مبارزات زنان، و نقش کارزار زنان
پویان انصاری
تقریبأ 3 ساله پیش بود که تعدادی از زنان مبارز، آزادیخواه و مُتعهد، با گرایش های گوناگون، عزم کردند که روز جهانی زن (8مارس) را کارزاری کنند علیه رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی. گرایشات متفاوت و همبستگی این طیف از زنان مبارز و مُتعهد، نشان دهنده گذشت، فداکاری و صداقت آنها بود.
در این بُرهه حساس میهنمان، که تمام اقشار مردم ستمدیده مان و به خصوص شیر زنان، زیر یکی از وحشیانه ترین رژیم های فاشیستی قرار دارند ،وظیفه خطیر زنان روشنفکر و انقلابی را دو چندان کرده است. آنها در این شرایط حساس باید با آگاهی و هوشیاری هرچه تمامتر علیه این نظام جنایتکار به مبارزه خود ادامه دهند.
زنان مُترقی و انقلابی، نباید تحت تأثیر "روشنفکرانی" ، در ایران، قرار بگیرند که آگاهانه و یا نا آگاهانه با بخشی از این رژیم! علیه بخش دیگرش! برای رسیدن "مطالبات زنان" در ستیزند!
کارنامه ننگین این رژیم جنایتکار،در این 29 سال، که بر پایه خون مبارزین و انسانهای بیگناه بسته شده است بر کسی پوشیده نیست. بعد از 29 سال حکومت ِ سرکوب، این باید برای همه مبارزین و آزادیخواهان روشن باشد که تمام بخش های این رژیم، برای حفظ نظام ننگین شان دست بهر جنایتی میزنند.
متاسفانه هنوز بعد از اینهمه تجربه،وقتی کمپین یک میلیون امضاء برای مطالبات زنان!!! به راه افتاد، خیلی ها را ذق زده کرد(مانند رئیس جمهور شدن آخوند مکار خاتمی)ولی مُرور زمان نشان داد که این کمپین مانند خاتمی چی ها، به کجا میرود.
برای نمونه دیدیم که چطور بعضی از این " افراد ِ" "کمپین یک میلیون امضاء "،که دستگیر میشوند،فردی جنایتکار از این نظام زن ستیز، مانند حداد عادل رئیس مجلس جهنمی اسلامی برای آزادی آنها شفاعت میکند!؟
حال چرا وقتی یک دختر را به خاطر کمی آرایش و یا نداشتن ححاب کامل اسلامی، در خیابان به شدیدترین وجه ممکن ، مورد ضرب و شتم قرار میدهند ( که تقریبأ هر روزه، شاهد آن هستیم) رئیس مجلس و یا ایت الله ها پا در میانی نمیکنند!؟
این کمپین، مطالباتی را در دستور کار خود قرار میدهد ( که البته مبادا خدای ناکرده اسلام عزیز به خطر بیافتد ) که بخشی از ملاهای با عبا و بی عبا مانند سروش و کدیور، سالهای پیش قبل از موجودیت کمپین، آنرا پیشنهاد کرده بودند ( مثل دیه ... ) از این روست که این کمپین آگاهانه حجاب اجباری را سر لوحه خود قرار نمیدهد.
در حقیقت کمپینی که از آن،آیت الله ها دفاع و یا امضا بکنند روزگارش معلوم است.
اگر زنان مبارز و فداکاری هم در این کمپین وجود داشته باشد، این واقعیت و تجربه نشان داده است که در کشورهای دیکتاتوری، آنها اساسا نمی توانند کوچکترین تغییری را به وجود آورند، بر عکس، خود، در آن مناسبات حل خواهند شد ، و راه مبارزه و مبارزین راستین را هم دشوارتر میکنند، و مُهمتر اینکه، رژیم جنایتکار، از آنها برای حفظ نظام قرون وسطایی خود در ابعاد گوناگون، استفاده بیکران میبرد.
از اینرو دل بستن به این افراد در این کمپین یک میلیون امضاء، برای تغییر مناسبات در این نوع رژیم های دیکتاتوری، اشتباهی جبران ناپذیر است. و اساسأ اگر این معادله را بپذیریم که رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، با زور سر نیزه و چماق حزب الله اش، مطالبات به حق مردم ما را در اقشار مختلف اش به خصوص خواستهای زنان را گرفته، بنابراین با خواهش، تمنا، امضا، و ......... آنها، آن خواسته ها را پس نمیدهند ( مگر اینکه دلشان به رحم بیاید)!
ولی متاسفانه با اینهمه تجربه عملی، باز می بینیم که دست اندرکاران این کمپین یک میلیون امضاء، وقتی از محدودیت هائی که علیه زنان، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی، کارگران، معلمان دانشجویان.... سخن میگویند فقط دولت احمدی نژاد را مُقصر میدانند، حال در زمان رفسن جانی و سید مکار خاتمی و بطور کُلی "اصطلاح طلبان" مردم ستمدیده ما به خصوص زنان، از چه امتیازی برخوردار بودند !؟ که اینک در دولت احمدی نژاد از آن بی نصیب اند!؟
شاید بتوان، یکبار دیگر (بعد از صدها تجربه عملی) به این نتیجه برسیم که حکومت زن ستیز نظام جمهوری اسلامی ایران، سر عقل آمدنی نیست! زنان حقی ندارند و این نظام به کسی حقی نمی دهد چه رسد به اینکه از رژیم کسب حق را هم درخواست کنید. اساسأ "عدالت اجتماعی" در این نظام قرون وسطایی جُرم محسوب میشود.
شاهدیم چطور در این قرن تکنیک و تکنولوژی، این به اصطلاح روشنفکران کمپین(خدای ناکرده سوسیالیست هم هستند!)بجایرُشد و ترویج افکار مُترقیانه در میان زنان عادی ومعمولی آش نذری بهم میزنند و احیانأ به خاطر اینکه از مردم هم عقب نمانند،در دسته سینه زنی هم شرکت میکنند و آنرا هم همبستگی با مردم تلقی میکنند و برای توجیه کار خود، یک سری خرافاتها را، با سُنتها قاطی میکنند و بخورد ملت میدهند ( که شکافتن همه جانبه آن، در حوصله این نوشته نیست). از این روست که بعد از 1400 سال، هنوز شاهد سفره انداختن، آش نذری و .... هستیم!؟ اینجاست که نقش روشنفکر در میان مردم، مشخص میشود .
در این شرایط، زنان مبارز باید صدای آن گرایشی باشند که علنی نیستند چرا که دستگیری آنها دیگر با وثیقه یا شفاعت این و یا آن آیت الله و یا پا در میانی رئیس مجلس فاشیستی آزاد نمیشوند.
با این دید از کارزار زنان، امید است که تمام انسان های مبارز و آزادیخواه و نیروهای سیاسی در روز جهانی 8 مارس در بروکسل – بلژیک شرکت کنند و سرنگونی کُلیت نظام قرون وسطایی جمهوری اسلامی را، فریاد کنند، چرا که مطالبات زنان، بدون سرنگونی این رژیم زن ستیز، امری محال است.
4 مارس 2008 – استکهلم
منبع:پژواک ایران