کورسوی امیدی در تاریکی
شیرین سمیعی

 شعری از فروغ فرخزاد را که بارها خوانده بودم بازمی خواندم:

«من از نهایت شب حرف می زنم

  من از نهایت تاریکی»       

   مکث کردم و «نهایت تاریکی» و «نهایت شب»، در مغزم پیچید و چرخید و شاعرانه گی اش رفت و سیاهی اش ماند! و یکباره از درون زیبایی شعر بدر آمدم و در تاریکی بیرون افتادم. در این روزها حتی شعری هم که برای نوازش روح می خوانیم، کلمه ای درونش کافیست که ما را از روُیای خوشمان بیرون کشد. سیاهی و تاریکی درون شعر یک احساس است و در بیرون از آن سیاهچال! و اندوهش هم اندوهی ست شاعرانه و آزار نمی دهد، اما خواننده ای آشنا به تاریکی را در ظلمتی سیاه فرو می بَرَد و زخم هایی سر باز می کنند! 

هندوان گویند: لکه ای بر ماه بیش از درخشش اش نگاه را به خود می کشد! و ما هم مدتهاست جز لکه نمی بینیم و به امید دیدن درخششی همچنان به ماه مان خیره مانده ایم و همچنان سیاهی می بینیم! چراکه مدام از سیاهی ها می خوانیم و از تاریکی ها می شنویم. 

ره آورد مسافران از دیارمان سراسر تعریف از آن است و از چاهی متروک و خشکیده که پناهگاه سرخوردگانی ست بی خبر از نور دانش، بخاطر پرده سیاهی که چشمان شان بسته، و شنیدن سخنانی که اندیشه های شان پوسانده و مغزشان را تاریک کرده است! و به امید زندگانی در روشنایی آن دنیا، امروز در تاریکی این دنیا بسر می برند و خواسته های شان را درون چاه می ریزند و از موجودی افسانه ای که آسمان را رها کرده و به قعرش خزیده است، یاری می جویند! 

سایر بندگان خدا دستشان بسوی آسمان دراز است و آدمان در دیار ما، بسوی قعر چاه! مردمی هم که به گِرد چاه ها و گور کسانی که اصل و نسبشان مشکوک است، نمی چرخند و در جستجوی روزگاری خوشتر، در خیابانها از ظلم و بیداد حاکمان فریاد می کشند، فریادشان با کند و زنجیر در زندان و بر سر چوبه های دار خاموش می شود!

 با دانستن چنین حقایقی از سیاهکاری ددمنشان در آن سرزمین و خواندن از تیره روزی آدمهایی که سالهاست در قعر تاریکی، در سیاه چال هایش بسر می برند، چگونه می توان به تاریکی آن دیار نیندیشید و از آن نگفت و ننوشت! ما که  توان رهایی مردم دیارمان را از دوزخی که درونش بسر می برند، نداریم و نمی توانیم آتشی را که در آن می سوزند، خاموش کنیم، تنها می توانیم از همدردی مان با آنان بگوییم، و می گوییم که بدانند بندی همچنان ما را به آنان می پیوندد، و چون سخن از درد است، خواه ناخواه سخنان مان دردناک!

گو این که در شعر شاعر، از امیدی هم به آمدن مهربانی به درِ خانه اش می خوانیم و از چراغی و دریچه ای، که از آن به ازدحام کوچهُ خوشبخت بنگرد: «اگر به خانهُ من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور»  « و یک دریچه که از آن، به ازدحام کوچهُ خوشبخت بنگرم».

به امید روزی که مهربانی هم با چراغی به در خانه ما بکوبد، و دریچه ای به روی ما ایرانیان باز شود و بتوانیم درخشش ماه را ببینیم و به زیر نور خورشید خرد، و در روشنایی دانش و در سایه فرهنگ دانایان سرزمین مان چو گذشته های دور زندگی کنیم. 

می گویند ناامید شیطان است، و ما هنوز شیطان نشده ایم...!

