پایان پدرخوانده؟
نیک‌ آهنگ کوثر

قضاوت در باره‌ی خانواده رفسنجانی، راحت نیست. می‌توان از مرحوم لاهوتی در آن دنیا پرسید که نظرش در باره اکبر هاشمی چیست؟ شاید بهتر بتواند جواب دهد نتیجه حمایت از رئیس جمهوری وقت، چه پایان غم‌انگیزی برای او و پسرش داشته است...اما از مرده که نمی‌توان سوال کرد...لاهوتی می‌دانست که اکبر هاشمی رفسنجانی، پدر عروس‌هایش، به دنبال قدرت بیشتر است و هیچ سدی را مقابلش سالم نخواهد گذاشت. با این حال، بسیاری از آنان‌که وقایع آن‌زمان را به خاطر داشتند، بسیاری از واقعیت‌ها را عامدانه فراموش کردند تا در سایه‌ی هاشمی دسترسی بیشتری به خبرها و قراردادها و قدرت داشته باشند. خیلی از مواقع، این هاشمی‌ها نبوده‌اند که یار جمع کرده‌اند، چون می‌دانسته‌اند که اندک اندک، جمع مستان می‌رسد. نگاه کنید به روزنامه‌نگارانی که به خاطر هاشمی‌ها، از انعکاس بسیاری از واقعیت‌ها گذشته‌اند؛ نه به خاطر ترس، که به خاطر حفظ رابطه و دسترسی بیشتر. مساله وقتی دردناک‌تر است که خیلی از همین روزنامه‌نگاران، خارج از کشورند و عملا در فضایی آزاد، آزادی اطلاع‌رسانی را به خطر انداخته‌اند.

pedarkhaandeh1_2011.jpg

با دوستی روزنامه‌نگار حرف می‌زدم. می‌گفت حامیان هاشمی در مطبوعات، حامیان ظریف و روحانی‌ هستند. کسانی که به خاطر اینها، واقعیت‌ها را از خبرها حذف می‌کنند. مگر ظریف نبود که در گفتگو با شبکه ای‌بی‌سی، بر سر مواضع آیت‌الله خامنه‌ای در مورد هولوکاست دروغ گفت؟ مگر همین ظریف نبود که هفته پیش در مورد نابودی اسرائیل حرف زد؟ همه ناگهان فراموشی زودرس گرفتند.

حامیان هاشمی در مطبوعات، حتی حاضر نیستند Statoil+Hashemi+Horton را جستجو کنند. چرا؟

وقتی در برنامه‌ی زنده، حرف از پرونده کرسنت زده می‌شود، میکروفون مهمان برنامه عملا از او گرفته می‌شود. چرا؟

وقتی عباس یزدانپناه یزدی ناپدید می‌شود، رسانه‌ای که بسیاری از اعضایش عباس را می‌شناختند، ناگهان ساکت می‌ماند. چرا؟

وقتی حرف از فساد مالی در پرونده توتال زده می‌شود، فراموش می‌کنند بگویند چه کسی متهم به دریافت ده‌ها میلیون دلار رشوه است... شما اسم این را فراموش‌کاری رسانه‌ای می‌گذارید؟

جالب‌تر، وقتی است که روزنامه شرق، یادداشت مشاور هاشمی رفسنجانی را منتشر می‌کند که دقیقا همان حرف‌های وکیل مهدی هاشمی و خود اکبر هاشمی رفسنجانی را تکرار می‌کند. اما کسی در دفتر آن روزنامه، ظاهرا دسترسی به اینترنت نداشته و نتوانسته‌اند بیانیه‌ی خود استات‌اویل نروژ را بخوانند و ببینند که علنا گفته که به چه کسی و به چه دلیلی پول داده‌اند. نتوانسته‌اند ببینند چرا استات‌اویل مجبور به پرداخت جریمه‌ای ۲۱ میلیون دلاری شده است.

وقتی با اعضای خانواده هاشمی در باره فساد مالی حرف بزنی، می‌گویند غیر ممکن است «مهدی» دست به کار خطایی بزند، اما وقتی شروع می‌کنند به حرف زدن، یادشان می‌رود که «زرنگ بازی»های مهدی و روابط خارج از قاعده او، با اتهام‌هایی که متوجه او است، کاملا هم‌خوانی دارد. ماجرای پذیرش در دانشگاه آکسفورد خاطرتان هست؟ یا درست کردن مدرک معادل کارشناسی ارشد در دانشگاه شریف؟ این‌ها تازه دو نمونه بسیار ساده و سردستی هستند.

وقتی هاشمی رفسنجانی، فرزندش را مبرا از خطا می‌داند، شاید باید به کنه ماجرا بیشتر پی ببریم: کسی که از جمله عوامل اصلی طولانی‌تر شدن جنگ بوده...کسی که فساد اقتصادی امنیتی در دوران او شکل گرفت...کسی که هیچ‌گاه در مقابل جنایت‌های کارمندان «فرنگی‌کار» دولتش به هیچ کسی پاسخ‌گو نبود...کسی که از عوامل خشک‌تر شدن فلات ایران محسوب می‌شود...خب، چنین کسی اگر به خاطر همه خطاهایش هنوز طلبکار باشد، معلوم است باید پسران و دخترانش را مبرا از خطا و سو استفاده ببیند.

