در حاشیه ی نیایش - شماره ی یک، اسید پاشی
پ. مهرکوهی
خدایا! در این بامداد سه شنبه از می تو می خواهم از سر گناهان آنانی که به اسید پاشی های اسپهان اعتراض می کنند بگذر و آنان را ببخش. شاید آنان ناآگاه باشند و ندانند که با این کار خود هم عظمت اسلام عزیز را در جهان به خطر می افکنند و هم خوراک رسانه ای برای آمریکا درست می کنند. ای کاش اعتراضگران به اسید پاشی ها می دانستند که این کار زشت آنان امکانی فراهم می آورد تا برگ های برنده ای را که دولت برادر سپورچی نژاد در گفتگوهای هسته ای به دست آورده بود به باد هوا بروند. خدایا! خود اَت آن ها را راهنمایی کن تا از کارهای غیرقانونی درست بردارند! آمین.
خب، استاندار بسیار شریف شهر اسپهان هشدار داده است که هرگونه گردهمایی در اعتراض به اسیدپاشی ها در اسپهان غیرقانونی است. درست می فرمایند و اگر، بر پایه ی پیشینه ی تاریخی، درست دریافت شود، معنای راستین سخن ایشان است: اسیدپاشی ها غیرقانونی نبوده اند - چوب خدا بوده-، و تنها اعتراض به اسیدپاشی غیرقانونی است. ایشان برای سرگرم کردن مردم و منت گذاشتن بر سر اسپهانی ها وعده ی سرخرمن هم داده اند: "مردم مطمئن باشند فرد یا افراد خاطی در هر جایگاه و لباسی که باشند به مردم معرفی میشوند."! معنای درست تر گُل افشانی ی ایشان این است که آقای استاندار نیک می دانند کدام دسته از برادران اسید پاشی کرده اند و کدام امام شبنه ای چنان فتوایی را برای عظمت اسلام داده است. "مردم مطمئن باشند فرد یا افراد خاطی در هر جایگاه و لباسی که باشند به مردم معرفی میشوند."! تو گفتی و هالویی که من باشم باور کردم! "در هر جایگاه و لباسی که باشند!"؟ این یعنی زرشک با پلو! گاف را هم خیلی خوب می دهد: چوبی را که شما ایرانیان می خورید حق اَتان است، پس پُر رویی نکنید!
مشکل اسید پاشی نیست! هست؟ نه! مشکل آن است که هالو ها نمی خواهند بفهمند اسلام آقایان همین است. مشکل در اسلام آقایان و آنچه اینان می کنند هم نیست. هست؟ نه! مشکل در شعور مردم ایران است، در این که تازیان بزرگوانه ما ایرانیان را عجم و گنگ و کودن می دانند ولی ایرانیان زور می زنند و به پای این برادران و سروران می افتند تا به ایشان ثابت کنند ما ایرانیان گنگ نیستیم! خواری از این بدتر!؟ برادران هم هرگاه از دست ما کلافه می شوند، به همان لسان زیبای عربی اَشان به ما می فرمایند: "امشی!" و ما حالیمان نیست و به روی خودمان نمی آوریم! آن اسید پاشی ها هم گونه ی دیگری از "امشی!" فرمودن بوده و هست و خواهد بود. آقای والی ی اسپهان به همراه برادران اسید پاشان حق دارند که به ما بگویند: "عجم"! ناسزای "عجم" و گنگ بودن را که پذیرفتیم، بقیه اش هم آسان می شود. اسید پاشی و از آن بدتر هم پشت سر آش می آید. خانه ی ما از پای بست ویران است.
پ. مهرکوهی
28. 10 -2014
*
درباره ی این کلاژ تنها می توانم بگویم که از گذاشتن عکس های اسیدپاشی شده ی زنان بی گناه ایرانی بدم می آید و آن را توهینی به زنان ایرانی می دانم
منبع:پژواک ایران