انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
لادن بازرگان

ماه هاست که انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا تبدیل به یک پدیده جنجال برانگیز شده است. ایرانی ها هم در این مدت مثل مردم آمریکا به دو دسته تقسیم شده اند؛ یک عده هوادار ترامپ هستند و عده دیگر هوادار بایدن. من هوادار بایدن بودم و به انتخاب او رضایت داشتم به این دلیل که به نظر من ترامپ یک لومپن نژادپرست است و قابل اعتماد نیست. ترامپ فقط به خود و منافع خود فکر می کند و نه هیچ کس دیگری. انسان خودشیفته ای که جز خودش و شاید یکی دو نفر از افراد خانواده اش به هیچ چیز و هیچکس دیگری اهمیت نمی دهد.

 اما من در این مدت در این گونه مباحث شرکت نکردم، به این دلیل که فکر کردم مداخله در این بحث، شبیه به کوبیدن سر خود آدم به دیوار است. از یک طرف تصور من بر این بود که هواداران ترامپ کار اشتباهی می کنند که از یک فرد خودشیفته و نژادپرست و غیرقابل اعتماد و ضد زن و ضد مهاجر و ضد دموکراسی و ضد علم حمایت می کنند از سوی دیگر بعضی از آنان آنقدر اطلاعات غلط می دادند و هر راست و دروغی را منتشر کرده و حرف های بیخودی می زدند که عملا جای بحث کردن باقی نمی ماند.

مشکل دیگرم این بود من شخصا با تحریم ایران موافقم، هرچند که فکر می کنم آمریکا هرگز برای هیچ کشوری به جز کشور آلمان در جنگ جهانی دوم، دموکراسی به ارمغان نبرده و مداخله آمریکا هیچ نتیجه ای بجز بدتر کردن وضعیت کشورها نداشته است.

 اما چرا من از تحریم حمایت می کنم؟ من نگاهی به مدل آفریقای جنوبی و تاریخچه این کشور دارم. نلسون ماندلا هم با تحریمهای آفریقای جنوبی موافق بود. فشاری که روی دولت نژادپرست آفریقای جنوبی گذاشته شد، باعث شد که دولت این کشور با نلسون ماندلا و بقیه رهبران آزادیخواه آفریقای جنوبی وارد مذاکره شده و آنها را از زندان آزاد کند. نخستین کاری که نلسون ماندلا پس از آزادی انجام داد سفر به دور جهان و دعوت کشورهای دیگر برای افزایش فشار به دولت آفریقای جنوبی بود. او می گفت اگر شما تحریمها را لغو کنید، دولت سفید پوست آپارتاید با ما وارد مذاکره نمی شود. به همین دلیل هم لازم است که تحریم ها کماکان، پابرجا باقی بمانند. جالب اینجاست که اتفاقا تحلیل نلسون ماندلا درست از آب درآمد و دولت سفید پوست آفریقای جنوبی ناچار شد با مخالفانش  مذاکره کرده و تغییر قانون اساسی و  انتخابات آزاد را بپذیرد.

به همین دلیل من همیشه موافق تحریم اقتصادی ایران بوده ام اما وقتی عمیق تر فکر می کنم می بینم همه حقیقت در دست من نیست و واقعیت نشان داده که تحریم ها در برخی موارد ناکارآمد بوده اند. مثلا همین تحریمها روی دولت کوبا اثر نکرده و الان بیش از نیم قرن است که دولت کاسترو با وجود تحریم ها سرپاست. به جز دولت کوبا مورد جدیدتر آن، دولت ونزوئلاست که با اینکه "مادرو" مانند "چاوز" یک چهره پوپولیستی, محبوب و دوست داشتنی حتی برای چپهای ونزوئلا نیست و علیرغم آنکه ونزوئلا فضای رسانه ای بهتر و آزادیهای بیشتری داشت و یک سری احزاب هم در آن فعالیت می کردند و بالاخره یک رهبر مبارزی هم داشت اعتراضاتشان به نتیجه نرسید. خوان گوائیدو رهبر مخالفان که در حوزه قانونگذاری فعال بود سرانجام با پیدا کردن راه حلی در دل قانون اساسی این کشور خودش را  رئیس جمهور کشور اعلام کرد و گفت که مادرو باید کنار برود. میلیونها انسان بخاطر این جریان به خیابان ها آمده و تظاهرات کردند و دولت آمریکا نیز پشتیبان این ماجرا بود .آن روزها تمام موارد و نشانه های مثبتی که برای سرنگونی یک رژیم لازم بود، وجود داشت. اما با این حال این جنبش موفق نشد. برای اینکه ارتش به پشتوانه خوان گوائیدو وارد میدان نشد و به هر دلیلی از هواداران تغییر رژیم حمایت نکرد و تمام این ماجرا منجر به ایجاد شکاف در بدنه ارتش نشد. درنتیجه مردم ونزوئلا فقیر و فقیرتر شدند و جمعیتش به طور کلی بیست کیلوگرم از عوارض ناشی از این فقر و به علت کمبود مواد غذایی لاغر شده اند. ولی با این حال دولت مادرو کماکان بر سر کار است. در نتیجه بخاطر همه این اشکالات  بود که من وارد این بحثها نشدم و فکر کردم بنشینیم و شاهد باشم که چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فکر کردم من می روم و رای خود را می دهم و هر کسی هر چه دلش خواست بگوید.

اما زمانی که این مسائل به زیر سوال بردن اعتبار رای گیری در آمریکا منتهی شد، دیگر نمی توان سکوت کرد. بنظر من این غیر قابل قبول است که ما بزرگترین و قدیمی ترین دموکراسی دنیا را که موهبت دموکراسی را برای همه دنیا به ارمغان آورد و پذیرفته است که حکومت مردم بر مردم حاکم باشد و هر کسی رای بدهد و نمایندگان مردم، باید از حقوق مردم پشتیبانی کنند، چنین سیستمی را زیر سوال ببریم و به آن ایراد بگیریم آنهم به خاطر توهم درباره منافع خودمان. همان منافعی که اصلا ممکن است قابل دسترسی هم نباشد، چون اساسا ترامپ قابل اعتماد نیست و به اندازه یک دانه ارزن به اخلاقیات باور و احترام ندارد و اساسا ما را به عنوان شهروندان عادی حتی در زمره آدمها هم حساب نمی کند و اساسا معتقد است حالا که خودمان (آمریکا) نفت داریم و شیوه فراکینگ را ابداع کرده ایم گور پدر خاورمیانه.

