PEZHVAKEIRAN.COM آدونیس های زمینی، چکامه سرایان سوریه
 

آدونیس های زمینی، چکامه سرایان سوریه
عباس منصوران

اینجا دمشق است، اشراقِ شرق. فرازِ خورشید. در دمشق، سده‌هاست که نه بارش نور، که رگبار مرگ می‌بارد. دمشق دروازه‌ی تاریخ، دروازه‌ی همه امپراتوری‌ها از آشور تا ‌یونان، روم، اُموی تا عثمانی و از ۴۲ سال پیش تا اکنون، علوی که حکومت سرمایه را با پوشش ایدئولوژیک چیره می سازد. پیراهن عثمانِ خون چکان بر منبر معاویه و آنسوی در کوفه، قاتلین جانشین سوم محمد، با شمشیرها به بهانه تا جنگی افروخته شود به سودای حکومت دو رقیب در امپراتوری اسلامی، بین علی و لشگریانش و معاویه، از جنگ جمل و صفین و دیگر جنگ‌ها که یک سویش همیشه امامی بود و خلیفه ی خدایی بود تا اکنون به نام حکومت علی «علویان»، حزب بعث الیگارشی اسدها. 

دژِ نگهبانی اشغالگران، با محافظت حافظ و اینک بشار، دژی که دیگر نه برای حکومت اسلامی ایران و حزب الله، حتا برای نظامیان اسرائیل دیگر حفاظی محفوظ نیست، نژادپرستان در بلندی گولان، نگران ما‌نده‌اند. گولان نمی‌تواند دیگر آرام باشد. بشار، رفعت و باندهای آدمکش‌اشان باید بمانند به دیده بانی سنگر تروریسم و گذرگاه مافیای سلاح و هروئین و پول سیاه، حکومت ایران، مافیای روس، حکومت بنجل‌ فروشان چین، حزب‌الله، اشراف مالی و کمپرادُرها. با پاسداری نظامیان بعث، گذرگاه خاور و مرز باختر، با رنج‌های ده هزاره ساله بر پیکر، بر پاسداران مرگ، حزب‌الله ایران و شاخه‌ی لبنان‌اش و حماس و جهاد اسلامی اش و سپاه بدر و قدس، بر ستاد نظامی ‌مافیای روس در سوریه، دروازه‌ گشوده و سود چین با سلاح بنجل اشغال و بلع جهان، با چکمه‌‌های دولت سرمایه بر گرده کودکان کار و گرسنگی از این گذرگاه.[۱]

آتشفشان، سال پیش، درست یک سال پیش، در چنین روزهایی غرید، فوران کرد، با چکانه‌ی چند دانش آموز، در درعا، با شعارهایی بر دیوار شهر. پیام، بال گسترانید، کودکان دبستانی، کودکان سور، فشفشه های آتشفشان شدند و پیک های خیزش. سرکوب و کشتار در سوریه، در تراکم سالیان ستم، باروت خشم فروخفته‌ی سالیان بردگی بود. مرداب انگل‌های حاکم، مدفن مارهای غنوده بر گنجینه‌های طلا و خون، در حال فروخوردن کرم‌های فربه‌ در خویش. مرداب به اسد و همقطارانش خوش آمد می‌گوید، قذافی چشم به راه مانده است و پدرخوانده با ردای عزرائیل در درگاه دوزخ به پیشواز ایستاده است، با هیچ احساسی- همانگونه که بر بال ایرفرانس، باهیچ! بی هیچ حس و عاطفه ای، او که به ویرانی آمده بود و کشتار و ر قبرستان فرود |آمد تا خاوران را بگستراند. با تابستان ۶۷ و پیش تر، از همان روز، از ۵۷ تا کهریزک  با خلف و ولای والی اش تا اکنون.

