علی لاریجانی، سمبل وقاحت در نظام مقدس جمهوری اسلامی
کورش کبیر
علی لاریجانی رییس قوه مقننه اخیرا به بهانه روز مجلس شورای اسلامی که مصادف با روز تولد آیت الله حسن مدرس می باشد سخنانی ایراد کرده است که چنانچه ذره ای انسانیت دروی باشد باید باعرق شرم برپیشانی ازمردم ایران عذرخواهی کرده وازسمت خود استعفاء بدهد.
وی درحالیکه 9 دوره از33 دوره برگزاری انتخابات مجلس وبعبارتی حدود 35 سال ازعمرمجلس درنظام جمهوری اسلامی سپری شده است اعتراف کرده است که کلیه مشکلات اساسی کشوراز یکصدسال پیش و از زمان نمایندگی آیت الله حسن مدرس تا کنون نه تنها حل نشده است بلکه بدترهم شده است ؟!. وی که گویی دراین 35 سال هیچگونه سمت دولتی نداشته است می گوید نمی داند کدام عامل 1- جامعه ایرانی 2-استبدادحاکم ویا 3- قدرتهای خارجی مسئول این عقب ماندگی یکصدساله کشورمی باشند؟! به گفته های وی توجه کنید:
” مسئله مهمی که ازتأمل درمجموع آرای مدرس به دست میآید، این است که امهات مسائلی که اوبرای ایران وبعضاً عالم اسلام مورد توجه قرارداد ومعتقد بود ازاهم مشکلات موجود است وباید حل شود، بعد ازحدود یکصد سال امروزهم علیالاغلب جزو مشکلات کشورباقی مانده است و این ازعجایب روزگاراست وباید کالبدشکافی شود که آیا ایرانیان نمیخواستند این مشکلات حل شود یا استبداد وعقبافتادگی عامل آن بود یا اراده خارجی مانع حل آنها میشد.”
جالب است که ایشان با وجود حضور تعدادی از روحانیون ازجمله آیت الله حسن مدرس بعنوان فقیه ناظر برمصوبات مجلس یا حتی آیت الله ابوالقاسم کاشانی (رییس اسبق مجلس) و…مجالس قبل ازانقلاب رابه سخره گرفته وازرده توجه واهمیت خارج قلمدادمی کند اما با ادغام 35 سال سابقه مجلس درنظام جمهوری اسلامی عدم کارآیی آنرا با دوره قبل ازپیروزی انقلاب ایران تحت عنوان یکصدسال ناکارآیی پیوند می زند تاعدم کارآیی نظام اسلامی ورهبران آنرا کمرنگ جلوه بدهد.
اما از آن جالبترعدم کارآیی خود اسلام وفقه وفقیهان شیعه است که وی به سخنان مدرس ومطهری وخوداشاره می کند واعتراف می کند که تقریبا دراین رابطه عملا هیچ کاری انجام نشده است بعبارتی درمهمترین رکن حکومتداری که اقتصادکشوراست آقایان اعتراف می کنند که کشور رابه صورت هردمبیلی وبدون هرگونه تئوری ونظریه اقتصادی اداره کرده اند والبته نتیجه آن هم نابودی هزاران میلیارددلارسرمایه های این کشوربوده است وی دراین رابطه می گوید:
” مدرس عنوان می کرد هیچ یک ازعلمای دین به این فکرنیفتاد که اقتصاد اسلامی را سروسامان دهد وبرای اقتصاد کشورقوانینی حتی به صورت اجتهادی وضع کند. درصورتی که هزاران جلد کتاب درعلم کلام داریم که به دقت پیشینه راوی آن آورده شده است ولی ازیک آیه قرآن که به مسئله مالی واقتصادی اختصاص داده شده است، تفسیرمطمئن وصحیح نداریم.”
اینهم ازاسلامی که آقایان قبل ازانقلاب همه اقدامات رژیم قبل را ازفروش بلیط بخت آزمایی و افتتاح رادیوتلویزیون گرفته تا شرکت زنان درانتخابات وبهره بانکی را مخالف با احکام آن جلوه داده برای ترورعاملین آن فتوی صادروجایزه تعیین می کردند.