ترامپ هرگز نگفت که می خواهد فکری به حال زار حقوق بشر در ایران بکند. او نگفت که قصدش تغییر دولت ایران است. او همیشه گفته است که می خواهم با دولت ایران مذاکره کنم. همه خواسته اش این بوده که با دولت ایران بر سر میز مذاکره بنشیند و الان هم من مطمئنم پشت پرده مذاکره می کنند. کما اینکه دولت ترامپ در حال حاضر با نمایندگان طالبان مشغول مذاکره است و تنها شرطش این بوده که طالبانی ها با سربازان امریکایی کاری نداشته باشند. یک لحظه تصورش را بکنید، کسی که با طالبان بر سر یک میز می نشیند، کسی که با رئیس جمهور کره شمالی، کیم جانگ-اون عکس می گیرد، به یکدیگر نامه های فدایت شوم می فرستند، شما فکر می کنید اساسا با خامنه ای مشکلی دارد!؟

ترامپ همان کسی است که سال گذشته و همزمان با مراسم سالگرد یازده سپتامبر و کشته شدن بیش از سه هزار شهروند آمریکایی، داشت رهبران طالبان را دعوت می کرد تا در کمپ دیوید بتواند با انها عکس یادگاری بگیرد. حالا شما فکر میکنید اساسا مشکلی دارد که با روحانی یا خامنه ای دست دوستی بدهد و عکس بگیرد؟

علیرغم همه اینها فرض محال اینکه آقای ترامپ می خواستند بروند و ایران را آزاد کنند و حالا به هر دلیلی مجددا انتخاب نشدند و این رویای محال محقق نشد. مردم آمریکا رای دادند و نتیجه رای گیری آن شد که ایشان برکنار بشود، آیا این درست است که شما کل سیستم رای گیری را زیر سوال ببرید؟ از خودتان پرسیده اید که اساسا مشکل ما با دولت جمهوری اسلامی چیست؟  طبعا ما مشکل خصوصی یا مشکل شخصی با جمهوری اسلامی نداریم بلکه  مشکل ما نبود آزادی و دموکراسی است ، مشکل ما عدم حق رای گیری و فعالیت آزادانه احزاب و جای خالی آزادی بیان است. مشکل ما مطبوعاتی است که اجازه فعالیت آزادانه و واقعی ندارند.

حالا شما ایستاده اید و مثل ترامپ مدام تکرار می کنید «فیک نیوز» و از اخبار تقلبی می گویید و از مداخله ناسالم در انتخابات می گویید. با اینکه من چنین ادعایی ندارم که رسانه های آمریکا، جملگی شان، آزاد و خوب و مطابق استاندارد هستند و همه چیزشان عالیست، اما به هر حال باید بپذیریم سطح آزادی بیان در رسانه های آمریکا یک سر و گردن از آنچه در ایران و اقصی نقاط دنیا به نام مطبوعات می شناسیم بالاتر است. نتیجه تکرار سخنان بی پایه و اساس و این دروغ هایی که در مورد انتخابات آمریکا مطرح می شود همان خواهد شد که فلان مردک معلوم الحال که از جنایتکاران رژیم اسلامی است بیاید و بگوید مشکل آمریکا نداشتن ولایت فقیه و شورای نگهبان است!!!

ما یک عمر است داریم فریاد می زنیم آقاجان!، شورای نگهبان یعنی انتصاب و آنچه در ایران انجام می شود نامش انتخابات نیست بلکه به همت شورای نگهبان، نامش انتصابات است و اصلا نباید چنین نهادی وجود داشته باشد، اصلا رهبر عالیقدر یا هر کسی که بتواند آرای مردم را باطل اعلام کند معنا ندارد. حالا مهره های رژیم اسلامی با پررویی می گویند مشکل آمریکا اینجاست که چنین شخصی که قادر به باطل کردن آراء مردم باشد وجود ندارد.  نتیجه این اظهارات بی پایه ای که در مجامع ایرانی زده می شود کمک به رژیم های دیکتاتوری و زیر سوال بردن دمکراسیٖ، حق رای، و مطبوعات آزاد است. الان رژیم اسلامی انگشت اتهام بسمت امریکا دراز کرده به دروغ میگوید «ببینید انتخابات آنها هم آزاد نیست و در آن تقلب میشود». ما در طول این چهل ساله کم مشکلات داشته ایم با سلطنت طلب ها که هنوز هم بعد از چهل سال ، می گویند پنجاه و هفتی ها خوشی زده بود زیر دلشان ، شاه این همه آدم خوب و توانمندی بود  ولی شما رفتید انقلاب کردید و باعث بدبختی کل مردم ایران شدید؟ حالا بعد از آن همه قصه و روایت عجیب حالا نوبت انتخابات آمریکا و دموکراسی غربی است؟

مهم نیست این دسته دروغها و اطلاعات غلط از کجا می آیند و از کجا منشا می گیرند، مهم این است که نباید زیر بار چنین اطلاعات غلطی رفت و آنها را پذیرفت. خواسته ایرانیان از دوران مشروطه ، عدالتخانه و داشتن یک مجلس آزاد بوده. حالا با وجود آن همه رویا دیگر نباید کل اعتبار یک انتخابات آزاد و خواست عمومی مردم  را زیر سوال ببریم، آنهم انتخابات آمریکا که همه اموراتش بر طبق اصول پایه ریزی شده است.