اینک، پایگاه تروریست‌ها و انتحاریون، در حال فروپاشی است، دره‌ی بقا، باقی می ماند، بی بقای بشار و همقطارانش در ایران و عراق و لبنان. «بحرالمیت» برای بلع الیگارش‌های سوریه دهان گشوده است. اراده‌ی سرکوب حکومتی، در جنون خون، مرعوب اراده‌ی حکومکت شوندگان، حیران و در هراس رودخانه‌ای است خروشان. اراده‌ی خیزش، با خیزابِ خروش گرفته از اقیانوس، در سراسر شامستان به سفینه ی توفان نشسته است. و اراده‌ی برخاسته‌گان از زمین، در پیمان با زمان، تا آخرین نفس. دشمن، پریشان‌حال ‌مانده است. در درعا، زره پوش‌ها در هراس از اراده‌ی یورش زنان و کودکان سلحشور، به خود می‌پیچند و ناله‌‌های مرگ می‌پراکنند. ستمبران با رنج‌های جانکاه برتن و جان، بر دشت شامستان شام، خود چون دریایی، خیزابه‌‌های اقیانوس را به پهنه‌ی شهر و روستا می افکنند تا بشویند هرآنچه ناروا و ناپاکی‌ و رذالت است. اینک، منش انسان است که بی همانند در تاریخ، جهان نما شده است. در سپهر جهان، نام  اوست که فریاد می شود و پژواک می افکند، یکه و تنها. زنان شعر و شراب، و آدینوس های سور به میدان اند. ادونیس حتا سرزمین حماسه خدایان را واگذاشته به زمینیان، به سور سرخ فام پیوسته است.

آدونیس آن کودک زیبا که هنگام زایش از مادر، که آفرودیثایزدبانوی عشق، وی را می‌دزدد و در صندوقچه ای نزد پرسیفونه، الهه‌ی مرگ می برد تا در امان باشد، آدونیس هر آینه زنده می شود و بازتکثیر در کوچه و خیابان های اعتراض سور. خدای مرگ اسطوره، دژخیم نیست، نیست همانند خدای مرگ در ایران ولایی و سوریه علوی. خدای مرگ با الهیت مرگش، زندگی و عشق را می ستاید، اسطوره آدونیس را زنده می‌دارد. پرسیفونه، اما از پس دادن کودک سر باز می‌‌زند. آدونیسِ اسطوره، اینک جوانی در میان دو الهه عشق و مرگ، با داوری زئوس، خدای خدایان، شش ماه نزد پرسیفونه و شش ماه نزد آفرودیث باید بماند. گراز وحشی آرتمیس، خدای شکار و ماه، آدونیس را در جنگل  می درد، همانگونه که گرازان بشار و سیدعلی، اما آفرودیث،‌ ادونیسِ به شکل «شید» در آمده را از پرسیفونه باز پس می‌گیرد، جانش می‌بخشد. آدونیس، خدا  می شود. از آنگاه تا کنون، هر شش ماه نزد پرسیفونه می‌‌میرد و نزد آفرودیت یا عشتار سوری، جان می‌یابد و این دگرگونی و چرخه ی جان بی جان به زندگی و از زندگی به جان بی جان پیوستار می یابد. از آن زمانه تا اکنون، در آغاز هر شش ماه آدونیس، جان می بازد تا دیگر بار به شکلِ «شید» نزد پرسیفونه باز می‌گردد. خدای مگر چیزی جز جان بی جان (شید) فراتر بههر نمی برد. آنکه دوستدار عشق و زندگی ست شایسته بودن و زیستن. اسطوره ادونیس از یونان به سوریه و اینکه همه روزه در سوریه تکرار می شود. آدونیس‌ها، در زمین سوریه بین آفرودیت، زمین، زندگی و آزادی، جان می‌یابد و خدای مرگ می‌ربایندشان، اما ماده ی زمین بازآفرین شان می شود و با دیالکتیک، دیگر باره از زمین زاده می‌شوند، جان می یابند. چنین است راز ماندگاری آدونیس‌ها، و بسیاری آدونیس های در پی این همه کشتار.

