PEZHVAKEIRAN.COM "انتخابات"!، مرده متحرك و اپوزيسيون
 

"انتخابات"!، مرده متحرك و اپوزيسيون
مهناز قزلو

 جای هيچگونه ترديد نيست واقعه ي انتصابات دوره دهم رياست جمهوري، جز انتخاب ميان بدترين ها نمي باشد. جايگاه و عملكرد هر كدام از كانديداها در طي سه دهه حاكميت جمهوري اسلامي بر كمتر كسي پوشيده است. نمايش مضحك مناظرات و منازعات ميان كانديداها نيز در واقع چيزي جز ادامه ي روند فريبكاري و تلاشي مذبوحانه در راستاي تطهير يك جناح و مقصر قلمداد كردن جناحي ديگر به منظور تبرئه اصل وجودي نظام نيست. چرا كه در تمامي اين مناظره ها و رقابت ها، به عمد شاهد سكوتي مشترك در باره ي كشتارهاي دهه شصت و علل واقعي تباهي سرنوشت يك خلق توسط قدرت مداران حاكميت هستيم. حاكميتي كه مطلقا مترادف است با ديكتاتوري، سركوب و فاشيسم، آن هم در قباي به غايت خطرناك مذهب. 

سه دهه حاكميت جمهوري اسلامي گواه تاريخي است بر اينكه هيچيك از جناح ها و كانديداهاي وابسته به آنان نه تنها مبري از جنايات عليه مردم نيستند، بلكه اساسا عوامل اصلي اين جنايات و متهمين رديف اول آن محسوب مي شوند. در مقاطع مختلف شاهد بوده ايم هرگاه كه موجوديت نظام به خطر افتاده است، تمامي جناحها هم سو و يكدست شده و همچون شمشير دموكلس بر سر مردم نازل گشته اند. اساسا مسئله چاله و چاه يا بد و بدتر نيست. هر كدام از اين رجال سياسي! يا در مجمع تشخيص مصلحت نظام صاحب منصب بوده و يا در بالاترين مراكز قدرت حكومتي همواره جاي داشته و در جهت بقا نظام؛ تابع فرامين ولايت فقيه بوده اند و ريشه هاشان همگي به يكسان از يك گنداب تغذيه مي نمايد.

 

هر يك از كانديداها مصرانه به يك امامزاده دخيل مي بندند; "خميني" كه خيلي زود تيغ بركشيد و ماهيت ضدخلقي خود را كاملا آشكار كرد، فرمان اعدام ها و كشتارهاي زندانيان سياسي را صادر نمود، مملكت را در هر زمينه به قهقراي نابودي كشاند و تئوري ولايت مطلقه را عملي ساخت. از طرفي اين كانديداها بشدت و ناگهان طرفدار حقوق زنان نيز شده اند. شايد فراموش كرده اند كه اين خميني بود كه در مخالفت با حق راي زنان در سال 42 قيام كرد و يا بر اساس قانون اساسي، زنان فاقد صلاحيت احراز پست رياست جمهوري بوده و به صراحت اين حق اوليه در مورد آنان نقض شده است.  

در زمان اوج خشونت ها و كشتارها، موسوي نخست وزير نظام و در عين حال عضو مجمع تشخيص مصلحت آن بوده است. "دوره نخست شکل گیری مجمع تشخيص مصلحت نظام سال 1366 ه.ش. تا سال  1368 ه.ش. است که با فرمان خمینی  آغاز گردید. وجود جنگ و شرایط خاص سیاسی و اجرایی کشور از ویژگیهای خاص آن دوره است." موسوي نيز همواره در مسند قدرت و تصميم گيري بوده است آن هم در يكي از بالاترين ارگان هاي قدرت.

ميرحسين موسوي خود را تابع رهبري و قانون اساسي مي داند. ولي فقيه وقت فرمان كشتار 67 را صادر كرد. قانون اساسي نيز مبتني و برگرفته از قوانين شريعت است. يعني رجم، صلب، دست و پا بريدن و چشم درآوردن، سنگسار و پرتاب از بلندي، شلاق زدن، به دار كشيدن و ...

بعلاوه پورمحمدي نماينده وزارت اطلاعات وقت دولت ميرحسين موسوي و يكي از اعضاي هيئت سه نفره ي صادر كننده احكام اعدام در سال 67 است.  