انتخابات در آمریکا ایالتی است و به دولت فدرال که رئیس جمهور رئیس آن است ارتباطی ندارد. افراد منتخب هر ایالت که مسئول برگزاری انتخابات هستند نتیجه انتخابات در ایالت خود را اعلام می‌کنند (هر ایالت بسته به تعداد جمعیت شماره الکترول دارد). برنده ریاست جمهوری باید حداقل در مجموع ۲۷۰ الکترول داشته باشد تا برنده باشد و در سال ۲۰۲۰ بایدن به این تعداد الکترول دست پیدا کرد و برنده شد. ما ایرانی ها که خودمان از استبداد و ریاست یک نفر بر جان و مال خود خسته شده ایم نباید انتخابات آزاد، دموکراسی و رای مردم را زیر سوال ببریم و خواسته های یک نفر را در مقابل رای اکثریت قرار بدهیم.

در ساختار انتخاباتی، کل نقشه جغرافیایی آمریکا را  به مناطق کوچکتری تقسیم بندی کرده اند. نه تنها در ایالتها و شهرها، بلکه می دانند در هر محله چند نفر زندگی می کنند، چند نفر حق رای دارند و از این افرادی که حق رای دارند. دقیقا می دانند چند درصد مردم طرفدار حزب دموکرات هستند و چند درصد آنها طرفدار حزب جمهوری خواه یا چند درصد تصمیم ندارند رای بدهند و چه تعداد نمی دانند که میخواهند به چه کسی رای بدهند. یعنی تمام این اطلاعات دست شان است از این جهت که  به آمار و گردش آزاد اطلاعات معتقدند و این ها اطلاعات بسته ای نیست و برای عموم هم قابل دستیابی است. انتخابات آمریکا غیر متمرکز است و به دست قانون گذاران محلی برگزار می‌‌شود و هر شهر و ایالتی‌ قوانین خودش را دارد. این عدم یکپارچگی از یک طرف موجب داشتن استاندارد‌های متفاوت در نقاط مختلف شده، و حتی بعضی‌ اوقات دو شهر همجوار از قوانین مختلفی‌ پیروی می‌‌کنند که می‌‌تواند برای رای دهندگان گیج کننده باشد. اما از طرف دیگر امکان یک تقلب یکپارچه و با درصد بالا را به صفر رسانده است.

 وقتی که می خواهید در انتخابات آمریکا شرکت کنید ورقه انتخابات را یا در اداره راهنمایی و رانندگی پرمی کنید، یا جلوی سوپرمارکت های بزرگ و دانشگاهها و یا آنلاین. وقتی که کاغذ را پر می کنید اسم، فامیل، آدرس ، تاریخ تولد ،شماره سوشال سکیوریتی (که مانند شماره کارت ملی است و مختص هر شخص است و قابل تکرار نیست) را باید وارد کنید و فقط بعد از انجام این مراحل و دادن چنین اطلاعاتی است که اجازه پیدا میکنید رای بدهید .

زمانی که  روز رای گیری به شکل حضوری به مراکز رای گیری مراجعه می کنید، در آنجا فقط اسم و آدرستان  را می پرسند و به شما اجازه می دهند بروید داخل اتاقک رای و رایتان را در صندوق بیندازید. اینجا دیگر از شما کارت شناسایی نمی خواهند. برای اینکه شما این اطلاعات را قبل از روز رای گیری در فرم مربوطه وارد کرده اید. اما اسم شما را در لیست رای دهندگان علامت می‌‌زنند و اگر کس دیگری به حوزه رای گیری شما (که از قبل تعیین شده است) مراجعه کند و بخواهد به اسم شما رای بدهد کارمندان حوزه رای گیری چنین اجازه یی نخواهند داد و مراتب را به مسٔولین گزارش میدهند تا پیگیری شود. اگر جزو آن دسته از مردمی باشید که می خواهند رایشان را  با نامه و پست ارسال کنند در آن صورت برگه رای را می فرستند درب خانه تان، شما پرمی کنید و پس می فرستید. تمام اینها قابل شمارش و ردگیری است .اینجا سالها تجربه آزمون و خطا داشته اند و سالهاست که این کارها را دنبال می کنند . من یک سری لینک مقاله های مرتبط را اینجا برایتان می گذارم تا بروید و یک نگاهی بیندازید. خواهید دید آمار و ارقامی وجود دارند که نشان می دهد شانس انجام تقلب در جریان انتخابات کشور آمریکا تا چه اندازه پایین و تا چه حد دشوار است.

در برخی مناطق که نتیجه شمارش آراء به یکدیگر نزدیکند آراء را از نو بازشماری می کنند و اگر تفاوت در آن حدی باشد که به نظرشان  منطقی نیست دوباره شمارش می کنند و باز هم اگر کاندیدی اعتراض کند و تفاوت در حدی باشد که به نظر قابل توجه بیاید و مطابق قوانین ایالتی ارزش بازشماری داشته باشد، دوباره می شمارند. معمولا تفاوت آرا در این بازشماری ها حدود ۱۰۰ رای است و هیچ وقت حتی به هزار هم نمی رسد. تفاوتها غالبا سطحی ست و این یعنی دست اندرکاران ماجرا آنقدر کارشان را دقیق انجام داده اند که سطح اختلاف بسیار اندک است. من برای اینکه فقط به شما آمار و ایده داده باشم از روی لینک هایی که در پایین آورده ام تعدادی را مرور می کنم.