اراده‌ی تن ناسپاری به بردگی، براراده‌ی برده‌داران چیره می‌شود. در درعا با سقفی تیره از تاریکی فقر آنچه بر بام و در می‌کوبد، گلوله‌های توپ است و تیربار. در «هاوران»، روی زمین آتشفشان این دشت، دیگر گندم نمی روید. و کُردان قامیشلی و برزگران و کارگران در دیرالزور به جای بافه، قناصه درو می کنند.[۲]در روستاهای فقر و کار، آنچه بافه بافه بر زمین غنوده، نه بافه‌های خرمنزار، که پیکرهای کودکان و زنان است. زاری های خرمن، در خون زارهای ستم، آنگاه به خودگردانی و آزادی آرام می گیرد که در آزاد دشت های اشتراکِ پاک از شیخ و شاه و ولی پلشت و گُچسته، این انگلان زر و زور و تزویر، فارغ از جهالت و زنجیر ذهن و فهم، اسبان عرب، رها از مهمیز و دهانه و بار، شیهه ی شادِ پیروز سر دهند.

«…
أعجوبة أن یکتب الشعر

اء فی هذا الزمان.
أعجوبة أن القصیدة لا تزال
تمر من بین الحرائق والدخان
تنط من فوق الحواجز، والمخافر، والهزائم،
کالحصان
أعجوبة… أن الکتابة لا تزال…
برغم شمشمة الکلاب…
ورغم أقبیة المباحث،
مصدراً للعنفوان …


عجیب است که در این زمان شعرا بنویسند
عجیب است این‌که قصیده هنوز هست
و از میان آتش‌ها و دودها می‌گذرد
و از میان پرده‌ها و محفظه‌ها و شکاف‌ها بالا می‌رود
مانند اسب تازی
عجیب است این که نوشتن هنوز هست
با این که سگ‌ها بو می‌کشند
و با این که ظاهر گفتگوهای جدید
می‌تواند شروع هر چیز خوبی باشد…»
[۳]

 

 

دمشق، حمات، جبله، لاذقیه، درعا، حمص، بیت الزور، قامیشلی و همه ی شام و حلب، از ژانویه تا دسامبر ۲۰۱۱  هر روز آدینه:

با نام‌های هر قیام

 در آدینه ی عزت،

            جمعه مقاومت،

آدینه ی شهدا، جمعه مبارزه،

آدینه ی آزادگان،

جمعه آزادی،

آدینه ی کرامت

آدینه ی کودکان،

          آدینه ی عشایر،

جمعه صالح العلی،

آدینه ی عدم مشروعیت،

آدینه ی ارحل،

جمعه لا للحوار

و آدینه ی سر فرود نمی آوریم

و جمعه‌های دیگر و هرروز همایش و فریاد و هر روز همانند برگ خزان، بر زمین از گلوله و رگبار، با تیر و تبرِ تک تیراندازان سپاه و اوباشان و آدمکشان حکومتی. در سوریه، آمبولانس‌ها به جای نجات زخمیان، برای کشتار، تک تیرانداز به میدان ها می‌آورند.[۴]

 

 اتحادیه عرب ما را می کُشد، حزب الله ما را می کشد و جمهوری اسلامی ایران ما را می کشد، روسیه، چین، کره شمالی و  نیروهای مالکی، نخست وزیر عراق، نیز. گلوله های سود سوداگران، شورای امنیتِ دولت ها در سازمان «ملل متحد» و «کمیته حقوق بشر» روی کاغذ محکوم می کنند و روی زمین ما را می کشند. اینک در پی افزون بر ۵۰۰۰ فروغلتیده در خون، «ناظرین اتحادیه عرب» با «پروتکل سرکوب»، با «بیمه نامه سرکوب»، به فرماندهی سرلشکر الدابی، ژنرال ژنوساید سودان، این همقطار بشار و عمرالبشیر نسل کش به میانجی آمده است تا جنایتکاران علیه بشریت را فرجامی باشد.

خورشید دمشق رنگ خون گرفته است. دمشق خونین، با خورشید بر پیکر خونین آدینوس ها می گرید.[۵]«بابا عمرو»  با کوچه های خونین، فریاد می زند، یاری امان دهید!