شیرین سمیعی 

 

 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب شیرین سمیعی در سایت پژواک ایران 

* مبارزه ایرانیان با حکومت آخوندی  [2023 Jan] 
*تنها در تبعید  [2022 Jul] 
*عیسی به کیش خود و موسی به کیش خود  [2022 May] 
*بوی جوی مولیان  [2022 Apr] 
*جنگ در اوکراین  [2022 Mar] 
*زندگي امروز در فرانسه   [2022 Feb] 
*اشک پریا  [2021 Dec] 
* امان از اين ياري رساني هاي بيگانگان!   [2021 Nov] 
* افغانستان امروز و ایران دیروز  [2021 Aug] 
*بد روزگاری ست  [2021 Jul] 
*روزگارِ تلخی‌ست  [2021 May] 
*مهاجرت و مهاجران در ايران   [2021 Apr] 
*مسلمان و نامسلمان، پاک و ناپاک ت  [2021 Apr] 
* بهار آزادی   [2021 Mar] 
* کورسوی امیدی در تاریکی   [2021 Mar] 
* آخر زمان  [2021 Feb] 
*ناصبوران  [2021 Jan] 
*شکست دیروز ایران از اعراب و تهاجم امروز ملایان به ایرانیان  [2020 Dec] 
*سوختگان در آتش به نام مذهب را از ياد نبريم!   [2020 Sep] 
* شیرین سمیعی من این کتابها را ننوشته ام، ندیده ام و نخوانده ام  [2020 Jul] 
*قومی متشکل از دراکولاهای خون آشام!  [2020 May] 
*دیوان حافظ نیازی به بازنویسی این حضرات ندارد  [2020 May] 
*ایران در مطبوعات فرانسه، برخورد فرانسه، با ایران و تاریخش سال‌هاست برای من مبهم باقی مانده است!   [2019 Aug] 
*شیرین سمیعی ‏ چطور فهمیده بودند که طرف یهودی ست!‏   [2019 Jul] 
*راز عشق   [2019 May] 
*مرگ محمد مصدق  [2019 Mar] 
*مصدق جای در دل ملت ایران دارد  [2019 Mar] 
* شیرین سمیعی چهره واقعی علم*  [2019 Feb] 
*از این بام به آن بام افتادن مرحوم انور خامه‌ای  [2018 Dec] 
* گمگشته در بیراهه ها  [2018 Nov] 
*ایران و یونان   [2018 Jul] 
*ایران و اسلام ‏ آخوند و موبد  [2018 Jun] 
* مصدق روانت شاد / ‏ یادی از گذشته ‏  [2018 May] 
*ماردوشان عباپوش  [2018 Apr] 
*ایران و استعمار سرخ و سیاه  [2018 Mar] 
*شیرین سمیعی سالروز درگذشت دکتر مصدق   [2018 Mar] 
*گفتن و بازگفتن و آگاه کردن  [2018 Feb] 
*عیادت پزشک از یک بیمار ‏  [2018 Jan] 
*روز تاریخی ۱۷ دی   [2018 Jan] 
*علمای شیعه  [2017 Dec] 
*من و رئیسم (بخش دوم)  [2017 Dec] 
*من و رئیسم (بخش اول)  [2017 Nov] 
*‏«به‎ ‎سوی تمدن بزرگ»‏ ‎  [2017 Oct] 
*یادی از آن روزگاران   [2017 Oct] 
*پس از کودتای ۲۸ مرداد  [2017 Sep] 
*۲۸ مرداد  [2017 Aug] 
*اقامت در خارج از کشور  [2017 Aug] 
*معجزه چادر خدیجه خانم  [2017 Jul] 
*شاه می‌دانست بازگشتی در راه نیست*  [2017 Jun] 
*چپ و راست در این مملکت بی معناست  [2017 Jun] 
*شیرین سمیعی ‏ نام کشور «پرس» و اسطوره «پرس» و «پرسه» ‏ داستانی از یک کتاب میتولوژی* [2017 May] 
*از ویدا چه شنیدم  [2017 Mar] 
*«یادها»ی ویدا و یادمانده‌های من از گذشته  [2017 Mar] 
*نقد و معرفی کتاب شاهرخ فیروز «زیر سایه ی البرز» ‏  [2017 Mar] 
* دیداری با زنده یاد مهرانگیز دولتشاهی، اولین سفیر زن در تاریخ ایران  [2017 Feb] 
*دنیای دیوانه ی دیوانه، ماجرای سفری به آمریکا که هنوز از ترامپ هم خبری نبود  [2017 Jan] 
*به یاد هما ناطق ‏ ‏(به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت او)‏  [2016 Dec] 
*غروبِ شوکتِ «جناب اشرف» احمد قوام السلطنه (نقدی بر تاریخنگاری ایدئولوژیک)  [2016 Nov]