در دو دوره انتخابات فدرال گذشته که به صورت سرتاسری انجام شده است تقریبا از هر چهار آمریکایی یک نفر، رای اش را پست کرده است. در پنج ایالت کلرادو، هاوایی، اورگان، یوتا، و واشنگتن تقریبا تمام رای ها با پست ارسال شده اند. از سال ۲۰۰۰ تاکنون بیش از دویست و پنجاه میلیون نفر در انتخابات مختلف در پنجاه ایالت مختلف آمریکا با پست رای داده اند. در انتخابات سال ۲۰۱۸ ، سی و یک میلیون آمریکایی در بیست و پنج نقطه آمریکا که شامل ۲۵.۹ درصد تمام رای دهندگان بودند از پست استفاده کردند. در این شیوه درصد تقلب بسیار اندک است. نتایج یک تحقیق که توسط نیویورک تایمز انجام شده نشان میدهد  که ایالت هایی که از پست برای رای دادن استفاده می کنند تقلبشان تقریبا نزدیک به صفر است. ایالت اورگان که جزء آن ایالت هایی است که اصلا محل رای گیری ندارد و صد درصد مردمش را تشویق کرده تا با پست رای بدهند، و از سال ۲۰۰۰ تاکنون صد میلیون نفر با پست رای داده اند نشان می دهد بین این صد میلیون فقط دوازده رای تقلبی پیدا شده است. در انتخابات اورگان یک تحقیقات ژورنالیستی بزرگ دیگری هم که انجام شده نشان می دهد که از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۱۲ فقط ۴۹۱ مورد مشکل در رای دادن پستی پیدا شده و همین هم نشان می دهد چقدر شانس پایینی وجود دارد که مردم بتوانند در این جور انتخابات تقلب بکنند. دانشمندان و ریاضیدان هایی که در این زمینه تحقیق می کنند می گویند که آمریکایی ها خیلی بیشتر شانس دارند که صاعقه بر سرشان فرود بیاید تا اینکه بتوانند در انتخابات تقلب کنند. بخاطراینکه نحوه برگزاری انتخابات حساب شده و برنامه ریزی شده است و امنیت آن بالا رفته و امکان تقلب باقی نمی گذارد.

سوال اینجا است که از چه شیوه هایی استفاده کرده اند برای اینکه مطمئن بشوند از رای مردم صیانت خواهد شد؟  اولین قدم آن است که هویت شما را چک می کنند. این هویت چطور چک می شود؟  وقتی شما می خواهید فرم را پر بکنید باید همه اطلاعات را بدهید اعم از اسم ، آدرس، تاریخ تولد، شماره گواهینامه،شماره سوشال سکیوریتی را باید بدهید و علاوه بر اینها از شما امضاء تان را هم می خواهند. و وقتی شما ورقه رای خودتان را  پست می کنید، باید روی پاکتش را هم امضا کنید و بعد از آن آنها این امضاء روی پاکت را با امضائی که خودشان در فایل شما دارند چک می کنند.

خانم "کیو و ایمن" که جمهوریخواه است و سمتش به نوعی همان وزیر داخلی ایالت واشینگتن است در این مورد می گوید: ما امضا تمام برگه های رایی که دریافت می کنیم را با امضایی که خودمان از اشخاص داریم تطبیق می دهیم. و این کار باعث می شود که مطمئن باشیم که رای دریافتی متعلق به همان آدمی است که ادعا کرده رای داده است.  ایالت های مختلف دستگاههای کامپیوتری مختلفی دارند و آدمها می نشینند و آراء دریافتی را چک می کنند، هزار و یک اقدام متفاوت به کار میگیرند تا این امضاها را با همدیگر مقایسه کنند و مطمئن باشند تقلبی صورت نگرفته است.

سالها است که به تمام برگه ها، بارکد و شماره هم اضافه کرده اند. وقتی شما ورقه رایتان را می گیرید با آن یک پاکت خالی هم می فرستند و شما باید رایتان را بگذارید داخل آن پاکت، پاکت را ببندید و بعد روی پاکت را امضا می کنید و اطلاعاتتان را می نویسید و پست می کنید. همگی آن پاکت ها بارکد و شماره ثبت شده دارند و آن بارکدها باعث میشوند که مقامات ایالتی مطمئن بشوند که هر کسی فقط یک دفعه رای داده است. با اینکه بارکد پاکت ها از قدیم بوده اما مجددا این اواخر چیز دیگری هم برای اطمینان خاطر اضافه کرده اند که سیستم دنبال کردن پاکت در اداره پست است و در نتیجه وقتی شما پاکت رای خودتان را پست می کنید، بعد می توانید با شماره هوشمندی که در اختیارتان گذاشته اند مسیر سفر پاکت رایتان را دنبال و تعقیب کنید. درنتیجه دقیقاً می توانید بدانید که الان پاکت شما کجاست. موسسه دنور در نوامبر سال ۲۰۱۳ در این مورد تحقیقاتی انجام داده و متوجه شده بود که ۱۷,۰۳۱ نفر از سیستم پیگیری مسیر پاکت استفاده کرده اند تا بدانند پاکت رای گیریشان کجاست؟

 سیستم کامپیوتری دیگری وجود دارد که با استفاده از آن میتوانید سابقه شرکت خود در انتخابات و رای‌هایی‌ را که در طول عمر خود داده اید ببینید. من خودم شخصا اسمم را در این سیستم چک کرده ام و سابقه تمام آرایی که از بیست و پنج سال پیش تا کنون در آمریکا داده ام در آنجا به ثبت رسیده است. این سیستم نشان می‌‌دهد دقیقا چه سالهایی در رای گیری شرکت کرده ام و نشان میدهد که رای من قبول شده است یا نه. اگر رای شما قبول نشود چند روز دیگر وقت دارید که بروید برای پیگیری و اعتراض کنید. همه اینها را گفتم تا بگویم سیستم امنیتی بالایی در اینجا وجود دارد و مراقبت بسیاری انجام می شود تا اتفاق خاصی برای رای شما نیفتد.