با سوریه و درعایش، با زنان شعر و حماسه اش، با خستگی ها و تنهایی اش، با زخم ها و خون هایش، با نورسته  «محمد عروانی» هایش، با «نزار» اش می خوانم:

 «عیناک… آخر مرکبین یسافران
فهل هنالک من مکان؟
… »

«چشمانت آخرین قایق‌هایی است که عزم سفر دارند
آیا جایی هست؟»‌
[۶]

 

 

اگر روا باشد که برخاک زانو زد، اگر رواست که زمین را بوسید، این زمین و سرزمین آدینوس های سوریه است. اگر رواباشد که در برابر کسی زانو  و ستایشش کرد آدینوس های سور است. ای دست های جویای زندگی، پیکارتان پیروز، بر دستهایتان بوسه و شراب، پروازتان فراز.

عباس منصوران

۲۴ دسامبر ۲۰۱۱

a.mansouran@gmail.com


[1]شهداء فی الشوارع جراء القصف المدفعی فی باباعمرو ۲۶-۱۲-۲۰۱۱

http://www.youtube.com/user/syrian0germ

[2]http://www.youtube.com/watch?v=RslKGwV9i8U&feature=related

[3] نزار قـــبّانی،‌ شاعر پیشرو سوری.

 

[۴]http://www.youtube.com/watch?v=3Bjnzo7Y3Mc&feature=related

[5]http://www.youtube.com/watch?v=5Kw9F690DlU

[6]http://www.youtube.com/watch?v=3ai1xDlZh6s&feature=related

منبع:پژواک ایران


عباس منصوران

فهرست مطالب عباس منصوران در سایت پژواک ایران 

*فراخوان دفتر روابط بین‌الملل حزب کمونیست ایران برای پشتیبانی از جنبش جاری در ایران  از خیزش ستمدیدگان برای نان، ‌کار،‌ آزادی! پشتیبانی کنیم [2022 May] 
*اورآسیا، دکترین دوگین و نئوتزاریسم پوتینی در جبهه‌ی اکراین  [2022 Mar] 
* جنبش آموزگاران و فرهنگیان و دانش آموزان، یک برآمد صنفی صِرف نیست  [2022 Jan] 
*از شوراگرایی تا شورا و اشاره به یک آسیب شناسی   [2021 Sep] 
*طرح امنیتی «پایپینگ» برای مهار اعتصاب سراسری کارگران  [2021 Jul] 
*در محکومیت اخلال در محاکمه‌ی یکی از عاملین کشتار ونسل کشی در ایران  [2021 Jul] 
* بخوان به نام کمون! به مناسبت صد و پنجاهمین سالگرد کمون پاریس!   [2021 Mar] 
* جعل تاریخ و جعل ماهیت و اهداف سیاهکل در خدمت نئولیبرالیسم   [2021 Mar] 
*از ناسیونالیسم تا دولت های شب پا تبیین ریشه های بحران از نگاه انحلال طلبان در رهبری خودبرگزیده ی کومه له  [2021 Mar] 
*مهدی کوهستانی نژاد بازهم ورودی دیگردر آلوده سازی جنبش کارگری و برآمد سیاهکل در ایران  زیر نام « تاثیر جنبش کارگری بر جنبش سیاهکل...»(۲) [2021 Feb] 
*مهدی کوهستانی نژاد بازهم ورودی دیگردر آلوده سازی جنبش کارگری و برآمد سیاهکل زیر نام « تاثیر جنبش کارگری بر جنبش سیاهکل...»(1) [2021 Jan] 
*هوشنگ عیسی بیگلو‌، نماد آزادیخواهی، مقاومت و منش انسانی   [2015 Jan] 
*اکراین جبهه اروپایی رویارویی دو بلوک سرمایه داری جهانی  [2014 Mar] 
*«غریبه ای به نام کتاب»  [2014 Feb] 
*بحران سازی هایی که هنوز هم نادیده گرفته می شوند  [2014 Feb] 
*بیعت در وحدت، در لانه ی کرکس ها  [2014 Jan] 
*لغو«اعدام» یا توهم زایی لغو  [2013 Dec] 
*آگاهی طبقاتی  [2013 Dec] 
*رفیق صدیقه حائری،زنی از گردان انقلاب   [2013 Dec] 
*حافظه تاریخی، آگاهی تاریخی  [2013 Dec] 
*حافظه تاریخی، آگاهی تاریخی (۲)  [2013 Nov] 
*حافظه تاریخی، آگاهی تاریخی (۱)  [2013 Nov] 
*«خدایان نجاتم نمی‌دادند» (۱) حکومت ایران،‌ قاتل مجاهدین [2013 Sep] 
*استبداد حاکم بر سازمان مجاهدین  [2013 Jun] 
*تناقض‌های حکومت باندها و بمب‌ موعود عجله ‌فرجه  [2013 Jun] 
*اتحادیه های سنتی، بستری برای رفرمیسم  [2013 Mar] 
*اقدام مستقیم کارگران، گامی به‌سوی پالایش جنبش کارگری  [2013 Mar] 