ميرحسين موسوي گويا سرگيجه گرفته، از سويي ميشل رهنورد "زهره كاظمي"  را با پيراهن جين و روسري گلدار همراه خود مي نمايد و "سرود سراومد زمستون" سرمي دهد و از سويي ديگر به خميني دخيل مي بندد و از ديگر سو شعار و وعده "ايراني پيشرفته با قانون، عدالت و آزادي" را مطرح مي كند. گويا در تمامي اين سالها خانه نشين بوده و گلهاي باغچه خانه اش را آب مي داده و فرصتي براي تحقق اين شعار نداشته است.

در پاسخ به بديهيات چنان خود را مبرا جلوه مي دهد كه مي توان بسادگي پذيرفت نام هنري "رهجو" مناسب اوست چرا كه نشان از آن دارد كه همچنان راه را نيافته است. رهنورد نيز داعه ي دفاع از حقوق زنان داشته و وعده پيوستن به كنوانسيون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان را در دولت موسوي مي دهد. لايحه اي كه توسط شورای نگهبان رد شد و مجلس آن را برای تصمیم‌گیری به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاد که موسوي نيز عضو آن بود، اما اين لايحه در آنجا هم به نتيجه نرسيد. اساسا از رژيم ضد زن ولايت فقيه و قانون اساسي برگرفته از كتيبه هاي قرون وسطا جز اين هم انتظاري نمي رود.

با توجه به سوابق و مسئوليت هايي كه موسوي در اين سه دهه همواره برعهده داشته همچون عضويت شورای مرکز ی حزب جمهوری اسلامی، وزارت امور خارجه، نخست وزیري، ریاست ستاد انقلاب فرهنگی، ریاست شورای اقتصاد، ریاست بنیاد مستضعفان، ریاست ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح، عضويت مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور عالي و سیاسی رییس جمهور، شعار انتخاباتي او يعني "ايراني پيشرفته با قانون، عدالت و آزادي" موجب شگفتي است، اگر در اين 30 سال جز ويراني، فقر، سنگسار، سركوب زنان ، اعدام كودكان و هزاران جنايات و فجايع ديگر حاصلي نبوده، از اين پس نيز قطعا اميد بهبودي نخواهد رفت. فقط يك مورد از كارنامه ي سياه او جنايات دهه شصت و كشتار تابستان سال 67 است.  

داغ احمدي نژاد اما هنوز تازه است. او كه نه تنها حتي بوي نفت را بر سر سفره ها نياورد كه بوي نان بيات را هم از سفره ها برد. احمدي نژاد با شعار "مي شود، پس مي توانيم" آمد. دستگيري، شكنجه، اخراج و اعدام دانشجويان و اساتيد دانشگاهها، فقر و تورم روزافزون، قلع و قمع دگرانديشان و بيشمار از اين دست فجايع در زمان دولت او اظهر من الشمس مي باشد.   

محسن رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و فرمانده سابق سپاه پاسداران با شعار "نجات اقتصادي" و كارنامه اي سراسر سركوب دگرانديشان و ميلياردها خسارت مالي در نتيجه ادامه جنگ و همدستي در جنايات در بالاترين مركز قدرت يعني مجمع تشخيص مصلحت نظام و ماجراي مافياي عظيم اقتصادي سپاه پاسداران را در پرونده خود دارد.   

مهدی کروبی؛ رییس سابق مجلس شورای اسلامی و رییس پیشین بنیاد شهید، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و عضويت در شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي با شعار "باهم براي تغيير، تنها براي ايران" مطرح مي شود. باز جاي شكرش باقي است كه مثل احمدي نژاد قصد مديريت جهان را ندارد.

اما نكته ظريف و قابل توجه در مورد او اينكه در روز هشتم اردیبهشت ماه سال 1388 طي اطلاعیه‌ای خواستار توقف اعدام کودکان در ایران مي شود. وی طي سي سال در مراكز مختلف قدرت و با اتكا به دانش حوزوی‌اش و نیز سابقه ریاستش بر قوه مقننه امروز ناگهان از خواب پريشان برمي خيزد و به ياد مي آورد كه جمهوری اسلامی با توجه به امضای کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک نباید برای کودکان مجازات اعدام در نظر گیرد. او كه از ابتدا مشاغل كليدي مانند رياست مجلس را برعهده داشته، مجلسي كه همواره به وضع قوانين ضد بشري همت گماشته است. مهدي كروبي در پروژه عزل منتظري نيز يكي از عناصر اصلي بوده است.  