 شما وقتی ورقه رای تان را پر کردید و آن را داخل پاکت نامه گذاشتید دو گزینه انتخابی دارید، هم می توانید آن را پست کنید و هم می توانید ببرید به محل های خاصی که در آن اماکن جعبه های مخصوصی تعبیه شده که مردم می آیند برگه هایشان را آنجا می اندازند.  این صندوق ها مجهز به دوربینند تا مطمئن باشند که کسی احیانا آنها را  تخریب نکرده یا برگه ای از آنجا دزدیده نخواهد شد. ممکن است یک عده به اداره پست اعتماد نکنند چون تصورشان بر این است که رایشان به موقع نخواهد رسید و به همین دلیل از این جعبه های مخصوص استفاده می کنند. اگر شما رایتان را پست کنید می بایست تا آخرین روز یعنی تا روز انتخابات آن را به اداره پست تحویل بدهید و اداره پست هم بین سه تا شش روز زمان می خواهد تا نامه ها را به حوزه های رای گیری برساند و اگر شک داشته باشید که زمان کافی برای رساندن رایتان از طریق اداره پست وجود ندارد می توانید به همان صندوق هایی مراجعه کنید که برای همین کار تعبیه شده و یا مستقیماً به حوزه های رای گیری رفته پاکت رای خود را تحویل آنها بدهید. اگر بخواهید پاکت کس دیگری را هم در در حوزه رای گیری تحویل بدهید باید روی پاکت مشخصات خود را بنویسید و با امضا خود در یک قسمت مخصوص شهادت بدهید که اجازه تحویل دادن این برگه را از طرف خود صاحب برگه داشته اید.

 بر اساس پژوهشی که دانشگاه هاروارد در این زمینه انجام داده است در سال ۲۰۱۶ قریب به ۷۳  درصد رای دهندگان کلرادو، ۵۹ درصد رای دهندگان اورگان و ۶۵ درصد رای دهندگان در واشنگتن کاغذهای رایشان را بجای پست کردن در این جعبه ها انداخته اند.

موضوع دیگری که جلوی تقلب را می گیرید مجازات سنگینی است که برای این جرم در نظر گرفته شده است. اگر شما در جریان انتخابات تقلب کنید ممکن است به پنج سال زندان و ده هزار دلار جریمه بر طبق قوانین دولت فدرال محکوم بشوید و به همین دلایلی که برشمردم باید بگویم امکان تقلب تقریبا صفر است و علاوه بر همه اینها ، بعد از انتخابات هم حسابرسی و  چک دوباره انجام می شود.

 در سال ۲۰۱۸ یک حسابرسی بعد از جریان انتخابات نشان داد که در منطقه ای به نام "بلیدن کانتی" در کارولینای شمالی مشکلاتی در آراء ارسال شده وجود دارد و بعد از تحقیقات انجام شده مشخص شد یک نفر که اتفاقا وابسته به جمهوری خواهان هم بود از صندوق آراء دزدی می کرده و رای مردم را جا به جا می کرده است که به سرعت متوجه شده و جلویش را گرفتند.

بر اساس تحقیقات متفاوتی که در این مورد به سرانجام رسیده و لینک هایش را در اختیار شما هم قرار می دهم ، میزان تقلب در جریان انتخابات آمریکا بین ۰.۰۰۰۳ و ۰.۰۰۲۵ درصد است که تقریبا صفر محسوب می شود. همان طور که گفتم احتمال اینکه قربانی صاعقه باشید بیشتر از امکان تقلب در رای گیری است. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۲ کتابی در این باره منتشر شده و از سی سال پیش تا امروز حتی نتوانسته اند یک مورد پیدا کنند که تقلب در جریان انتخابات باعث تغییر نتیجه انتخابات شده. یک تحقیقات در سال ۲۰۱۲ انجام شده و نتایج آن نشان می دهد که در طول دوازده سال قریب به ده مورد تقلب وجود داشته. نتایج همین تحقیقات نشان  داده است که در طول همان دوازده سال مورد نظر، ۵۶ رای احتمالا متعلق به کسانی بوده که شهروند آمریکا نبوده اند که البته اینها اتهاماتی است که هرگز هم به اثبات نرسیده است. حالا تصورش را بکنید که  این ۵۶ مورد به اثبات هم رسیده باشد، باید گفت این میزان تقلب برای یک دوره دوازده ساله بسیار رقم اندکی است.

یک لیست جالب دیگری که مطالعه کرده ام در مورد مواردی از تقلب در انتخابات است که دادگاههای آمریکا به این شکایتها رسیدگی کرده است. به عنوان مثال دادگاه پنجم ایالتی اجازه نداد که تگزاس قوانین محدود کننده ای وضع کند که به موجب آن قانون مردم مجبور بودند هنگام مراجعه به حوزه رای گیری کارت شناسایی عکس دار نشان بدهند . قاضی هایی که با این قانون مخالفت کردند بر این باور بودند که شما وقتی کارت شناسایی مراجعه کننده برای رای دهی را چک و بازرسی می کنید ممکن است قصدتان این بوده باشد که  سیاهان یا رنگین پوستان را بترسانید که نیایند و رای ندهند و به همین دلیل هم آنها اجازه چنین کاری را ندادند و گفتند شما با این اقدام اجازه رای را از مردم خواهید گرفت. استدلال قضات این بود که در طول چندین سال متوالی فقط دو نفر برای اینکه به دروغ می خواستند خودشان را جای شخص دیگری جا زده و رای بدهند محکوم شده اند. دو نفر مابین میلیون ها رای اصلا رقمی نیست که بشود به حسابش آورد. در نتیجه دادگاه پنجم اجازه نداد که تگزاس چنین قانونی را تصویب کند. در کارولینای شمالی هم می خواستند چنین قانونی وضع کنند اما دادگاه چهارم با آنها مخالفت کرد و گفت شما حتی یک نمونه نتوانسته اید به ما نشان بدهید که چنین  تقلبی در ایالت کارولینای شمالی صورت گرفته و کسی رفته جای دیگری رای بدهد. پس ما به شما اجازه نمی دهیم که از مردم کارت شناسایی درخواست کنید. در ایالت ویسکانسن هم می خواستند چنین قانونی وضع کنند که باز هم با مخالفت مواجه شده و تصویب نشد برای اینکه جمهوری خواهان در این ایالت هم نتوانستند نشان بدهند که چنین رخدادی اصلا پیش آمده. در کانزاس منشی ایالتی اصرار کرد که "به من اجازه تحقیقات بدهید برای اینکه معتقدم تقلب دارد صورت می گیرد". چنین اجازه ای برایش صادر شد و بر پایه تحقیقاتی که خودش انجام داد فقط شش مورد شناسایی شدند که کسی مراجعه کرده تا به جای دیگری رای بدهد و فقط چهار مورد از این شش مورد با موفقیت رای داده بودند و دو نفر دیگر عملا تلاششان با شکست مواجه شده بود.  این منشی ایالتی پس از بررسی ۸۴ میلیون رای در ۲۲ ایالت، شخصا اعتراف کرد که فقط چهارده مورد تقلب دیده است . بدین معنا که میزان تقلب ۰.۰۰۰۰۰۰۱۷درصد بوده است.