اما ایکاش اعترافات وتناقضات ارائه شده ازسوی ریاست قوه مقننه فقط به همین یکی دوموردختم می شد ایشان ازیکطرف انحلال مجلس دست نشانده محمدرضاشاه راتوسط دکترمحمدمصدق دردآورترین دوره تعطیلی مجلس می خواند وآنرا ازعوامل اصلی موفقیت کودتای 28 مردادماه 32 درنتیجه ازدست رفتن مهمترین پشتوانه دولت ملی می خواند؟ اما درپاراگراف بعدی همان مجلس را بدلیل پیروزی کودتا فاقد حیثیت ملی می خواند:
” دردآورترین دوره تعطیلی مجلس مربوط به انحلال مجلس به دست مصدق بود که با رفراندوم و با بهانه اینکه مجلس با دولت همراهی ندارد و اجازه کلی وضع قوانین نمیدهد، شکل گرفت و نتیجه آن توفیق کودتای 28 مرداد بود که دو هفته بعد ازانحلال مجلس انجام شد. چون دولت با دست خود مهمترین پشتوانه دولت ملی را نابود کرد.”
ودرپاراگراف بعدی می گوید:
” تا دوره سیزدهم که شرایط سیاسی کشورآزادی بیشتری پیدا کرد واین وضع تا دوره هفدهم ادامه داشت وبعد مجداً با کودتای 28 مرداد مجلس ازحیثیت مردمی افتاد وتا مجلس 24 دردوره پهلوی صغیر، مجالس دستنشانده بودند ولی با پیروزی انقلاب شرایط مجلس به کلی دگرگون شد.”
توجه کنید دوره سیزدهم که موردتایید ایشان برای اعطای آزادی به ملت می باشد مربوط به دوره تضعیف حکومت مرکزی با برکناری رضاشاه ومصادف با جنگ دوم جهانی واشغال کشورتوسط نیروهای متفقین وگرسنگی مردم ایران است که جمعا نیزنظیرانتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی تنها دوسال از22 آبانماه 1320 تا اول آذرماه 1322 بطول نیانجامید بعبارت ساده ترلاریجانی نیزمعتقد است شبیه آنچه که درعراق برسررژیم صدام آمد ملت ایران نیزتحت اشغال بیگانگان بیشترطعم آزادی را می چشد تا حاکمیت استبدادی ؟!
رییس قوه مقننه بهترازهرکسی می داند که مجلس شورای اسلامی ونمایندگان آن درکل درهیچیک ازدوره های نه گانه خود بدلیل استبدادآخوندی که بعد ازپیروزی انقلاب برکشورحاکم شد نتوانست وظیفه وکالت ملت ایران رابنحومطلوب به انجام برساند ودر دوره های اول وششم نیز تنها تلاشهای مذبوحانه برخی ازنمایندگان مستقل برای ایفای نقش واقعی نمایندگی چون فریادی درزیرآب توسط حاکمان کشور درنطفه خفه می شد وهم اکنون نیزمی بینیم که عملا مجلس دوره های هفتم تانهم با نمایندگان ازقبل دستچین شده وبله قربان گو جناح حاکم پرشده وعملا ازحیض انتفاع ساقط شده است.
علی لاریجانی دربخشی دیگرازسخنان خود با نقل قولهایی ازمدرس ازلزوم رسیدگی به اقتصادکشور، واگذاری اموربه مردم وجلوگیری ازتصدی گری دولت، حمایت ازصنایع داخلی وکشاورزی و…سخن می گوید اما هیچ توجیهی برای عدم پرداختن به این موضوعات اساسی طی 35 سال اخیروحداقل دوره هایی که خود وهمفکرانشان سلطه مطلقه برقوه مقننه وسایرارکان داشته اند نمی کند مروری برموضوعات مطروحه درمجالس هفتم تا نهم که همگی درخصوص موارد پیش پاافتاده جامعه است خود موضوع را ازهرگونه توضیحی بینیازمی کند دراین خصوص رییس قوه مقننه به نقل ازمدرس می گوید:
” بهترین اصلاحات قدم برداشتن دولت است نسبت به اقتصاد عمومی، وجودات معطله ازتعطیل خارج نمودن، فروش خالصجات منقوله به هرکس وبه هرقیمت وبه هرمدت به اتباع داخله، فروش اشیاع منقوله معطله که هرچه بماند نقصان پیدا کرده و احتیاج اقتصادی، سیاسی، نظامی به او نیست و درآتیه نخواهد بود.
وی همچنین اضافه می کند:
” همچنین مدرس معتقد است که بستن سدها، استخراج معادن مواد اولیه، نباتات را به قدر نیازدرداخله تکمیل ومصرف نمودن، موجبات سهولت حمل ونقل فراهم نمودن، آنچه مهم است شروع راهآهن واهم آن استخراج معادن آهن وذوب آن درداخل؛ اما بزرگترین نقص کمی رجال علاقهمند، شجاع و نبود احزاب سیاسی است همچنین با مرحوم مدرس درابتدای مجلس ششم (قبل ازانقلاب) هم مصاحبهای انجام شد که بخشی از آن به برنامه اصلاحات کشورپرداخته است.