انتصاب اين چهار كانديداتوري در دوره دهم مضحكه ي انتخابات به طور اخص، نشان از استيصال و زوال حاكميت دارد. حاكميتي كه همچون مرده اي متحرك به دليل فقدان اتحاد ميان مخالفينش يعني نهادها و عناصر اپوزيسيون و عدم ترجيح مصالح خلق بر منافع خود، همچنان برسرپاست.  

مهناز قزلو

mahnaz_ghezelloo@hotmail.com

منبع:پژواک ایران


مهناز قزلو

فهرست مطالب مهناز قزلو در سایت پژواک ایران 

*خیانت مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزی مجاهدین بعد از سی خرداد  [2020 Jun] 
*کرونا و پساکرونا‎  [2020 Apr] 
*من و هوای استکهلم  [2019 Nov] 
*من از رنج هاى بسيارى گذشته ام   [2019 Aug] 
*نهاد قانونگذاری بریتانیا و اتهامات غیرحقوقی شادی صدر   [2019 Feb] 
*«گل بس»  [2019 Jan] 
*همه شکنجه شده‌ایم  [2019 Jan] 
*یلدا   [2018 Dec] 
* دادخواهی، به مثابه ضرورت گذار به دموکراسی  [2018 Sep] 
*پاسخ به نوشته‌ی شادی صدر  [2018 Jul] 
*در سالمرگ خمینی؛ اهریمن تاریکی   [2018 Jun] 
*عدالت برای ایران و «فیلتر» آزادی بیان در خارج از کشور   [2018 Jun] 
*خانم شادی امین هر چقدر هم تلاش کند قادر نیست گوی سبقت از سازمان مجاهدین خلق برباید!  [2018 May] 
*«تعارض»  [2018 Jan] 
*هولوکاست دهه شصت  [2017 Aug] 
*کاربرد نظریه میان برشی در جنبش کوئیر  [2017 Jul] 
*تجاوز به کودکان و ضرورت واکاوی زیرساخت ها  [2017 Jul] 
*به بهانه ی انتشار تصویر «محمد مقیسه‌ای» بازجوی جنایتکار من در اوین  [2017 Jul] 
*سهم زنان از قدرت در ایران ‏ ‏‎   [2017 Apr] 
*جایگاه جامعه ی انسانی کوییر در روز جهانی زن  [2017 Mar] 
*وضعیت زنان ایران در سال 2016‏   [2017 Jan] 
*روز جهانی کودکان دختر   [2016 Oct] 
*هیچکدام از ما نمی مانیم...  [2016 Jan] 
*مسعود رجوی، این نخل ناخلف تبر شده!  [2016 Jan] 
*چراغهای قرمز سرد  [2015 Nov] 
*زخم های جناس ناقص  [2015 Oct] 
*آتشفشان مچاله ي درد  [2015 Oct] 
*یک اتفاق خوب  [2015 Oct] 
*رنج تَرَك خورده  [2015 Oct] 
*هیاهوی زوال  [2015 Oct] 
*ماهیت معطوف  [2015 Oct] 
*تشویش تلخ  [2015 Oct] 
*شوکای ناآرام  [2015 Oct] 
*اي كاش  [2015 Aug] 
*مرباي آلبالو در اوين (خاطرات زندان)  [2015 Aug] 
*ایکس های تفکر انتقادی  [2015 Jul] 
*جنسیت ایکس و ۱۴۳۷ لایک فیس بوکی  [2015 May] 
*لي لي  [2014 Jun] 
*عقربه هاي شكسته  [2014 Jun] 
*روايتي متفاوت!  [2014 Apr] 
*دامن مادربزرگ  [2014 Apr] 
*اهل زمين  [2014 Apr] 
*«سرِ راهِ خودت نایست»  [2014 Apr] 
*دلم آتش مي گيرد  [2014 Mar] 
*آتش فریاد  [2014 Mar] 
*در آغوش روياهايم  [2014 Mar] 
*سکوت شکسته  [2014 Feb] 