همان طور که در اظهارات قبلی ام گفتم در تگزاس قرار بود چنین قانونی وضع شود اما متوجه شدند مابین سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴  فقط یک نفر موفق به تقلب در انتخابات شده و بابت این جرم رسما متهم شناخته شده و به زندان رفته است. گروه دیگری متعلق به اداره دادگستری دولت فدرال ، تحقیقات دیگری در مورد سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ انجام داده و متوجه شدند میزان تقلب در این سالها ۰.۰۰۰۰۰۰۱۳ درصد بوده است یعنی چیزی نزدیک به صفر . بدین معنا که هیچ تلاشی از سوی آمریکایی ها برای تقلب در انتخابات انجام نشده است.

اما سوال اینجاست که چرا امسال شمردن آراء به طول انجامید؟ باید بگویم اکثر ایالت هایی که عمدتا متعلق به جمهوری خواهان بودند اجازه ندادند قوانین تسهیل کننده برای شمارش آراء تصویب بشود. ایالت فلوریدا و آریزونا با اینکه اکثریت آنها جمهوری خواهند اما قوانینی وضع کردند که اجازه می داد به محض رسیدن پاکت های نامه حاوی آراء، بلافاصله شروع به راستی آزمایی امضاها کنند. آراء را از داخل پاکتها خارج کرده و آنها را آماده ورود به دستگاه شمارش کنند. اما همان ها هم حق نداشتند برگه های دریافتی را داخل دستگاه قرار بدهند و فقط اجازه داشتند آماده کنند تا وقتی ساعت نهایی انتخابات به پایان رسید بلافاصله بتوانند وارد دستگاه شمارش کرده و به سرعت به نتیجه آراء دستیابی پیدا کنند. به همین دلیل بود که ایالت هایی مانند فلوریدا توانستند به سرعت آراء شان را بشمارند و به اطلاع عموم برسانند. اما مثلا ایالتی مثل ایالت پنسیلوانیا از این موضوع عقب ماند چرا که پنسیلوانیایی ها عمدتا جمهوری خواه هستند و علیرغم آنکه استاندارشان دموکرات است ولی بخش قانونگذاری و دولت آن استان به دست جمهوری خواهان اداره می شود و جمهوری خواهان حاضر نشدند این قوانین آماده سازی برگه های رای تصویب شود و تلاش بسیاری در آنجا انجام شد تا اساسا جلوی رای دادن مردم را بگیرند  و به همین دلیل شمارش آراء طول کشید.

 حالا اینکه آدمها بنشینند و این حرفها را تکرار کنند که "ای وای!  چقدر آراء طرفین به هم نزدیک بود" یا  "این یک پروژه از پیش تعیین شده است" و سخنانی از این دست که مثلا "دیدید اینها چقدر خوب عمل کردند و تقلب کردند"، بهتر است بروید نگاهی به آمار و ارقام بیندازید؛ مقداری مطالعه کنید، تحقیق کنید و ببینید که جملگی انتخابات قبلی آمریکا هم دقیقاً به همین رویه پیش رفته و درصد تفاوت ها همواره اندک بوده، پس به جای آنکه  "دایی جان ناپلئون" باشید و مدام در پی شایعه پراکنی ، شاید بهتر باشد قدری تحقیق کنید و تاریخ انتخابات آمریکا را بخوانید.

به باور من خطرناک ترین کار این است که شما دست دولت های دیکتاتور را برای دراز کردن انگشت اتهام به سوی آمریکا باز بگذارید تا بگویند که "ببینید آنجا هم مدل خوبی وجود ندارد ، پس مدل ما هم اگر بد است اشکالی ندارد. اگر آمریکا نتواند یک انتخابات سالم برگزار کند شما از ما چه انتظاری دارید؟"  اگر ما داریم برای دموکراسی و آزادی بیان در کشور خودمان مبارزه می کنیم، نباید بی‌ دلیل پروسه انتخاباتی آمریکا را که دقیق و حساب شده  است و این همه تلاش و کوشش روی درستی آن انجام شده و میلیون ها دلار برایش خرج می شود، به سخره بگیریم و اجازه بدهیم یک مترسکی مثل ترامپ همه اینها را زیر سوال ببرد و ما هم بشویم بلندگوی او و چنین ادعاهای بی پایه ای را تکرار کنیم. یا اینکه به خودمان اجازه بدهیم مطبوعات آمریکا را زیر سوال ببریم و بگوییم مطبوعات دروغ می گویند. ادعا کنیم که مطبوعات این طرفی یا آن طرفی هستند یا این کار را کرده اند و آن کار را کرده اند بدون اینکه مدرک محکمه پسندی ارائه کنیم.

ترامپ مایل نیست با خبرنگاران روبرو شود برای اینکه حاضر نبوده و نیست که جوابگوی سوالات خبرنگاران باشد. ترامپ عاشق توییت کردن است برای اینکه کسی‌ درجا نمی‌‌تواند حرفش را رد کند و به او بگوید که اشتباه می‌‌کند و یا به کل دروغ می‌‌گوید. این شیوه از زیر مسئولیت شانه خالی کردن مخصوص ترامپ نیست بلکه "مودی" در هند هم همین کار را می کند. "مودی" هم مثل ترامپ سیاستمداری است که فقط از توییتر استفاده می کند و حاضر نیست با شهامت جلوی خبرنگارها بایستد. چرا که او یک ناسیونالیست افراطی است که دارد هندی گری و هندوئیسم را پیش می برد و می خواهد اقلیت ها را نابود کند و حاضر نیست جلوی مردم حاضر بشود و پاسخگو باشد. یا در برزیل "بولسونارو" هم همین حالت را دارد، برای اینکه نمی خواهد چشم در چشم خبرنگارها با واقعیت روبرو شود. جملگی اینها  وحشت دارند از پاسخگویی به خبرنگارها برای اینکه دروغ می گویند و خبرنگارها دروغشان را برملا می کنند و این خوشایند شان نیست. چرا بقیه رهبران کشورهای دموکراتیک شب و روز از توییتر استفاده نمی‌‌کنند؟ چون مردم کشورشان از آنها توقع پاسخگویی دارند و کورکورانه هر آنچه رهبرانشان بگویند نمی‌‌پذیرند.