مشاهده می کنید این نقل قولها ازسوی کسی است که خود وبرادران وهمفکرانش عامل اساسی این عقب ماندگی ها بوده اند روزی که فرماندهان قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران به حضورایشان شرفیاب شده بودند درخصوص اعتراضات مردم وصاحبان صنایع وکارخانجات داخلی که عملکرداقتصادی سپاه را کودتا درکشورمی خواندند ایشان با وقاحت تمام بابه سخره گرفتن نظریات مردم به نقل ازآیت الله خمینی گفته بود “چه بهترکه سپاه دراین کشورکودتا بکند” !
ازایشان که البته خود را مقلد مرجعی می داند که درجایگاه رهبری یک کشورچند ده میلیونی معتقد است که “اقتصادمال خراست” البته غیرازاین انتظارنمی رود اما استنادبه نطق های مدرس آنهم دریکصدسال قبل برای صاحب رای نشان دادن خود تنها یک خودفریبی است ومردم ایران ازهرکس سخنان حقی را بشوند باورمی کنند بجزکسانی که بدنبال تحمیل اراده باطل خود درپشت آن سخنان حق باشند.
امایک نکته جالب درسخنان مدرس که لقلقه زبان ایشان وحسن روحانی ریاست جمهوری هم شده است مربوط به ” فقدان رجال علاقه مند، شجاع واحزاب سیاسی” است که باید گفت خود گویی وخود خندی به به چه هنرمندی؟
لاریجانی گفته است:
” بهعنوان مثال به چند نمونه اشاره میکنم؛ با مرحوم مدرس مصاحبهای درابتدای مجلس ششم شده است که درسوال آن آمده است “راجع به تشکیلات حزبی ولزوم آن برای جامعه، عقیده شماچیست؟”
وادامه می دهد پاسخ مدرس چنین بود:
“دراین 20 سال مشروطیت، متاسفانه حزبی پیدا نکرده وهرچه بوده است اسم بلارسم بوده است. لذا زود ازبین رفته است واین یک بدبختی است که دامنگیرما شده است. برهرذیحسی لازم است که بذل جهد کرده وحزبی ازروی عقیده واساس به نام حزب وطنی تشکیل ودرتشریح مبانی آن کوشش نماید ومن هم حاضرم رسماً عضویت چنین حزبی را قبول وبه طوراجتماع وهماهنگی به مردم و وطن خدمت کنم.”
لاریجانی سپس درمقام مدعی(ونه مدعی علیه) می گوید:
” بعد از100 سال هنوزدرایران یک یا چند حزب قوی یا به تعبیرمدرس با اسم ورسم دیده نمیشود، عدم حضورحزب درزمان دیکتاتوری شاه توجیه دارد اما دراین 36 سال پس ازانقلاب چه توجیهی دارد جالبتراین است که گاه عدم حضوراحزاب را افتخارتلقی میکنیم اما پاسخ نمیدهیم که چگونه باید دموکراسی درکشوربا ثبات گردد اما مرحوم مدرس لازم میداند همگان تلاش کنند حزب با مرام وعقیده وملی تشکیل دهد.”
کسی نیست به این عالم بدون عمل بگویدحداقل 35 سال است که تمام احزاب اسم ورسم داربا سابقه بیش ازنیم قرن تجربه را به بهانه های مختلف قلع وقمع کردید از حزب توده گرفته تاملی ومذهبی ها وازچریک فدایی ومجاهد خلق وحزب دموکرات گرفته تا مجاهد انقلاب ومشارکت واکنون نیزبه سرکوبی سازمان یافته دراویش بیچاره گنابادی وعرفان حلقه رسیده ایدشرم نمی کنید که ازتاسف حسن مدرس درباب فقدان احزاب سیاسی آنهم با مرام ملی ومردمی ونه اسلامی سخن می گویید.
شما بجزساختن چماقی ازعبا وعمامه آخوندی مدرس طی بیش ازسه دهه برای سرکوبی مخالفان خود چه استفاده هایی ازسخنان این آخوند که درهرصدهزارتای معممین یکی مثل وی (با همه اشتباهاتش ازجمله مخالفت با نظام جمهوری وتاییدموقعیت رضاشاه)
پیدامی شود کرده اید بطوریکه اکنون با گذشت 100 سال هنوزدارید به سخنان وی ونه رهبران جمهوری اسلامی اشاره می کنید که خودبه خوبی می دانید جزتباهی وویرانی کشورهیچ دستاوردی برای کشورنداشته اند.