*گوگوش و ترانه ی بهشت - همجنسگرایی در هنر  [2014 Feb] 
*باران  [2014 Feb] 
*«انکار»  [2014 Feb] 
*عاشقانه  [2014 Feb] 
*«كانزرواتيو ديسكاشن» conservative discussion (بحث های محتاطانه) [2014 Jan] 
*فرانرم گرايان - قوانين حكومتي و تابوهاي فرهنگي جامعه به بهانه ي مصاحبه با يك همجنس گرا [2014 Jan] 
*حوالی فردا  [2014 Jan] 
*در پاسخ به سخنان چندش آور ابراهیم نبوی  [2014 Jan] 
*زمزمه‌های ابر  [2014 Jan] 
*«نفرت» در هنرِ! تنزل يافته ي مجاهدين خلق  [2014 Jan] 
*کلاغ های قبرستان  [2014 Jan] 
*زر می اندوزی با نام یارانم  [2013 Dec] 
*بگذارید حرف بزند  [2013 Dec] 
*پفيوزها!  [2013 Dec] 
*پرسه های رویایی  [2013 Dec] 
*يك گزارش و يك استمداد بشردوستانه   [2013 Dec] 
*«یوگیاکارتا» و «فرانرم گرایی»  [2013 Dec] 
*هراس  [2013 Nov] 
*آقای رجوی! شما مسوول مرگ خاموش اعتصابيون در ليبرتي هستید  [2013 Oct] 
*مجال نگراني  [2013 Oct] 
*خشونت و قدرت – صحنه ی اعدام در کتاب های کودکان  [2013 Oct] 
*قانونگذاری مبتنی بر قوانین شریعت بر ضد کودکان در حکومت اسلامی ایران  [2013 Sep] 
*آبی گرمترین رنگ هاست (برنده جایزه ی نخل طلای فستیوال کن در سال ۲۰۱۳)   [2013 Sep] 
*آقای رجوی.... متوقف نشده اید، سقوط کرده اید!  [2013 Aug] 
*نامه به کودکانی که متولد شدند! «کودکان زندان» [2013 Aug] 
*تا جهان بیدار شود (به خاطره ی تابناک جان باختگان تابستان شصت و هفت) [2013 Aug] 
*آقای رجوی، منصور قدرخواه «مزدور» است، نه من  [2013 Aug] 
*آقای رجوی شما با جهل خود بیعت کرده اید  [2013 Jul] 
*رهبر عقیدتی مجاهدین و مسئله ی غامض دموکراسی  [2013 Jul] 
*فیس بوک و فرهنگ   [2013 Jul] 
*منتقد، توهمِ توطئه و تئوریِ پرتاب  [2013 Jul] 
*رهبران و مقوله ی نقد  [2013 May] 
*"شريعت" و شكنجه در زندانهاي جمهوري اسلامي  خاطرات زندان - قسمت ششم  [2009 Dec] 
*خاطرات زندان (قسمت ششم)  [2009 Nov] 
*صداي من نبودي... صداي من نيستي...  [2009 Sep] 
*ستیزه  [2009 Aug] 
*"انتخابات"!، مرده متحرك و اپوزيسيون   [2009 Jun] 
*حلقه هاي يك زنجير، قطره هاي يك دريا  [2009 May] 
*روايتي از زندانهاي جمهوري اسلامي ايران خاطرات زندان (٥)  [2009 May] 
*شريعت و حقوق بشر   [2009 Mar] 
*زنان در گذرگاه مبارزه  [2009 Mar] 
*ني لبك هايي كه انسان را سرودند - قسمت چهارم  [2009 Mar] 
*شب دلواپس نيلوفراني است كه تا ماه قد مي كشند به بهانه تخريب گلزار خاوران  [2009 Feb] 
*نقض حقوق بشر و محاكمه جنايتكاران جمهوري اسلامي   [2008 Dec] 
*من يك زنم، يك انسان  [2008 Nov] 
*ني لبك هايي كه انسان را سرودند روايتي از زندانهاي جمهوري اسلامي ايران  [2008 Nov]