* هوشنگ عیسی بیگلو‌، نماد آزادیخواهی، مقاومت و منش انسانی  [2013 Feb] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (6)  [2012 Dec] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (5)  [2012 Dec] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (۴)   [2012 Nov] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (۳)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۸)  [2012 Nov] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (2)  [2012 Nov] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (۱)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری(۱۷)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۶)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۵)  [2012 Oct] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (14)  [2012 Oct] 
*آب را گل بکنید! علیه تریبونال دادخواهی   [2012 Sep] 
*«ایدئولوژی آلمانی»[1]،دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۹)  [2012 Aug] 
*«ایدئولوژی آلمانی»[1]،دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۶)  [2012 Jun] 
*پایان دوران کیمیایی تشکل های کارگری و ضرورت سازمان یابی‌های نوین  [2012 May] 
*دوران کیمیایی تشکل های کارگری و ضرورت سازمان یابی‌های نوین ضرورت روی کرد طبقاتی پرولتاریا به سیاست (بخش دوم) [2012 May] 
*دوران کیمیایی تشکل های کارگری و ضرورت سازمان یابی‌های نوین  [2012 Apr] 
*آلترناتیوِ بازتولید فرهنگی استبداد شرقی و تقویم برهنگی ها  [2012 Apr] 
*«ایدئولوژی آلمانی»[1]، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۶)  [2012 Apr] 
*«ایدئولوژی آلمانی»، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی  [2012 Mar] 
*«ایدئولوژی آلمانی» ، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۴)  [2012 Feb] 
*حکومت یا دولت؟ هیاهوی انتخابات حکومتی تحریم، روی دیگر سکه‌ی ترمیم و شرکت  [2012 Feb] 
*«ایدئولوژی آلمانی» ، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۳)  [2012 Feb] 
*نظام بحران، بحران تحریم، بحران تغییر  [2012 Jan] 
*«ایدئولوژی آلمانی»، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۲)  [2012 Jan] 
*در بیان کرکس ها و فداییان!  [2012 Jan] 
*«ایدئولوژی آلمانی»، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۱)  [2012 Jan] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۳)  [2012 Jan] 
*آدونیس های زمینی، چکامه سرایان سوریه  [2011 Dec] 
*پرستو در باد، روایتی از مبارزه، عشق و بازنگری بینش چریکی  [2011 Nov] 
*گزارشی از مرگ کارگر گمنامی که در ۲۲ تیر ۱۳۷۸ به دست جنایت‌کاران جمهوری اسلامی کشته شد  [2011 Nov] 
*چشم‌انداز تغییر نظام در ایران و مداخله‌ی خارجی  [2011 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۱)  [2011 Oct] 
*بازگشایی مدارس و آموزشگاه‌ها  [2011 Sep] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۰)  [2011 Sep] 
*بحران فراگیر سرمایه، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۹)  [2011 Aug] 
*یونان به چند پول می ارزد؟! بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۷) [2011 Jun] 
* جنایت کشتار در اردوگاه اشرف، جنایت علیه بشریت است  [2011 Apr] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۷)  [2011 Mar] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری (۶)  [2011 Mar] 
*اعتصاب سراسری کارگران، تنها سلاح در برابر نسل کشی  [2011 Mar] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری   [2011 Mar] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری (۴)  [2011 Feb] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ با خوانش مارکس (۳)  [2011 Jan] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ با خوانش مارکس (۲)  [2011 Jan] 