وبحث آخرکه صرفا برای کوتاه کردن این مطلب است وگرنه هنوزدهها موضوع است که باید دراین وجیزه به آنها پرداخته می شد وشاید هم دربخش دوم این مطلب به آنها اشاره بشود و آنهم درخصوص نقش رهبران وکارگزاران نظام درسخنان مدرس است که با وضعیت فعلی کاملا درتضاد است
علی لاریجانی می گوید:
اما درتمام این ادوارشخصیت مدرس بین رجال سیاسی و دینی وپارلمانی بیهمتا بود. اوانسانی دردمند، فکور، شجاع، ملا و متواضع بود. وی شاگرد ممتازآخوند خراسانی بود که نقش مهمی درنهضت مشروطه داشت. وقتی درمجلس دوم بهعنوان فقیهی ناظرانتخاب گردید، با نهایت سادگی به تهران آمد وبا نهایت تواضع اولین سخنرانی خود را اینگونه درمجلس آغازکرد: “اول عذر میخواهم که صحبت داشتن بنده، قدری زود است به واسطه اینکه عاقل تا بصیرت پیدا نکند، سزاوارنیست صحبت کند”. این در حالی است که همگی به فضل وکمال اواذعان داشتند. اوخود را نوکرمردم معرفی میکرد ودرسخنرانی خود درمجلس گفت: “ما وکیلیم، ولی نیستیم. ولی آن کس است که آنچه خود مستقلاً صلاح میداند اجرا میکند، ولی وکیل آن است که نظرموکلش را هم بداند. شاه ورئیسالوزرا (نخست وزیر) وپارلمان وحجتالاسلام، تمام اینها نوکرخلقند. آنکه اسمش شاه است یعنی نوکرمردم. یکی اسمش رئیسالوزرا است یعنی خدمتگزارمردم. باید تمام اینها برای مردم نوکری کنند”. تیمورتاش که وزیر دربار رضاخان شد، معترضانه گفت: “همه را نمیشود نوکرگفت. فرق دارد.” مدرس پاسخ داد: “من به زبان فارسی حرف میزنم و زبان خودم را میدانم. خدمتگزارمردم هستم. من میگویم پیغمبران خدا هم که ازهمه برترند، نوکرخلقند ونیزشما متوجه باشید که زعیمه قوم، خادم آن قوم است. اقوام وملل جان ومال خود را نمیدهند که برای خود ارباب وفرمانروا درست کنند. اگرشما به کسی مسکن بدهید و پول زیاد بدهید که بیاید وبه شما فرمان بدهد وارباب شما باشد، کمترکسی است که عقل شما راتصدیق کند. ملت آنقدرعاقل وباتدبیراست که به امرخود بت وسلطان وفرمانروا استخدام نکند. اگرچنین اربابانی وجود دارد، به زورخود را به مردم تحمیل کردهاند.”
رئیس مجلس شورای اسلامی اضافه می کند:
“چقدراین فکربلند وعمیق است وباعث افتخار در تفکر سیاسی ملت ایران است که کمتر نظیردارد؛ مخصوصاً ازاین جهت که مدرس عامل به این مفاهیم بود.”
حال باید ازآقایان حاکم پرسید آیا واقعا شما ورهبرتان که به کمترازحضرت آیت الله العظمی یا مقام معظم رهبری حضرت آیت الله …..راضی نبوده وملت را رعیت فاقد حق بلکه دارای “تکلیف”می دانید خود را “نوکران ملت” وکسانی می نامید که با پول آنهاوازسوی آنها برای وکالت برگزیده شده اید ؟ شرم نمی کنید که نامتان قبل ازبرگزاری انتخابات بعنوان “نماینده راه یافته به مجلس” به اذن رهبری وتایید شورای نگهبان درهمه جا پیچیده می شود؟ شرم نمی کنید که با سهم 7% به قول محمدخاتمی برمسند نمایندگی ملت تکیه زده اید؟ شرم نمی کنید که درجلوی چشمان شما هزاران میلیارددلارسرمایه مملکت به تاراج می رود وشما درتکاپوی پنهان کردن نقش خود اختلاس چندمیلیاردتومانی بیمه یا امیرمنطورآریا یا بابک زنجانی می باشید؟شرم نمی کنید که دردوره ثروتمندی بی نظیرکشوروناشی ازفروش نفت 140 دلاری درهربشکه صدهاهزاردخترشیعه ایرانی را به فحشا ومیلیونها جوان رابه اعتیاد کشانده اید؟
ادامه دارد
منبع:پژواک ایران