اگر ما واقعا به دنبال آزادی و دموکراسی هستیم نباید به چنین کسانی تریبون بدهیم . نباید به آنها اجازه بدهیم این دروغها را تکرار کنند چه برسد به اینکه خودمان هم تبدیل به بلندگو هایشان شویم و صدایشان را به اقصی نقاط جهان برسانیم. باید از آزادی، از مطبوعات، از خبرنگاران، از انتخابات آزاد، از دموکراسی حمایت کرد. تنها راه رهایی ما از شر رژیم اسلامی همین است. اینها چیزهایی است که ما داریم برای دستیابی به آنها تلاش می کنیم ، نه اینکه خودمان همه این ارزشها را به خاطر یک شخص زیر سوال ببریم.

اتفاقاتی که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و چند روز پس از آن افتاد نشان می دهد که خیلی از ما ایرانی ها هنوز هم فرقه پرست و شخص پرستیم و دنباله رو یک فرد هستیم و یک فرد را بعنوان ناجی افسانه ای خودمان تلقی می کنیم و او را به مقام خدایی می رسانیم و امکان ضعف و انتقاد برای او قائل نیستیم. باید بپذیریم که دو حقیقت در آن واحد می تواند درست باشد. ما می توانیم یک کاندیدا را  دوست داشته باشیم ولی در عین حال به نقاط منفی کاراکتر او هم اشاره کنیم. تا وقتی که ما به عنوان شهروند قادر نباشیم دست و پای کاندید منتخب را روی آتش نگه داریم، تا از ما و از مردمی که به او رای داده اند بترسد، مطمئن باشید آن کاری که دلمان می خواهد را انجام نخواهد داد. مردم باید همیشه از کاندیدی که به رهبری رسانده ا‌ند طلبکار باشند نه بدهکار. اگر کسی‌ رییس جمهور است به پشتوانه رای ما است و وظیفه دارد که به خواسته‌های ما ملت رسیدگی کند. به دمکرات‌های آمریکا نگاه کنید. در طول انتخابات همه جناح‌های این حزب از چپ و راست و میانه زیر چتر بایدن جمع شدند و تلاش کردند تا بایدن را به پیروزی برسانند. از فردای روزی که مطمئن شدند بایدن برنده شده دعواهایشان شروع شده و اسلحه‌ها را از رو بسته ا‌ند و برای بایدن خط و نشان می‌‌کشند که حق نداری به فلانی پست و مقام بدهی‌ و باید از کاندیدای ما حمایت کنی‌ و یا خط و خطوط ما را به پیش ببری. از حالا به بعد بیش از جمهوری خواه‌ها، این دمکرات‌ها هستند که اجازه نخواهند داد آب خوش از گلوی بایدن پایین برود.

اگر شما یکی را به مقام خدایی برسانید و هرکاری که می گوید و هر عملی که مرتکب می شود را تایید کنید، آن موقع آنچه را که شما می خواهید، نمی توانید از او مطالبه کرده و بگیرید، و این چیزی است که ما ایرانی ها باید به خوبی درک کنیم و بفهمیم. دو حقیقت در آن واحد می تواند درست باشد ؛ شما می توانید خیلی از ترامپ خوشتان بیاید بخاطر اینکه فکر می کنید می تواند ایران را نجات بدهد و یا از هر کدام از سیاست هایش که به  ذائقه شما نزدیک است خوشتان بیاید، ولی در عین حال به سیاست های دیگرش اعتراض کنید و فکر کنید که آن سیاست ها و رفتارها رویه درستی نیست، نه اینکه او را به مقام خدایی برسانید. اما متاسفانه ما شرقی ها مایلیم یکی را پدر معنوی خود و ناجی افسانه ای خود بنامیم و در حد تقدس او را تقدیر کنیم. همین هم باعث می شود که هر کسی که به قدرت می رسد و قدرت را قبضه می کند، توی سر ما بزند و به خواسته های ما اهمیتی ندهد، برای اینکه ما خودمان به او چنین اجازه ایی می دهیم و این دقیقا همان کاری است که باید از آن پرهیز کرد.

لادن بازرگان

نوامبر ۲۰۲۰

lawdanbazargan@gmail.com

منابع:

 

How common was by-mail voting before COVID-19 and which states will allow it in 2020? https://usafacts.org/articles/voting-by-mail-and-covid-19/

The politics of voter fraud http://www.projectvote.org/wp-content/uploads/2007/03/Politics_of_Voter_Fraud_Final.pdf

Updates: Tracking The Unresolved 2020 Races https://fivethirtyeight.com/live-blog/2020-election-uncalled-races/

A study of voter fraud allegations https://www.brennancenter.org/sites/default/files/analysis/edr_fraud.pdf

Court Cases https://www.brennancenter.org/sites/default/files/legal-work/2016.07.20_En%20Banc%20Opinion.pdf

https://electionlawblog.org/wp-content/uploads/nc-4th.pdf

https://www.aclu.org/legal-document/frank-v-walker-preliminary-injunction-motion-granted?redirect=legal-document/frank-v-walker-motion-granted

https://www.law.cornell.edu/supct/html/07-21.ZO.html

https://www.brennancenter.org/sites/default/files/legal-work/Findings.pdf

https://www.washingtontimes.com/news/2014/may/8/2-year-voter-fraud-investigation-report-released/