*بحران ساختاری سرمایه‌ با خوانش مارکس (۱)  [2010 Dec] 
*یادِ بسیارانِ اسیر  [2010 Dec] 
*قتل‌های حکومتی و حکومت قاتل‌ها  [2010 Dec] 
*براي كشورما نمي‌شود خط فقر تعريف كرد   [2010 Nov] 
*از شهلا جاهد باید دفاع کرد  [2010 Nov] 
*کابوس نئوفاشیسم، ناسیونال مهدویسم  [2010 Aug] 
*دکترین شوک یا فاشیسم اقتصادی میلتون فریدمن (۱)  [2010 Aug] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۱۰)  [2010 Jul] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۹)  [2010 Jul] 
*نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (۴) اکبر گنجی از قلم طلایی کرملین تا جایزه بنیاد فریدمن [2010 Jun] 
*نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (۳)  [2010 Jun] 
*جایزه‌ی نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (2) اکبر گنجی از قلم طلایی کرملین تا جایزه بنیاد فریدمن  [2010 May] 
*جایزه‌ی نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (۱) اکبر گنجی از قلم طلایی کرملین تا جایزه بنیاد فریدمن [2010 May] 
*نان و خون نه!‌ نان و گل سرخ!  [2010 May] 
*ضرورت سازمان‌یابی شوراهای بیکاران  [2010 Apr] 
*منافات حقوق بشر با حقوق انسان  [2010 Apr] 
*پیمان شوم و «روحانیت کمپرادور»  [2010 Mar] 
*تعیین حداقل دستمزد،‌ چالش شديد کار و سرمایه  [2010 Mar] 
*پیامی بر پیکر علی کروبی، با امضا کبود ومُهر ولایت  [2010 Feb] 
*برای کار ، نان و آزادی  [2010 Feb] 
*بودجه بحرانی و بحران زای حکومت نظامی ۸۹  [2010 Feb] 
*یاد سازمانده اعتصابات و جنبش شورایی نفتگران گرامی‌باد  [2010 Feb] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها  [2010 Jan] 
*همصدایی هراسناکان قیام  [2010 Jan] 
*طبقه کارگر ایران، در سالی که گذشت  [2010 Jan] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها  [2009 Dec] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها(۷)  [2009 Dec] 
*۱۶ آذر، پیوستار اعتراض‌ و جنبش در پیوند  [2009 Dec] 
*قطعنامه چهارم شوراى حكام آژانس بين‌المللى انرژى اتمى و روانپریشی الیگارش‌مهدویون  [2009 Dec] 
*بحران حاکم و حاکمیت بحران   [2009 Nov] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۶)  [2009 Nov] 
*هدف فوری و استقلال طبقاتی کارگران  [2009 Nov] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۵)  [2009 Oct] 
*نشست وین گام دیگری در مرداب مشروعیت بخشی   [2009 Oct] 
*انرژی هسته‌ای، چماق ارتجاعی!  [2009 Oct] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۴)  [2009 Oct] 
*پیرامون شعارها  [2009 Sep] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۳)  [2009 Sep] 
*«سبد» سرکوب و راه‌کار حاکمیت کودتا  [2009 Sep] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۲)  [2009 Aug] 
*«نه زیستن، ‌نه مرگ»، «دوزخ روی زمین» و گزمه‌گان دوزخ  [2009 Aug] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها  [2009 Aug] 
*شکاف مرگ آور و کودتای باندهای حکومتی در برابر قیام حکومت شوندگان   [2009 Jun] 
*انتخاب متجاوز  [2009 May] 
*ایدئولوژی کشتار و تروریسم در غزه  [2009 Jan] 
*طرح موازی یک موضوع یا پنهان‌داشتن منبع و مرجع اشاره‌ای‌ به مقاله‌ «باور به معاد: ایمان به شکنجه» و کتاب «دوزخ روی زمین» [2008 Dec] 
*آسیب‌شناسی «هشدار» زرافشان  [2008 Nov] 
*محمود درویش قلب بیدار فلسطین   [2008 Aug] 
*این امیرحسین فطانت همان شکارچی دانشیان و گلسرخی‌ست؟  [2008 Jan]