ممکن است بسیاری، نتیجه‌ی انتخابات دیروز برای گزینش رئیس مجلس خبرگان را پایان رسمی رفسنجانی‌ها بدانند. معلوم نیست، اما می‌توان گفت که خطاهای پی‌در‌پی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۸، ثابت کرده که کسی که مصلحت خودش را هم نمی‌داند، نمی‌تواند مصلحت یک کشور را درک کند. اگر هاشمی در همان سال ۱۳۷۶ اجازه می‌داد یک گروه مستقل، فعالیت‌های مالی فرزندانش در کره، استرالیا، انگلستان، امارات عربی متحده و سوئیس را بررسی و حتی برخورد کنند، شاید نامش در تاریخ به عنوان یک دیکتاتور مخالف فساد خانوادگی و تبعیض زنده می‌ماند.

حکم مهدی هاشمی، چه کوتاه باشد و چه بلند، ارزش زیادی ندارد. او باید به شکل علنی از خودش در یک دادگاه با حضور هیات منصفه دفاع می‌کرد. باید تمامی اتهام‌های امنیتی، سیاسی، اخلاقی، مالی او در دادگاه مطرح می‌شد و مردم هم قضاوت می‌کردند. سال ۱۳۸۹، به دنبال این بودم که مهدی هاشمی را با شاکی‌اش رو در رو کنم، تا در یک مناظره، به اتهام‌های وارد شده به خودش و پدرش جواب بدهد. آرزو داشتم به کانادا بیاید و در یک دادگاه متفاوت با بیدادگاه‌های جمهوری اسلامی از خودش دفاع کند. با حضور یک وکیل خوب. اگر بی‌گناه بود، یا دادگاه دلیلی برای محکومیتش نمی‌یافت، پرونده بسته شده بود...

دیروز گفته شد که حکم دادگاه هنوز امضا نشده. حدس من این است که می‌خواهند با سبک و سنگین کردن شرایط، و با بررسی وضعیت هاشمی رفسنجانی، حکم را اعلام کنند. شاید حکمی باشد که حتی هاشمی‌ها با نفوذ وسیع‌شان در دادگاه‌های تجدید نظر و یا دیوان‌عالی کشور توان تغییرش را نداشته باشند. شاید حکمی سبک باشد که ثابت کند قوه قضائیه، هنوز هاشمی رفسنجانی را جدی می‌گیرد، هرچند رئیس قوه برای نخستین بار شاخ و شانه کشیده...

حکم دادگاه هر چه باشد، دادگاه اصلی هنوز برگزار نشده است. دادگاه مدیران رسانه‌‌هایی که به وظیفه تحقیق و اطلاع‌رسانی‌شان عمل نکردند. کسانی که به جای بررسی فساد و اتهام‌های مالی، لبه‌ی تیغ تیز سانسور رو روی گردن واقعیت گذاشتند. کاش مالیات دهندگان آمریکایی و بریتانیایی اندکی پیگیر این کوتاهی‌ها می‌شدند.

باید دید سربازان مافیای هاشمی، بعدها به سراغ کدام خانواده‌ی مافیایی می‌روند و سرباز آنان می‌شوند؟

منبع:خودنویس


نیک‌ آهنگ کوثر

فهرست مطالب نیک‌ آهنگ کوثر در سایت پژواک ایران 

*کارنامه مدیریت آبی دولت روحانی؛ تشدید خشکسالی انسان‌ساخت   [2021 Jul] 
*حبیب‌الله بیطرف، گزینه‌ای که نامش با سد گتوند گره خورده   [2017 Aug] 
*بحران زیست‌محیطی خوزستان و دشواری‌های نظام  [2017 Feb] 
*چرا حامیان جمهوری اسلامی و مخالفان آمریکا، به ایران باز نمی‌گردند؟  [2016 Feb] 
*سرنوشت اینگونه به درب می‌کوبد: نابودی ایران   [2015 Dec] 
*مهاجرانی و نتایج ناخوشایند خوردن شیر خر(قسمت آخر)  [2015 Jun] 
*مهاجرانی و نتایج ناخوشایند خوردن شیر خر  [2015 Jun] 
*پایان پدرخوانده؟   [2015 Mar] 
*علت سکوت روزنامه‌نگاران در مقابل دروغ بزرگ روحانی چیست؟  [2014 Sep] 
*بی‌تفاوتی روزنامه‌نگاران در قبال اعدام‌های ۶۷، اعدام واقعیت است  [2014 Aug] 
*چرابسیاری از ایرانیان در برابر فساد کنندگان سکوت می‌کنند؟  [2014 Mar] 
*روزی روزگاری، بی‌بی‌سی یاد باد آن روزگاران، یاد باد [2013 Sep] 
*آیا برخی قربانیان، برابرترند؟ هفته‌ای تلخ برای حقوق بشر [2013 Sep] 
*سکوت معنی‌دار سایت‌های «سبز» و رسانه‌های بزرگ در برابر سخنان اخیر نوری‌زاد  [2013 May] 
*حسامی: گزارش «نایاک»، ساده‌لوحانه یا هدف‌مند بر اساس منافع رژیم است  [2013 Mar] 
*سوالی حاشیه‌ای، اما مهم‌تر از متن؛ بررسی سکوت رهبران در برابر خاوران و اعتراض‌شان به کهریزک  [2010 Nov] 
*تشکر از منتقدین عزیز و چند سوال از دوستان  [2010 Nov] 
*عدد ۶۷  [2010 Oct]