The False Narrative of Vote-by-Mail Fraud https://www.brennancenter.org/our-work/analysis-opinion/false-narrative-vote-mail-fraud

The Myth of Voter Fraud https://www.brennancenter.org/issues/ensure-every-american-can-vote/vote-suppression/myth-voter-fraud

The Republican Party Is the Reason It’s Taking So Long to Count Votes in Pennsylvania https://slate.com/news-and-politics/2020/11/the-pennsylvania-vote-count-is-taking-so-long-because-the-republican-party-slowed-it-down.html

Trump's big new election lawsuit alleges voter fraud potentially happened in 2 Pennsylvania counties. Both overwhelmingly voted for him. https://www.businessinsider.com/trump-pennsylvania-election-lawsuit-allege-voter-fraud-2-counties-2020-11

Election Results: Tracking Viral Disinformation https://www.nytimes.com/live/2020/11/16/technology/election-results-trump-biden

Here are the legal challenges Trump’s campaign has filed to contest the 2020 election results https://acropreneur.com/here-are-the-legal-challenges-trumps-campaign-has-filed-to-contest-the-2020-election-results/

 

منبع:پژواک ایران


لادن بازرگان

فهرست مطالب لادن بازرگان در سایت پژواک ایران 

*در تظاهرات در شهر اوبرلین بر علیه محمد جعفر محلاتی, سفیر رژیم اسلامی در سازمان ملل چه گذشت  [2022 Feb] 
*کنفرانس «ایران و گذار از استبداد» جلسه ۲  [2022 Feb] 
*تحلیلی درباره کنفرانس: ایران و گذار از استبداد  [2022 Feb] 
*چرا باید رژیم اسلامی ایران را در همه عرصه‌ها تحریم کرد؟  [2022 Jan] 
*منتظری و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷   [2021 Dec] 
* گورستان خاوران نمادی از مقاومت، ایستادگی، و دادخواهی  [2021 May] 
*نامه ما به نهادهای حقوق بشری/ محلاتی و دانشگاه کلمبیا‎  [2021 Apr] 
*سکولاریزم  [2020 Dec] 
*نامه‌های مادرم در سال ۱۳۶۵ درباره وضعیت زندان گوهردشت، لادن بازرگان  [2020 Dec] 
*مدارک جدید بر علیه محمد جعفر محلاتی در رابطه با اطلاع داشتن آنان از کشتار ۶۷  [2020 Nov] 
*انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا  [2020 Nov] 
*جواب به انکار آقای محلاتی در باره آگاهی‌ و نقش خود در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷‎   [2020 Oct] 
*دروغ‌های خزعلی و مهره‌های رژیم درباره مبارزه مسالمت آمیز  [2020 Sep] 
*کشتار سال ۶۷ و جنبش دادخواهی   [2020 Sep] 
*نقش موسوی درکشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷  [2020 Sep] 
*هر شب ستاره‌ای به زمین می‌‌کشند*   [2020 Sep] 
*ضرورت اجرای عدالت  [2018 Sep] 
* آیا جان بختگان دهه ۶۰ آرمانگرا بودند؟ چرا از آرمان های آنان یاد نمی شود؟  آیا آرمانهای آنها و جریان وسیع اجتماعی که خاستگاه این افراد بود شکست خورده است؟ [2016 Aug] 
*آیا جانباختگان دهه شصت خشونت ورز بودند؟  [2016 Aug] 
*یاد و خاطر عباس رحیمی گرامی باد‎  [2016 Jan] 
*به کدامین گناه؟ (به یاد مادر بهکیش)  [2016 Jan] 
*نگاه رومانتیک اسلام رحمانی به کشتار سال ۶۷  [2013 Oct] 
*نقش روشنفکر در جامعه- قسمت دوم  [2013 Sep] 
*ما سوگوارانیم تا زنده ایم  [2013 Aug] 
*نقش روشنفکر در جامعه  [2013 Aug] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟ قسمت ششم  [2013 Jun] 
*سالها است که خیل ایرانیان مهاجربه کشورهای مختلف جهان، آرزوی تشکیل یک اپوزیسیون متحد، برعلیه رژیم جمهوری اسلامی ایران را در سر می پرورانند. ه  [2013 May] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟ قسمت پنجم   [2013 Jan] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟ قسمت چهارم  [2012 Dec] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟--قسمت سوم  [2012 Dec] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟--قسمت دوم‎  [2012 Nov] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟  [2012 Nov] 
*گزارش من ازمحاکمه رژیم جمهوری اسلامی ایران به جرم جنایت علیه بشریت  [2012 Nov] 
*از شاهزاده رضا پهلوی تا ظهور مهدی موعود  [2012 Oct] 
*از شورای ملی تا رسانه های غیر مستقل و اپوزیسیون بیمار  [2012 Oct] 
*سکولاریزم  [2012 Sep] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن—قسمت ششم  [2012 Sep] 
*به یاد رستم های دهه ۶۰  [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن-قسمت پنجم  [2012 Aug] 
* گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن-قسمت چهارم  [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن—قسمت سوم   [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن-قسمت دوم  [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن (قسمت اول)   [2012 Aug] 
*در جستجوی عدالت و دادخواهی  [2012 Jul] 
*تو نیکی می‌کن و در دجله انداز  [2012 Feb] 
*جوابی به انتقادها از مقاله من "هیچ چیز مهم تر از آزادی نیست"  [2012 Feb] 
*هیچ چیز مهم تر از آزادی نیست  [2012 Jan] 
*رژیم ایران و برنامه‌های ماهواره ای   [2011 Oct] 
*آیا «همجنس گراها» سزاوار چوبه دار هستند؟  [2011 Oct] 
*ایران بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان است؛ برای نجات جان آنها تلاش کنیم  [2011 Oct] 
*آیا میتوان کشتار سال ۶۷ را بخشید و یا فراموش کرد؟   [2011 Sep] 
*برایِ آزادیِ گرد آفریدِ ایران زمین، «منصوره بهکیش» تلاش کنیم  [2011 Jun]