلیش-آینده نقش از زنان دارد-مترجم:  [2016 Mar] 
*درسوگ عباس فریاد مشترکم!   [2016 Jan] 
*تالاب انزلي جان می کند، به دادش برسید!  [2015 Aug] 
*دریغست ایران که ویران شود  [2015 Jul] 
*شاهکار سردار ویرانگری (2)  ("آزاد راه تهران- شمال"، تخریب و غارتگری عرصه های جنگلی و دیگرعواقب زیست محیطی ) [2015 Jul] 
*شاهکار سردار ویرانگری (1) ( [2015 Jun] 
*بحران پيش‌بيني‌شده و رژيم درمانده* - در قدمت بحران آب و بن بست حاکمیّت -  [2015 Jun] 
*شتاب تخریب و تاراج جنگلهای ایران  [2015 Jun] 
*تداوم بحران کم آبی و بي‌عملي فاجعه‌بار رژيم  [2015 Jun] 
*در سوگ تالابهای ایران . . .   [2015 Jun] 
*زنگ خطر بحران كم آبي(2)  [2015 Jun] 
*بحران کم آبی ایران- سه دهه جرم ملی مسئولان جمهوری اسلامی  [2015 Jun] 
*مرگ و مير جنگلهاي زاگرس با جمهوری اسلامی شروع شد  [2015 May] 
*هامون، آه هامون... زنده بمان!  [2015 May] 
*ديناميسم فاجعه ، از نگاهِ 20 سال پیش!  [2015 May] 
*سه هشدار در باب آلودگی آبهای ُشرب آلودگي آبهاي آشاميدني کریم قصیم. شماره 3   [2015 May] 
*جمهوری اسلامی = سه دهه قتل و غارت جنگلها  [2015 May] 
*سی سال افزایش فرسايش خاك   [2015 May] 
* پیرامون مساله هژمونی (بحثی دردیسکورس جنبش چپ)  [2015 Apr] 
*پیرامون مساله هژمونی (7) (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) [2015 Mar] 
*پیرامون مساله هژمونی (6) (بحثی دردیسکورس جنبش چپ)  [2015 Mar] 
*پیرامون مساله هژمونی (5) (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) [2015 Mar] 
*پیرامون مساله هژمونی (4) (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) [2015 Mar] 
*پیرامون مساله هژمونی (3) (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) [2015 Mar] 
*پیرامون مساله هژمونی (2) (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) [2015 Mar] 
*پیرامون مساله هژمونی  (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) [2015 Mar] 
*قدرشناسی مسعود رجوی یا انتقام کشی؟ (3)  [2015 Feb] 
*قدرشناسی مسعود رجوی یا...؟ (2)  [2015 Feb] 
* قدر شناسی مسعود رجوی یا...؟ (1)  [2015 Feb] 
*گفت و شنود با دکتر کریم قصیم (۳)اوضاع عوض شده، عوض شده، عوض شده...  [2014 Nov] 
*بادهای تند تاریخ(بخش پایانی)  [2014 Nov] 
*بادهای تند تاریخ (3) ( به مناسبت 25 امین سالگرد فروپاشی دیوار برلین و...) [2014 Nov] 
*بادهای تند تاریخ (۲)  [2014 Oct] 
*بادهای تند تاریخ*(1)  [2014 Oct] 
*گفت و شنود با دکتر کریم قصیم (۲) امرِ واقع‌(فاکت)، بایستی تاوانش پرداخته شود  [2014 Oct] 
* تاکید و هشدار - آبان ۱۳۵۷  [2014 Oct] 
*گفت‌ و ‌شنود با دکتر کریم قصیم (۱ ) آزادیِ نظر را به بهایِ «احترامِ شخصی» نباید فروخت   [2014 Sep] 
*خشونت و قدرت در فلسفه سياسي هانا آرنت(3)  [2014 Jul] 
* خشونت و قدرت در فلسفه سياسي هانا آرنت (2)  [2014 Jul] 
*خشونت و قدرت در فلسفه سياسي هانا آرنت(1)  [2014 Jul] 
*هشداری از سر خیرخواهی و اصلاح طلبی   [2014 Apr] 
*زندگی ساده ما و انحطاط آن آقا !   [2014 Feb] 
*اقتدار و عرصۀ ناخودآگاه  [2014 Feb] 
*برای اطلاع رسانی و ثبت در سینه تاریخ : هشداری عبث؟   [2013 Nov] 
*سربسته !  [2013 Nov] 
*خطاب به آنها که بی دنده و ترمز «واکنشی» شده اند  [2013 Nov] 
*چماق هتّاکی و قطعنامه و توطئه، چرا؟  [2013 Oct] 
*اهمیت نقد بی پرده سیاسی برای خروج از بحران  [2013 Oct] 
*استعفای ما آزمایش آنهاست !   [2013 Sep] 
*متن استعفا نامه محمدرضا روحانی و کریم قصیم از شورای ملی مقاومت ملی ایران محمدرضا روحانی  [2013 Sep] 
*توجه دادن به آنان که در خطر اخته فکری اند   [2013 Sep] 
*«پهلوانی» یک پهلوان!  [2013 Aug] 
*شورش علیه آن «پیامها» برحق است!  [2013 Aug] 
*مصاحبهء شتابزده با کریم قصیم   [2013 Aug] 
* بازی با شکافهای بالا شورا شکنی بوده و هست! (برگرفته ازیک گفت و گوی فیسبوکی نیمه شب July 10, 2013) [2013 Jul] 
*عذرخواهی از آقای ایرج شکری  [2013 Jul] 
*خامنه اي آمر جنايت و.... اوباما؟  [2013 Jun] 
*برائت ازمشركين تكليف شرعي است! بشتابيد, دستجمي اش صواب بيشتري دارد!   [2013 Jun] 
*در رابطه با اطلاعیه‌ی شورا  [2013 Jun] 
*استعفاء از يك تشكيلات سياسي خود يك اقدام سياسي است  [2013 Jun] 
*چهارشنبه سوري , فرازي درخشان از پيكارآزادي  [2010 Mar] 
*شكست «رهبري» برغم حضور مردمي (22 بهمن و چند پرسش و پاسخ) [2010 Feb] 
* اقتدار و عرصه ناخودآگاه  [2010 Feb] 
*سابقه اصل تفکیک / مضمون اصلی لائیسیته  [2010 Feb] 
*ناقوس مرگ استبداد (7)  يادداشت هفتگی [2010 Jan] 
*ناقوس مرگ استبداد – 6 – يادداشت هفتگي  [2010 Jan] 
*ناقوس مرگ استبداد – 5 –  يادداشت هفتگي كريم قصيم [2010 Jan] 
*ناقوس مرگ استبداد – 4  [2010 Jan] 
* پيام ضعف نه, پيام قدرت، نكاتي در باره « مصاحبه» ايرج مصداقي راجع به مجاهدين/ عراق   [2009 Dec] 
*ناقوس مرگ استبداد(2)  يادداشت هفتگي كريم قصيم [2009 Dec] 
*ناقوس مرگ استبداد  [2009 Dec] 
*سياوشان پيروز به اشرف بازگشتند  [2009 Oct] 
*خيانت بزرگ، گفتگو با دکتر کریم قصیم در مورد حمله به اشرف  [2009 Aug] 
*جنايت و خيانت بزرگ   [2009 Jul] 
*تعليق ِ سياست اَپيزمنت (مماشات)  [2009 Jul] 
*گفتگو با دکتر کريم قصيم، دفاع از اشرف را گسترش دهيم  [2009 Apr] 
*” بَدان را ز بد دست كوته كنيم ”  [2009 Apr] 
*تداعي : پاسخ هيتلر به روزولت  [2009 Mar] 
*بارکش غول بیابان  [2008 Oct] 
*به ياد دكتر فريدون آدميت  [2008 Apr]